نودوهشتمین میز خدمت فرماندار مشهد | از دردسر زمین‌های رهاشده تا کمبود‌های ورزشی در «مصلی» علم در خدمت صلح و توسعه شرایط دریافت «کمک هزینه ازدواج» تأمین اجتماعی چیست؟ + لینک ثبت‌نام گفتگو با سیم‌بان‌های شرکت توزیع برق مشهد درباره سختی‌های کارشان | هم نفس با  ۲۰هزار ولت برق اعتراض بازنشستگان تأمین‌اجتماعی به افزایش مبلغ ناچیز متناسب‌سازی حقوق (۲۶ آبان ۱۴۰۳) وضعیت هلال احمر خراسان رضوی در مواجهه با حوادث احتمالی | واکنش سریع به توان ۲ سهم اندک خراسان رضوی از اعتبارات ملی در حوزه آب | دشت‌های خالی، حمایت‌های خیالی نیاز اورژانسی کوهسرخ خراسان رضوی به جایگاه فرود بالگرد مدارس نوبت صبح ۶ شهرستان خوزستان غیرحضوری شد افزایش میزان اضافه‌کاری پرستاران تا حدود ۲.۲ برابر + جزییات دوئل عشقی مرگبار چهار پسر بر سر ۲ دختر در جنوب تهران اسرار قتل هولناک خواننده لس آنجلسی در تهران فاش شد قتل خونین مادر به دست فرزند مست (۲۵ آبان ۱۴۰۳) مدارس کوهسرخ خراسان رضوی هم فردا غیرحضوری شد حریق منزل مسکونی در خیابان حر مشهد (۲۵ آبان ۱۴۰۳) اعتیاد دانش‌آموزان بحرانی و نگران‌کننده نیست آتش‌سوزی پژو پارس در سبزوار تصادف در تقاطع خیام-فردوسی مشهد و مصدوم‌شدن ۲ سرنشین (۲۵ آبان ۱۴۰۳) اسامی ۹ محصول غیرمجاز مراقبت از پوست و مو اعلام شد وام ازدواج افراد در صف تا پایان اسفند ۱۴۰۳ پرداخت می‌شود مدارس کدام شهرستان خراسان رضوی غیر حضوری شد؟ پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی (جمعه، ۲۵ آبان ۱۴۰۳) | افزایش دما در سطح استان میزان مبتلایان به دیابت در ایران تا ۲۰ سال آینده دو برابر خواهد شد + فیلم جدیدترین محدودیت‌های ترافیکی در محور‌های شمالی کشور (۲۵ آبان ۱۴۰۳) زلزله دوباره کاشمر را لرزاند (۲۵ آبان ۱۴۰۳) تصادف شدید پراید و کوییک در چهارراه دکترا مشهد+ عکس (۲۵ آبان ۱۴۰۳) اطلاعیه وزارت‌کار درباره حادثه معدن کلات شهرستان آزادشهر (۲۵ آبان ۱۴۰۳) ویدئو| مصائب یک زخم کاری | زخم‌پای دیابتی چه عارضه‌ای را برای مبتلایان به مرض قند درپی دارد؟
سرخط خبرها
سوداگری جان حوالی میدان اعدام

روایتی از فعالیت آزادانه دلالان دارو در مشهد

  • کد خبر: ۵۸۴۶
  • ۰۶ مهر ۱۳۹۸ - ۰۶:۳۶
روایتی از فعالیت آزادانه دلالان دارو در مشهد
شماره‌ام را یادداشت کن. هر‌موقع پول جور شد، زنگ بزن. صبح و شب فرقی نمی‌کند، هر داروی دیگری هم خواستی، دارم؛ از مکمل و ویتامین گرفته تا آمپول سقط جنین...

