سید محمد عطائی | شهرآرانیوز؛ سمیه خاوری درباره این نمایشگاه میگوید: ساخت آثار نزدیک بین ۴ تا ۵ ماه زمان برد. عنوان نمایشگاه را تومور گذاشتم، زیرا نمایشگاه درباره وضعیت اخیر افغانستان بود. وضعیتی که آن را غیر طبیعی دیدم گویی نابهنجاریها مرتب در حال تکرار و تکرار است و از کنترل خارج شده است، درست مانند یک غده سرطانی که به صورت مرگباری در بدن رشد میکند. تومور از خود بدن است و دائم در حال تکثیر است. تومور واکنشهای غیرطبیعی از خود نشان میدهد و در عملکرد بدن اختلال ایجاد میکند، اما نمیداند که یک تومور است و فکر میکند مشغول انجام وظیفه است، کار معمول خود را انجام میدهد و شاید گمان میکند از حد خود هم بیشتر به بدن کمک میکند، غافل از اینکه جز آسیبرسانی کار دیگری انجام نمیدهد.
مجسمهها نشاندهنده درد بیاندیشگی است
در این نمایشگاه ۱۰ مجسمه به نمایش گذاشته شده است که شکل و فرمی خاص دارند. مجسمهها سر ندارند یا سرشان در وضعیتی غیر طبیعی است.
خاوری در این باره میگوید: برای ساخت این مجسمهها از خمیر کاغذ استفاده شده است و به کمک سیم به هم متصل شدهاند. سیاهیهای روی این مجسمهها نشاندهنده درد بیاندیشگی و درد بیراهکاری است. مجسمهها سر ندارند و شاید اگر در وضعیتی که ما امروز با آن درگیر هستیم سری میبود وضعیت به اینجا نمیرسید. یعنی اگر اندیشهای بود اینقدر وضعیت از حالت تعادل خارج نمیشد. اگر در جامعه اندیشه و اندیشیدن بود این وضعیت را در افغانستان شاهد نبودیم. وضعیت مدارس، انتحاریهایی که در دانشگاهها انجام میشود، وضعیت بچههای آنجا را فرض بگیرید که برای آینده آنها هیچ کاری انجام نشده و این کار نکردن به معنای فکر نکردن است و این نشانه یعنی اندیشه در جایگاه خودش نیست.
وی ادامه داد: آدمها کنار هم هستند بدون اینکه راهکار مشخصی را دنبال کنند. به دنبال هم هستند بدون اینکه فکر و اندیشهای در پی این دنبال کردن باشد. به اندازهای سردرگم هستند که فکر نمیکنند چه کاری از دست چه کسی ساخته است. برای من که مسائل سیاسی و اجتماعی را مانند یک سیاستمدار یا یک جامعهشناس تحلیل نمیکنم وضعیت اینگونه بود. چیزی که من دیدم این است که هرکس منتظر نشسته تا وضعیت بهتر شود، اما این غده سرطانی هر روز در حال گسترش است.
او در ادامه از دلیل انتخاب مجسمه برای بیان حرفهایش میگوید: به شخصه با مجسمه ارتباط بهتری برقرار میکنم و برای نشان دادن آن چیزی که در ذهنم میگذرد و زدن حرفی که در دلم است با مجسمه احساس راحتی بیشتری دارم. علاوه بر این به عنوان کسی که سالها از کشورش دور بوده و دوباره به این وطن سفر کردهاست، احساس میکردم باید کاری انجام دهم و حرفی بزنم مسلما حرفهای زیادی برای گفتن داشتم و برپایی نمایشگاه کمک میکرد که این حرفها زده شود.»
جامعهای که فاقد خرد باشد دچار مرگ تدریجی خواهد شد
استاد محمد حسین جعفری از هنرمندان مهاجر افغانستانی در حاشیه نمایشگاه گفت: «آثار این نمایشگاه بسیار تذکردهنده بود. اولین اثر در این نمایشگاه برای هر کسی که وارد میشود، زنگ خطر را در پی دارد، اولین هشدار و شاید اولین سیلی، زیرا با دیدن اولین مجسمه متوجه میشود که آن سر و آن خردی که از نوع بشر انتظار میرود وجود ندارد و جامعهای که فاقد خرد باشد دچار مرگ تدریجی خواهد شد.
درباره خانم سمیه خاوری باید بگویم که ایشان شاید یکی از اثرگذارترین هنرمندان معاصر در حوزه هنر افغانستان هستند. او جرئت کرد و حرفی را زد. معتقدم که ایشان خیلی خوب پیش رفته است. بعضی بیان کردنها در این جامعه مانند برهنه کردن انسان است و باعث میشود انسان روح خودش را نشان دهد. افراد هنرمندی مانند سمیه در اطراف ما کم نیست، اما ایشان اولین کسی بودند که جرئت کردند بعضی مسائل را بیان کنند و شاید برای دیگران هم سرمشق باشند.»
جعفری بیان کرد: «این نمایشگاه تنها ۱۰ اثر دارد، ولی این ۱۰ اثر هرکدام میتواند تصویر جلد یک کتاب باشد و ساعتها و صفحهها درباره آن حرف زد. اگر این دختر نبود شاید خیلی غصهها به دل ما میماند و سمیه، ما را جوان کرد. امیدواریم که بچههای مهاجر و هنرمند از این پس جسورتر شوند. من به شخصه با برگزاری نمایشگاه در بیرون از گلشهر موافق نیستم و دلیل آن هم این است که این بستر باید در همین مکان فراهم شود، زیرا آدمهای اینجا مخاطب این آثار هستند. اینها را باید مردم گلشهر ببینند من اعتقادی به اینکه باید این نمایشگاه در بالای شهر و با عنوانی خاص برگزار میشد ندارم. باید تبلیغات شود تا آنها هم ببینند، اما ما برای این مردم نمایشگاه دایر میکنیم برای مردم گلشهر برای مهاجران عزیزمان. وقتی دیروز نمایندهای از سوی وزیر مهاجران افغانستان از نمایشگاه دیدن کرد نقدی که داشت این بود که «چرا وضعیت را اینقدر سیاه نشان دادهاید؟
زیباییها را نشان دهید و مردم را تشویق به برگشت کنید» و جواب من این بود که «وظیفه هنرمند این است که آن چه را دیده و به ذهنش رسیده است نشان دهد، وظیفه او نیست که مردم را به برگشت تشویق کند و این وظیفه شماست تا اسباب امنیت و آسایش مهاجران را در کشورشان فراهم کنید تا بازگردند.»