گروه سیاست | شهرآرانیوز؛ روزشمار سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری سرعت گرفته است و در این میان یکی از نکات شایان توجه، وضعیت نامزدهای بالقوه در انتخابات پیش روست. اگر نه فقط بر نامزدهای قطعی، بلکه بر نامزدهای بالقوه هم تمرکز کنیم، بدون شک نمیتوان از نام عباس آخوندی، وزیر سابق راه و شهرسازی در دولتهای مرحوم آیت ا... هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی به آسانی گذشت. نشانههای بسیاری درباره احتمال نامزدی آخوندی در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو وجود دارد؛ از تحرکات انتخاباتی نظیر حضور گسترده در رسانهها و طرح مواضع و دیدگاههای شفافش درباره مسائل روز سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی گرفته تا بعضا اعلام نامزدی نه چندان جدی اش در انتخابات در پاسخ به برخی سؤالات.
به عنوان نمونه، آخوندی چندی پیش در پاسخ به این سؤال که آیا نامزد انتخابات خواهد شد تلویحا به حضور در انتخابات۱۴۰۰ اشاره کرده بود و با بیان اینکه گزینههای دیگری اسمشان برای نامزدی مطرح است، گفت: «هیچ کدام چنگی به دل نمیزنند، چون هیچ ایدهای برای اداره حکومت در این شرایط ندارند.» او سپس از ایده خود برای ریاست جمهوری سخن به میان آورد و گفت: «بحث «ایده ایران» که خود من مطرح میکنم یک ایده جدید است و با این ایده در ایران، یک گفتمان جدید میتواند شکل بگیـــ رد.»
عباس آخوندی کیست؟
آخوندی دارای دکترای اقتصاد سیاسی از دانشگاه رویال هالووی لندن و هم اکنون در دانشگاه تهران مشغول به تدریس است. او به جز تجربه مسئولیت وزارت راه و شهرسازی، سابقه مسئولیت معاونت سیاسی اجتماعی وزارت کشور در سال ۱۳۶۱، ریاست بنیاد مسکن در سال ۱۳۶۶ و قائم مقامی سازمان صداوسیما در سال ۱۳۷۶ را در کارنامه سیاسی اش دارد. آخوندی را میتوان در زمره چهرههای اصولگرای میانه روی نزدیک به برخی احزاب اصلاح طلب نظیر کارگزاران سازندگی ایران، همچون ناطق نوری و علی لاریجانی دسته بندی کرد.
نه فقط نسبت خانوادگی اش با ناطق نوری، بلکه سابقه همکاری اش با او در دوره مسئولیتش به عنوان وزیر کشور و همچنین سابقه همکاری اش با علی لاریجانی در زمان مسئولیتش به عنوان رئیس سازمان صداوسیما، این تقسیم بندی سیاسی را تقویت میکند. اما از منظر اندیشه ای، آخوندی در حوزه اقتصادی از مدافعان جدی اصول اقتصاد بازار آزاد است و در حوزه سیاسی و اجتماعی نیز ایده «ایرانشهری» را دنبال میکند؛ ایدهای که عمدتا برگرفته از آرا و افکار نویسندگانی، چون سیدجواد طباطبایی، استاد علوم سیاسی سابق دانشگاه تهران، است.
آخوندی به دلیل همین دیدگاهها به ویژه اعتقاد راسخش به اصول اقتصاد بازار آزاد، منتقد سرسخت طرح مسکن مهر بود و به همین دلیل نیز در دوران مسئولیتش در دولت روحانی، رکورددار استیضاح است. اگرچه او در نهایت از این استیضاحها جان سالم به در برد، به واسطه اختلافات اندیشهای با روحانی، خیلی زود از قطار دولت دوم او پیاده شد. آخوندی دلایل استعفای خود را «ضعف حاکمیت قانون، پذیرش عملی موجودیت دولتِ موازی به ویژه در دوره دوم، کم تعهدی به حقوق مالکیت، بی توجهی به رعایت شرایط بازار رقابتی و آزاد و اختلاف نظر با رئیس جمهور در حوزه مسکن» اعلام کرده بود.
شخصیت چند بعدی
آخوندی پس از کناره گیری از مسئولیتهای سیاسی اش، در ماههای اخیر تلاش کرده است چهره متفاوت تری از خود نشان دهد؛ یک نظریه پرداز اقتصادی، تاریخی و ملی که در دو حوزه اقتصاد و تمدن ایران زمین، دارای ایده و فکر است. در نتیجه میتوان او را تکنوکراتی که دنبال ایده پردازی و نظریه سازی است، ارزیابی کرد. با این فرض، نه فقط با یک عباس آخوندی، بلکه با چند عباس آخوندی طرف هستیم.
یک عباس آخوندی آن است که مخالفان او در میان اصولگرایان و منتقدان دولت تصویر میکنند؛ نئولیبرال غرب گرا که تصمیمها و رویکردهایش مانع از توسعه ایران است. یک عباس آخوندی دیگر، آنی است که کارنامه سیاسی او میگوید؛ راست سیاسی که به چپ سیاسی نزدیک شده است و در نهایت، عباس آخوندی استاد دانشگاه و نظریه پرداز اقتصاد سیاسی که به راست اقتصادی یا بازار آزاد متمایل است.
قرابتهای شخصی او را مورد توجه قرار داده است
با وجوداین و با گذشت دو سال از استعفای آخوندی از دولت دوم روحانی، مخالفتها با شخص و سیاستهای او در دوران وزارتش، درست به اندازه دوران وزارت او ادامه دارد؛ تا آنجاکه رویکرد جدید مجلس و قوه قضائیه مبنی بر پیگیری قضایی امری به نام «ترک فعل مسئولان» اساسا به دلیل انتقادها از آخوندی درباره مسکوت گذشتن طرح مسکن مهر در دوران وزارتش مطرح شده است. شاید یک دلیل تداوم مخالفتها با آخوندی را بتوان در این واقعیت جست و جو کرد که آخوندی اساسا سیاست مداری تنها و منفرد است. به همان اندازه که مخالف خوانان آخوندی، خود را دارای سامان نشان میدهند، خودش بازیگری یک نفره است، بازیگری که حضورش در بزنگاههای سیاسی، نه به واسطه روابط حزبی و سازمانی، بلکه به دلیل قرابتهای شخصی بوده است.
در این شرایط باید منتظر ماند و دید در نهایت با وجود مخالفان جدی، آخوندی وارد کارزار انتخابات ریاست جمهوری خواهد شد یا نه. او در آخرین اظهار نظر در این باره، روز گذشته در مصاحبهای تفصیلی به «خبرآنلاین» گفت: «من هنوز تصمیمی در این زمینه نگرفته ام. ولی خیلی مصمم هستم که گفتمان روشنی را در انتخابات ریاست جمهوری مطرح کنم. چون به نظر من درنهایت انتخابات ۱۴۰۰ مهمترین انتخابات تاریخ جمهوری اسلامی است. چون ایران در شدیدترین وضعیت ضعفِ همبستگی ملی اش قرار گرفته است؛ بنابراین این انتخابات خیلی مهم است.»