سعیده‌ آل‌ابراهیم - یکی‌دو تا که نیستند؛ تعدادشان زیاد است. با قدم‌هایشان پیاده‌رو را متر می‌کنند یا روی پله و سکوی مغازه‌ها نشسته‌اند. به ظاهر آدم‌های بیکاری به نظر می‌رسند، اما در‌واقع کارشان این است که داروهای غیرمجاز، کمیاب و حتی فاسد خود را به بیماران «قالب» کنند. با چهره‌هایی آفتاب‌سوخته از صبح تا شب در پیاده‌روهای اطراف میدان عدالت (اعدام) راه می‌روند تا کاسب شوند. آن‌ها مشتری‌های خاص خود را دارند، اما در‌این‌بین مانند تیری در تاریکی از هیچ‌کدام از عابران نمی‌گذرند؛ برایشان مرد، زن، پیرمرد و جوان فرقی ندارد؛ همین که به یک قدمی آن‌ها برسی، به‌آرامی و زیرِ لب می‌پرسند: «قرص، دارو، شربت؟»
پیاده‌رو آن‌قدر شلوغ است که انگار داری از میان یک دالان می‌گذری؛ دالانی که همه چهارچشمی تو را می‌پایند. اینجا بازارسیاهِ داروی مشهد است؛ درست مثل خیابان ناصرخسرو در تهران که آوازه آن به گوش همه‌ رسیده و پر است از دلالان فروش دارو؛ با این تفاوت که به گفته برخی داروسازها، در بازار دلالان دارو در مشهد بیشتر داروهای غیرمجاز یا داروهای ترک اعتیاد و سقط جنین یافت می‌شود و این افراد درزمینه داروهای تخصصی و کمیاب چندان اطلاعی ندارند.
تیپ هیچ‌کدام مانند دیگری نیست اما فصل مشترک همه آن‌ها این است که نمی‌توان در نگاه اول به هیچ کدامشان اعتماد کرد؛ دلالی سلامت و داروهای غیرمجاز فصل مشترک دیگر است که هر مشتری را با دیده تردید و صرفا از سر اجبار به‌سوی آن‌ها جلب می‌کند. در این بازار خبری از اعتماد نیست؛ بازارِ سیاه است یعنی اگر دارو و قرص می‌خواهی باید چند‌برابر قیمت واقعی هزینه کنی و به تاریخ و برچسب نیم‌بند روی این داروها هم از سر اجبار اعتماد کنی. فروشنده‌های اینجا یا همان دلال‌های دارو سعی می‌کنند به هر طریقی دارو را بفروشند؛ با چرب‌زبانی، توصیف خواص دارو، کمیابی و بهانه تحریم‌ها و حتی ارائه تخفیف برای فروش دارو.


کارچاق‌کنی برای دلال‌‌ها!
در پیاده‌رو، روی موتور نشسته است. بیشتر به نظر می‌رسد مغازه‌داری باشد که از روی بیکاری در پیاده‌رو وقت‌ می‌گذراند، اما در اصل برای دلالان مشتری جور می‌کند. چهره درهم‌کشیده و زمختی دارد. او می‌گوید: دارو چه می‌خواهی؟
به بهانه خرید وارد گفت‌وگو می‌شوم و از یک یک قرص کمیاب در داروخانه‌های سطح شهر نام می‌برم. با تلفن همراه خود که بازمانده نسل قدیمی تلفن‌های همراه است، شماره یکی از دلال‌ها را می‌گیرد و فقط یک جمله می‌گوید: سریع بیا که مشتری داری.
کمی مکث می‌کند و بعد رو به من می‌گوید: فروشنده‌ای که الان می‌آید، اصلِ کاری بازارِ داروی اینجاست. اگر داروی کمیابی باشد، برایت پیدا می‌کند. همه مدل دارو توی دست و بالش پیدا می‌شود.
انتظارم به دقیقه نمی‌رسد که همان دلال دارو از آن سمت خیابان به طرف ما می‌آید. چهارشانه است. دکمه‌های بالای پیراهنش را باز گذاشته است و از همان فاصله دور، مشتری‌اش را برانداز می‌کند. بدون معطلی، نامِ دارو را می‌پرسد. «نوروَسک.» انگار که تا‌به‌حال اسم این دارو را نشنیده باشد، می‌گوید: برای چه هست؟
- برای تنظیم فشارخون.
او ادامه می‌دهد: اینجا کسی این دارو را ندارد؛ برو از داروخانه خیابان وحدت بگیر. حواست هم باشد کسی از دلال‌های اینجا کلاهت را برندارد.
شربت متادون با هر قیمتی!
دلال‌ها دو طرف پیاده‌رو ایستاده‌اند؛ گاهی جلو داروخانه کشیک می‌کشند و همان‌طور زیر‌چشمی حواسشان به این هست که زودتر از دلال‌های دیگر، مشتری را بقاپند. قربان، یکی از آن‌هاست. جوان سی‌ساله‌ای با قد نسبتا بلند، پوست سبزه‌ای دارد و خراش بزرگی روی گونه صورتش خودنمایی می‌کند. سراغ شربت متادون را از او می‌گیرم.
-یک بسته شربت متادون دارم. پلمب است. 250‌هزار‌تومان. ولی اول به من بگو چقدر می‌توانی هزینه کنی؛ پولِ نقد می‌دهی یا کارت به کارت می‌کنی؟
- 50 تا 100‌هزار تومان می‌توانم هزینه کنم.
-کمی دیگر به مبلغ اضافه کن. یک شیشه به قیمت 130‌هزار تومان می‌دهم. اگر می‌خواهی ببین و بعد معامله کنیم، پشت سر من بیا.


