شهرآرانیوز - تجربه جدید محمدحسین مهدویان که در حوزه کمدی رقم خورده، از همین الان یکی از وسوسهانگیزترین فیلمهای جشنواره است. تجربهای جدید با بازیگرانی متفاوت که تاکنون در کارنامه مهدویان حضور نداشتهاند. شیشلیک یکی از نخستین آثاری بود که بعد از فروکش کردن تب کرونا در اوایل تابستان امسال جلوی دوربین رفت و مراحل فنی خود را با آرامشخاطر سپری کرد تا با طیبخاطر قدم در وادی جشنواره بگذارد. فیلمی که برخی گمانهزنی کرده بودند که به دلیل فضای متفاوت آن، قصد شرکت در جشنواره امسال را ندارد، اما بهعنوان آخرین فیلم، در آخرین دقایق قانونی ثبتنام، فرم را پر کرد و مخاطبان بسیاری را شادمان کرد.
کارگردان: محمدحسین مهدویان
تهیهکننده: محمدرضا منصوری
بازیگران: رضا عطاران، ژاله صامتی، پژمان جمشیدی، مهلقا باقری، وحید رهبانی، عباس جمشیدیفر و جمشید هاشمپور
خلاصه فیلم: یکی از اهالی شهرکی در حاشیه تهران، تحت تاثیر شرایط خاصی که از سوی رئیس کارخانهای برایش رقم خورده است، طغیان میکند و در جستجوی رهایی خانواده اش برمیآید.
خسرو مقیبی:
فیلمنامه امیرمهدی ژوله در دستان محمدحسین مهدویان، بهسان تیغ دو دم است. از یکسو جهانی که نویسنده خلق میکند مرعوبکننده است و نو، با ظرفیتی بالا برای ساختهشدن یکی از تندوتیزترین نقدهای اجتماعی این چهل سال؛ و سوی دیگرش، شوخیها و جنس کمدی سبکسرانهایست که علیه خود فیلم، بخشی از آن پتانسیل بالا برای جدیگرفتهشدن را، از بین میبرد.
«شیشلیک» آشکارا ادامهای بر جهان «لاتاری»ست. حاشیهنشینانی نادیدهگرفتهشده که تراژدیشان برای مردمان چند کیلومتر آنسوتر شوخیست.ژوله جنسی از طنز مبتنی بر شوخیهای روز مردمان کوچه و بازار، که ژورنالیستیست و بهروز، اما نه عمیق و زخمزننده. شکاف میان متن و اجرا، اینجا حاصل میشود. اجرا، زیادی برای این فیلمنامه جدیست، و فیلمنامه زیادی برای این اجرا طناز .هرکجا متن از جهان پیرامونی واقعی و همزمان از جغرافیای ساختهشده برای خودش بهره میگیرد، «شیشلیک» موفق است و زخمهایی که میزند، کاری (مصداقش «حماسهی گرسنهگان» بهعنوان بهترین شوخی سیاه فیلم که به ساختهشدن بهترین شخصیت اثر یعنی پدربزرگ خانواده که بازمانده آن حماسه با تمام تناقضهاش است ختم میشود)، و هرجا، به شوخیهای تلگرامی و کوچهبازاری در دیالوگهای روزمره میرسد، «شیشلیک» سقوط میکند. این «دو لحنی»، مشکلیست که از همان نخستین دقایق، یقهی فیلم را میگیرد و تا پایان هم رها نمیکند.
هوشنگ گلمکانی:
نقدهای این سالها هم شده مثل خود فیلمها. پر از تلخی و اعتراض. حتی کمدیها هم اغلب تلخ هستند، که بازتابی هستند از تلخیهای بیپایان زمانه.
نقدها هم هرچه منفیتر و تلختر و معترضتر و ناراضیتر، بهتر. مخاطبان هم از این جور نقدها بیشتر خوششان میآید، حتی اگر فیلم را ندیده باشند. از نمونههای این برخورد اظهارنظرهاییست که درباره «شیشلیک» دیدم. تلخ، تلخ، منفی و منفی و ناراضی.
اما داستان ابسورد فیلم یادآور داستانهای عزیز نسین است، درباره جامعهای که مدیرانش مردم را به قناعت و اطاعت و تقدیس فقر تشویق میکنند و هر گونه زیادتر خواستن و تلاش برای ارتقای استانداردهای زندگیشان، گناه و مذموم تلقی، و سرکوب میشود.
چنین دیدگاه انتقادی صریح و تندوتیزی را در فیلم دیگری از این سالها به یاد ندارم. «شیشلیک» یک کمدی بسیار سیاه است با فیلمنامهای دقیق و بازیها و اجرای خوب. از چنین فیلمی، و از هیچ فیلمی، انتظار شعارهای رادیکال و «فضای-مجازی-پسند» نباید و نمیتوان داشت.