این ایام به دنبال فعال شدن سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در عرصه بینالملل، بار دیگر محک گفتوگو و دیپلماسی را در تحلیل و نظر کارشناسان افزایش داد؛ این شیوه موضوعی هیچگاه از نظر اهل فن دور نبوده و دائما بر طبل کاربرد آن در ایجاد مفاهمه در روابط بینالملل کوبیده میشود.
تجربه نشان داده است ایران اسلامی با داشتن افراد زبده و اهل فن و کارآزموده در نشستهای صلح و گفتوگو کمتر آسیب دیده است. هرچند که ایران درگذشتههای قبل از انقلاب آنچنان تجربه خوبی در دیپلماسی نداشته است، انقلاب اسلامی ایران و شعارهای اصولی و منطقی آن در عرصه بینالملل موجب گردیده است که همواره در میزهای صلح و گفتوگو دست بالایی داشته باشد؛ زیرا دیپلماسی مزایایی دارد که سایر اقدامات دولت آن را ندارد. به بیان ساده، دیپلماسی عبارت است از بهرهگیری دولتها از شیوه مسالمتآمیز نظیر گفتوگو برای دستیابی به اهداف؛ بنابراین آنچه از تعاریف دیپلماسی برمیآید، این است که دیپلماسی در اسلام ماهیت مسالمتجویانه دارد. مذاکره و گفتوگو از ویژگیهای بارز این روش است. برقراری و ایجاد صلح و زندگی آرام در دستور کار اصلی این فعالیت قرار دارد و تمام این فعالیتها در حوزه مرسوم به سیاست خارجی صورت میگیرد که بهدوراز جدالهای لفظی و درگیریهای فیزیکی در محور مراودات دولتهاست. آنچه اهمیت دیپلماسی را میرساند، اولا چندوجهی بودن آن است؛ زیرا در دیپلماسی که میدان چانهزنی و گرفتن یا دادن امتیازهاست، وجوهات مختلفی به میان آورده میشود که سرانجام مطابق با شرایط و اوضاع و احوال گفتوگو نتیجه مطلوب را برای یک کشور به بار میآورد. آنچه مهم است، اینکه دیپلماسی پایان جنگ است؛ زیرا اگر کشورها به مدت طولانی در جنگ باشند و درنهایت بخواهند به حلوفصل مسائل بپردازند، دیپلماسی آغاز میشود؛ زیرا تا زمانی که جنگ و درگیری هست، مجالی برای گفتوگو باقی نمیگذارد. با پایان جنگ و ایجاد آتشبس، گفتوگو و دیپلماسی آغاز میشود و بنابراین در میدان دیپلماسی است که نتیجه جنگ را مشخص میکنند و برنده و بازنده را روشن میسازند. البته آنچه مقصود ماست، در شرایط جدید و با توجه به موقعیت طرف مقابل (آمریکا) در میدان دیپلماسی، لازم است تمهیدات بیشتر و جانب احتیاط را کاملا در نظر داشته باشیم؛ زیرا پیچیدگی کار و شرارت و قلدری آمریکا مانع از یک دیپلماسی و گفتوگوی دوطرفه است؛ اما برخلاف آن، بازهم در دیپلماسی موضوعات و حرکات دیگری هم متصور است که عملا جنگ و جنگجویی را عقیم میسازد و راه را برای رفتار مسالمتجویانه هموار میکند. در قدیم مطابق با سنتهای تاریخ چند نکته درباره دیپلماسی وجود داشت؛ اولا دیپلماسی صرفا گفتوگو نیست؛ یعنی گاهی اوقات شرایط برای گفتوگوی دوطرفه فراهم نیست. در صورت اجرای آن، موجب کاهش منزلت جامعه و حاکمیت اسلامی میگردد. ثانیا با روشهای دیگری نظیر نامهنگاری و روشن ساختن مواضع اصولی خود میتوان مسیر دیپلماسی را همواره گرم نگه داشت؛ زیرا نامه خود سندی راهبردی است که از آن میتوان بهعنوان مبنای گفتوگو استفاده کرد. با اعزام سفیر و فرستاده ویژه یا استفاده از کشورهای میانجی یا رجوع به سازمانهای بینالمللی میتوان به اهدافی در دیپلماسی روی آورد که مسیرهای گفتوگو و مصالحه را فراهم سازد. نکته دیگر؛ تکیه بر مواضع مشترک در عرصههای مختلف زمینهساز دیپلماسی و گفتوگو است. ایران میتواند این عرصه را در ارتباط با کشورهای اروپایی بهخوبی بهکار ببندد تا بتواند در شرایط بینالمللی وضعیت مناسبی پیدا کند. حضور در محافل و مجالس بینالمللی و نهایتا امضای قراردادهای عمومی و پیمانهای منطقهای دوجانبه یا چندجانبه، این شرایط را بهخوبی فراهم میسازد. گفته میشود در قدیم برخی کشورها برای نمایش قدرت خویش برابر رقیب گاهی اوقات به ارسال هدایا متوسل میشدند؛ یعنی با فرستادن هدایا علاوه بر معرفی خود و حسن نیت خویش، توان نظامی و تولیدات خود را در قالب هدایا یا ماکت آن میتواند زمینههای یک گفتوگو را فراهم سازد؛ زیرا اگر کشوری بهجای آزمایشهای نظامی و ایجاد رعب و وحشت، دست به ابتکاری بزند که به معرفی صنایع خود بپردازد تا دشمن را از امکانات خویش آگاه نماید، کار بسیار ارزشمندی انجام داده است؛ زیرا از تبلیغات منفی بینالمللی میکاهد. نکته دیگر؛ چنانچه در میدان دیپلماسی طرف مقابل از سرسختی قابلملاحظهای برخوردار باشد، با کشاندن سطح گفتوگوها به مقامات پایینتر عملا هم قداست بزرگان کشور را میتوان حفظ کرد و هم اینکه در سطوح پایین طرف مقابل نیز که عملا پیادهنظام دپیلماسی بهکار میروند، میتوان به حقایق و اطلاعات بیشتری پی برد و راه را هموار ساخت؛ بنابراین به نظر میرسد هر چه دامنه و چندوجهی بودن دیپلماسی گسترش یابد، امکان حصول به نتیجه ملموس و عملی بیشتر میگردد. ما اکنون به دیپلمات و دیپلماسی قوی و قدرتمندی نیازمندیم که این راه پرپیچوخم را بهخوبی طی کنیم. هرچند اجماع داخلی خود بستر مناسبی است که این سیاستها را بتوان بهصورت یکدست اجرا کرد، نه اینکه هر حرکت و سخن مسئولان کشور را رسانهها در موضعگیری سیاسی و دیپلماسی به سخنان دیگر مسئولان مرتبط سازند و با نشان دادن ناسازگاری، عملا موضوع صلحخواهی جمهوری اسلامی ایران را به شکل دیگر زیر سؤال ببرند.