از مکمل و ویتامین تا آمپول سقط جنین
قربان چند قدم جلوتر از من در پیاده‌رو شلوغ شروع به حرکت می‌کند و هر‌از‌گاه به عقب برمی‌گردد تا مطمئن شود هنوز دنبالش هستم. کمی جلوتر با انگشت اشاره کنجِ پیاده‌رو و کنار درخت را نشانم می‌دهد تا آنجا منتظر بمانم. خودش هم وارد مغازه‌ای بیشتر شبیه یک گاراژ می‌شود؛ مغازه‌ای که تابلو و نام و نشانی ندارد، اما برای قربان حُکمِ انبار دارو را دارد. خیلی طول نمی‌کشد که از داخل مغازه بیرون می‌آید. شیشه را داخل مشت استتار کرده، طوری که فقط کمی از درِ قرمزرنگ بطری معلوم است. پیش از اینکه شیشه را به دستم بدهد، می‌پرسد: مأمور که نیستی؟ به او اطمینان می‌دهم که شربت را برای مصرف یکی از نزدیکانم می‌خواهم. شیشه‌ای به دستم می‌دهد که حاوی مایعی بی‌رنگ یعنی همان شربت متادون است، روی شیشه هیچ برچسب و حتی اثری از تاریخ انقضا وجود ندارد.
- این شربت هیچ تاریخ و برچسبی ندارد. چطور مطمئن باشم که اصل است؟
- حاضرم قسم بخورم که داروی سالم دست مشتری می‌دهم. من حرام‌خور نیستم. این شیشه، شربت متادون خالص است و تاریخ انقضا آن 2021 است، ولی بسته‌ای که 250‌هزار تومان است، برچسب و تاریخ دارد. باور کن من جنس ناخالص دست مشتری نمی‌دهم.
تنها راه خلاصی از اینکه دارویی را از دلال نخری، این است که با او آن‌قدر چک و چانه بزنی تا معامله سر نگیرد. اما قربان سمج‌تر از این حرف‌هاست. می‌گوید: اگر نمی‌توانی خیلی هزینه کنی، حتی شیشه 40‌هزار تومانی پلمب‌شده هم دارم.
- چند روز دیگر پول دستم می‌رسد؛ همین‌جا می‌توانم سراغت را بگیرم؟
- شماره‌ام را یادداشت کن. هر‌موقع پول جور شد، زنگ بزن. صبح و شب فرقی نمی‌کند؛ فقط اینجا نمی‌توانم شربت را تحویل بدهم، چون خیلی شلوغ است. باید جای دیگری هماهنگ کنیم. هر داروی دیگری هم خواستی، دارم؛ از مکمل و ویتامین گرفته تا آمپول سقط جنین.
قربان چند بار دیگر از من سؤال می‌کند تا مطمئن شود: جان من مأمور نیستی؟ قسم بخور بدانم مأمور نیستی. و حتی تا زمانی‌که از او دور می‌شوم، چشم از من بر‌نمی‌دارد.


دلالی در روز تعطیل
دلالان، صبح و شب، روز تعطیل و غیر‌تعطیل نمی‌شناسند؛ همیشه هستند و جنسشان هم جور است. صبح جمعه است و دوباره سری به این محل‌ می‌زنیم. نیمه ظهر است و هنوز ته‌مانده آفتاب داغِ تابستان را می‌‌توان حس کرد. راسته دلالان شلوغ است، اما به نظر می‌رسد روز جمعه، کار و کاسبی‌شان رونق کمتری دارد؛ به همین‌ ‌دلیل هر ماشینی کنار پیاده‌رو ترمز می‌کند، جلو می‌آیند و می‌پرسند: قرص؟ داروی آزاد؟
به‌طور‌معمول وقتی با یکی از دلال‌ها وارد معامله شوی، دلال‌های دیگر برای پیشنهاد پیش‌قدم نمی‌شوند. به قول معروف بین خودشان قانون نانوشته‌ای دارند که مشتری یکدیگر را قاپ نزنند.


