کار خوب را هم «خوب» انجام نمیدهید، بلکه با بدترین شیوه اجرا و غیرحرفهایترین شیوه اطلاعرسانی، از یک کار خوب به نتیجهای بد میرسید. این را در جلسه دیدار نخبگان خراسانرضوی به دکتر جهانگیری، معاوناول رئیسجمهور، گفتم و نمونه این رفتار را در برخورد تأمیناجتماعی آدرس دادم. گفتم که موضوع خوب و اعتباربخش و محبوبیتآور افزایش مستمری بازنشستگان کارگری را بهگونهای اجرا میکند که محبوبیتسوز و اعتباربربادده شده است. نمیخواهم با شمارکردن وعدههای مقامات دولتی و مدیران تأمیناجتماعی، ملالافزا شوم و سخن در تکرار وعدههایی بهدرازا بکشد که «کذب» آن عیان شده است.
اینکه میگویم کذب، بهمعنای «دروغگو» دانستن اشخاص نیست، بلکه در حوزه مدیریتی وقتی وعدهای محقق نشد، باید آن را ذیل عنوان «دروغهای مدیریتی» تعریف کرد؛ چیزی که میتواند از هر فردی در عرصه مسئولیتش سر بزند. اصلا صدق و کذب در این عرصه به گفتار فردی نیست؛ به عمل اجتماعی است و حضرات در این جریان، بارهاوبارها سخنانشان نقض و وعدههایشان خلاف از کار درآمد. آخرین نمونهاش همین وعدهسالاری مدیرعامل تأمیناجتماعی که وعده داد تا ۱۶ فروردین متناسبسازی (همسانسازی) و افزایش سنواتی اعمال و احکام ۱۴۰۰ مستمریبگیران صادر خواهد شد، اما نشد. اما دیگر دستاندرکاران کانونهای بازنشستگی، چندگونه و چندگانه سخن میگویند و آخر هفته را برای این کار آدرس میدهند.
تازه در میزان و رقم افزایش هم چیزی مشخص نیست. هرکس وعدهای میدهد و دیگری بهاعتراض خواهان رقم بیشتر میشود. اصلا وقتی درصد و رقم مشخص نیست، چطور میخواهند احکام را صادر کنند. آن روز به جناب معاوناول گفتم که دولت پیش از شما از همین موضوع افزایش حقوق بازنشستگان برای خود برگ برنده و اعتباری کسب کرد که هنوز هم دارد نانش را به سفره میبرد، اما شما چنان از این فرصت یک تهدید ساختید که نهفقط اعتبار خود را بهباد دادید که اعتماد بهنظام را هم بهچالش کشیدید. کاش حضرات در همین ایام باقیمانده از مسئولیتشان کاری بکنند که آب رفته بهجوی برگردد.