داروی بدنسازی از همه رقم
باز هم در قالب یک خریدار که البته مسافر است، برای اینکه مظنه خرید داروی بدنسازی را بدانم، پا به پاتوق دلالان می‌گذارم. جواد، سرتا‌پا سیاه پوشیده‌است؛ پوستی سبزه با سبیل‌های پرپشت و مشکی دارد. حتی اگر کسی از قیافه‌اش متوجه اعتیاد او نشود، زمانی‌که شروع به صحبت می‌کند، دهانِ بی‌دندانش، دردِ بی‌خانمانی را که به جانش افتاده است، لو می‌دهد. با لهجه غلیظ مشهدی صحبت می‌کند. انواع و اقسام داروی بدنسازی با مارک‌های مختلف را نام می‌برد و برایمان قیمت‌ها را ردیف می‌کند. می‌گوید: «از 180هزار تومان دارم تا 850هزار تومان.» مارک ... ارزان‌ترین قیمتی است که دارد و به قول خودش درصد آن ضعیف است، اما همان هم 180‌هزار تومان برای مشتری آب می‌خورد.
جواد ادامه می‌دهد: اگر برای هرکول شدن ‌می‌خواهید این مارک را نبرید. ... دارم که بسته‌های آن پلمب است و 270‌هزار تومان قیمت دارد. بقیه دلال‌های اینجا همین را 320‌هزار تومان می‌دهند. اگر نمی‌توانی این‌قدر هزینه کنی، تخفیف هم می‌دهم. 220‌هزار تومان بردار. خاطرت هم جمع باشد؛ جنس خوب دستت می‌دهم.


«گُل» هم دارم
جواد سعی می‌کند بهانه‌ای دست ما ندهد تا همین‌جا جنس را رد و پولش را نقد کند. به او می‌گوییم در هتل اقامت داریم و امکان این را نداریم که فعلا داروی بدنسازی را از او بخریم، اما او حتی حاضر است بسته‌ها را با دست خودش به اتاق هتل برساند. البته پیشنهاد جواد دور از ذهن نیست؛ زیرا او هر روز در روز روشن هزار‌و‌یک جور قرص، شربت و داروی غیرمجاز را رد‌و‌بدل می‌کند و آب هم از آب تکان نمی‌خورد.
در آخر به این بهانه که فردا برای خرید برمی‌گردیم، چند قدمی از او دور می‌شویم، اما جواد دوباره به‌سراغ ما می‌آید و پیشنهاد دیگری هم می‌دهد. می‌گوید که در بساطش «گل» هم پیدا می‌شود و اگر خواستیم به او خبر بدهیم.


معضلِ همیشگی حضور دلال‌ها
مطمئنم مسئولان داروخانه میدان پنجراه، دلِ پری از غوغای دلالان در یک‌قدمی محل کسبشان دارند. فضای ورودی داروخانه بسیار کوچک و تعداد بیماران زیاد است؛ به‌قدری که متصدیان داروخانه وقتی برای سر خاراندن هم ندارند. دقایقی منتظر می‌مانم تا کمی داروخانه خلوت شود، اما بی‌فایده است. دستیار داروخانه که تمایلی به انتشار نامش ندارد، می‌گوید: این داروخانه 20‌سالی می‌شود که اینجاست. من هم 10‌سال سابقه کار در این داروخانه را دارم، اما متأسفانه در این 10‌سال این مشکل حل نشده است. مکاتبات زیادی با فرمانداری، استانداری و نیروی انتظامی داشته‌ایم، اما تا‌به‌حال اتفاقی نیفتاده است. تعدادی از مغازه‌دارهای اینجا با دلالان کار می‌کنند؛ یعنی انبار دارویی آن‌ها هستند یا برایشان مشتری جور می‌کنند. یک‌ بار با کسبه‌ای که به حضور دلالان معترض هستند با کلانتری محل صحبت و اعلام کردیم حاضریم با هزینه خودمان در میدان کانکسی بسازیم و پلیس در آن مستقر شود تا بساط دلالان از اینجا جمع ‌شود، اما این پیشنهاد را قبول نکردند.
می‌پرسم: به‌دلیل حضور دلالان، بازارِ این داروخانه کساد شده است؟ او می‌گوید: کاسبی ما را کساده کرده‌اند؛ البته از این بابت که در پیاده‌رو به نوعی سدمعبر کرده‌اند و بعضی از مردم به‌دلیل شلوغی از خرید صرف‌نظر می‌کنند. روزی چندبار با دلالانی که جلو در داروخانه می‌ایستند، مشاجره می‌کنیم، هرچند فایده‌ای ندارد. ضمن اینکه این دلالان همه نوع دارو را ندارند و بیشتر داروهای غیرمجاز را رد‌و‌بدل می‌کنند، اما معلوم نیست تاریخ انقضا همان داروهایی هم که دارند چه زمانی است.


آبرویی که به باد می‌رود
حسن، صاحب مغازه دیگری در نزدیکی فعالیت دلالان است که دیگر از اعتراض خسته شده است. او می‌گوید: کارمان این شده که فقط با آن‌ها بحث کنیم تا جلو مغازه ما را خلوت کنند. الان که شما آمده‌اید، سر ظهر است، اما شب‌ها اینجا شلوغ‌تر هم می‌شود. شب‌ها افراد دیگری هم به دلالان اضافه می‌شوند؛ بعضی‌ از آن‌ها دست‌فروشی می‌کنند و برخی دیگر اموال مسروقه را می‌فروشند.
او ادامه می‌دهد: از هر کسی که از این پیاده‌رو عبور می‌کند، می‌پرسند قرص و داروی آزاد نمی‌خواهد؟ به این نگاه نمی‌کنند که این فرد زن یا مرد است. من 30‌سال است که اینجا مغازه دارم؛ باورتان می‌شود تا‌به‌حال خانواده‌ام به مغازه من نیامده‌اند، به این دلیل که نمی‌خواهم برای آن‌ها مزاحمتی ایجاد شود؟ این موضوع را هم کنار بگذاریم، اینجا یکی از راه‌های اصلی به‌ حرم مطهر رضوی است و به‌نوعی این محل آبروی مشهد هم هست، اما انگار برای مسئولان مهم نیست. حتی اگر به پلیس زنگ بزنیم، گشت می‌آید، چند دقیقه‌ای اینجا می‌ایستد و می‌رود.
حسن می‌گوید: یک بار پلیس تمام دلالان را دستگیر کرد. همین‌جا به آن‌ها دستبند زدند و فیلم‌برداری هم کردند، اما فردای آن روز همه دلالان دوباره اینجا بودند؛ حتی یکی از آن‌ها یک شب هم در پاسگاه نمانده بود! نظر کسبه محل این است که یک کانکس اینجا راه‌اندازی شود و همیشه پلیس در آن حضور داشته باشد. در آن صورت و با حضور پلیس، دلالان دیگر نمی‌توانند کار کنند.
این دلالان درست روبه‌روی کلانتری مصلی هر روز جنس‌های غیرمجازشان را معامله می‌کنند. کاسبان میدان عدالت از زمانی‌که یادشان می‌آید هر روز سایه شوم دلالان را بر پیاده‌رو و خیابان‌های این اطراف دیده‌اند. اوقاتشان تلخ است از اینکه در یک یا چند‌قدمی مغازه‌هایشان همه‌جور جنس غیرمجاز خرید و فروش می‌شود و کاری از دست آن‌ها برنمی‌آید. از این گذشته، هر روز از سدمعبری که دلالان در پیاده‌رو ایجاد می‌کنند، کلافه می‌شوند. گاهی با آن‌ها دعوای لفظی می‌کنند، اما این کار درست مانند آب در هاون کوبیدن بی‌فایده است؛ به این‌دلیل که انگار که تعداد دلالان مانند قارچ رشد می‌کند. انگار که معضل فعالیت دلالان به دردی بی‌درمان تبدیل شده است.


کاهش سود داروخانه‌ها؛ زمینه همکاری با دلالان
علی‌رغم اینکه بازار دلالان دارو در مشهد چندان تخصصی نیست و بیشتر قرص، شربت و محصولات غیرمجاز در انبارشان پیدا می‌شود، گهگاه داروهای کمیاب و خاصی هم در‌اختیار دارند و به چند‌برابر قیمت اصلی در‌اختیار بیماران درمانده‌ای که راهی جز بازار دلالان برایشان نمانده است، قرار می‌دهند.
برای بررسی بیشتر این معضل به‌سراغ یکی از داروسازان مشهدی می‌رویم که بنا به ملاحظاتی مایل نیست نامی از او در گزارش ما قید شود. او درباره معضل فعالیت دلالان در بازار دارو و ارتباطی که بعضی از آن‌ها با داروسازها دارند، می‌گوید: در هر صنفی ممکن است که برخی افراد تخلف کنند. ازآنجاکه سال به سال اقتصاد داروخانه‌ها ضعیف می‌شود، گردش مالی آن‌ها پایین می‌آید و از طرف دیگر حاشیه سود در حال کاهش است. به‌طور نمونه در هامبورگ آلمان، حاشیه سود محصولات دارویی بین 50 تا 150‌درصد است، در‌حالی‌که حاشیه سود برای داروخانه‌ها در کشور ما، 18‌درصد است و باید داروساز از این مبلغ پول کارکنان، بیمه، اجاره داروخانه و سایر هزینه‌ها را بپردازد.
او ادامه می‌دهد: مشکل بعدی تحریم‌هاست. برخی داروها به‌صورت رسمی نمی‌تواند وارد کشور شود، اما بعضی پزشکان اصرار دارند از آن نوع داروها برای بیماران تجویز کنند. به‌عنوان مثال چندی پیش بیماری داشتم که پزشک برای او شربتی تجویز کرده بود که 15‌سال است تولید نمی‌شود و نمونه‌های موجود این شربت در بازار نیز همه تقلبی است. متأسفانه همه این مشکلات، زمینه همکاری تعداد اندکی از کادر داروخانه‌ها با دلالان را فراهم می‌کند.


خرید و فروش برچسب‌های تقلبی
او ادامه می‌دهد: به نظر می‌رسد راهکار حل این مشکل، افزایش سود داروخانه‌هاست؛ ضمن اینکه مردم نباید داروها را از جایی تهیه کنند که هیچ اطمینانی به سلامت آن نیست.
او با ذکر مثالی در‌این‌باره می‌گوید: برای نمونه، افراد مکمل بدن‌سازی را حتی اگر دارای برچسب اطمینان باشد، نباید از باشگاه‌ها یا مراکز دیگر خریداری کنند؛ چون برچسب تقلبی نیز در بازار وجود دارد و این برچسب‌ها خرید و فروش می‌شود.
وی با بیان اینکه به‌طور معمول متادون در داروخانه‌ها توزیع نمی‌شود، اضافه می‌کند: متادون فقط دراختیار مراکز ترک اعتیاد و برخی داروخانه‌های قدیمی قرار داده می‌شود که آن هم سهمیه مشخصی دارد، اما در بازار دلالان، شربت متادون به‌راحتی یافت می‌شود.
برای اطلاع از موضع معاونت غذا و داروی مشهد در مورد فعالیت دلال‌ها، قصد داشتیم با معاونت غذا و داروی دانشگاه علوم‌پزشکی مشهد نیز گفت‌وگو کنیم، بنابراین محور سؤالات را برای این معاونت ارسال کردیم. در نتیجه این مذاکرات اعلام شد در معاونت یاد‌شده شکایات دارویی با محوریت فعالیت دلال‌ها ثبت نشده است. در ادامه نیز برای دریافت پاسخ‌های تکمیلی با مدیر نظارت بر امور دارو و مواد مخدر معاونت غذا و دارو دانشگاه علوم‌پزشکی مشهد تماس گرفتیم اما موفق به گفت‌وگو با علی روح‌بخش نشدیم.

 

افزایش آمار دستگیری دلالان دارو
دلال‌ها را خیلی راحت می‌‌توان پیدا کرد؛ آن‌ها در روز روشن و در حضور مغازه‌دارها، رهگذران و زائرانی که از این محل عبور می‌کنند، برای معامله‌ چک و چانه می‌زنند، نمونه قرص و شربت را به مشتری نشان می‌دهند و جنس را در همان محل یا جای دیگری از شهر تحویل می‌دهند. طبیعی است که در چنین شرایطی این سؤال پیش می‌آید که پلیس چه اقداماتی برای برچیدن بساط این افراد که از آب گل‌آلود ماهی می‌گیرند، انجام می‌دهد.
در‌این‌باره رئیس پلیس قاچاق کالا و ارز خراسان‌رضوی به شهرآرا می‌گوید: آمار مربوط‌به دستگیری‌ در این موارد محرمانه است و نمی‌توانیم آن را ارائه دهیم. اما در‌مجموع طی سال جاری، آمار دستگیری دلال‌ها و کشفیات محموله‌های آن‌ها توسط پلیس در استان نسبت‌به سال گذشته بیشتر شده است.
سرهنگ علیرضا آیین، درباره برخورد با دلالانی که اقدام به فروش دارو به‌صورت آزاد یا قرص و شربت‌های غیرمجاز می‌کنند، می‌گوید: در‌این خصوص طرح‌ها و گشت‌های مشترکی با دستگاه‌ها و سازمان‌های دخیل در امر مبارزه با قاچاق کالا و ارز و معاونت غذا و داروی دانشگاه علوم پزشکی مشهد در‌حال انجام است. افرادی که در انبارهای زیرزمینی و محل‌های غیرمجاز، باشگاه‌های بدن‌سازی و‌... به فروش مکمل‌های تغذیه‌ای یا محصولات غیرمجاز می‌پردازند باید بدانند که نگهداری کالای سلامت‌محور فاقد برچسب اصالت، قاچاق محسوب می‌شود.
وی بیان می‌کند: مأموران پلیس با انجام اقدامات اطلاعاتی و تحت عنوان خریدار با دلالان وارد مذاکره می‌شوند تا محل و انبارهایی را که محصولات را در آن‌ها نگه‌ می‌دارند، شناسایی کنند. دلال‌ها معمولا در محلی که پاتوقشان برای ارتباط با مشتری است، مقدار کمی از محصول را همراه خود دارند و در‌واقع بیشتر دلال‌هایی که در پاتوق‌ها حضور دارند، پادو یا شاگرد هستند و نفرات اصلی، افراد دیگری هستند. ازآنجاکه در موضوع مبارزه با قاچاق، هدف پلیس، پیدا کردن سرشاخه‌های این باندهاست، به‌طور نامحسوس کار را پیش می‌بریم. برای نمونه پلیس پس‌از انجام کارهای اطلاعاتی، طی دو هفته گذشته در خیابان چمن محموله بزرگی از این اجناس را کشف کرد، افراد مرتبط با این موضوع دستگیر و زندانی شدند و این محموله به معاونت غذا و دارو تحویل داده شد.
آیین اظهار می‌کند: تا‌به‌حال محموله‌هایی که کشف شده، بیشتر مربوط‌به داروهای غیرمجاز مانند متادون و آمپول سقط جنین بوده است. مردم باید آگاه باشند که کالاهای سلامت‌محور آرایشی، بهداشتی، دارویی، مکمل‌های تغذیه‌ای و ملزومات پزشکی با سلامت افراد سر‌و‌کار دارند. اگر دارویی ارزان‌تر از قیمت واقعی‌اش است، باید در اصالت آن شک کنند. وی تصریح می‌کند: از مردم می‌خواهیم از دست‌فروش‌ها و دلال‌ها خرید نکنند؛ زیرا نگهداری و حمل دارو شرایط خاصی دارد؛ ضمن اینکه باید برچسب اصالت سازمان غذا و دارو روی داروها کنترل و از صحت آن اطمینان حاصل شود.
رئیس پلیس قاچاق کالا و ارز خراسان‌رضوی درباره امکان استقرار مأمور در پاتوق‌های دلالان، می‌گوید: این موضوع که کانکس در این محل قرار بگیرد و مأمور مستقر شود، کار پلیس پیشگیری است. پلیس آگاهی در حوزه گشت‌های مشترک و اقدام ضربتی کار می‌کند. در‌واقع وظیفه پلیس قاچاق کالا و ارز، شناسایی و دستگیری متخلفان این حوزه است.
آیین در‌‌باره اینکه آیا محل دیگری در مشهد هم به پاتوق دلالان تبدیل شده است یا خیر، بیان می‌کند: توزیع دارو در همان محل میدان عدالت اتفاق می‌افتد. برخی نقاط دیگر هم مشخص شده، اما هنوز محرز نشده است.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->