فرزانه شهامت | شهرآرانیوز؛ بچههای امروزی میگویند ماجرا حسابی «خز» شده. تفسیرش یعنی اینکه بی کلاس است و طرفدار چندانی ندارد. راستش دیگر به ریسکش هم نمیارزد، چون اوضاع شبیه چند سال پیش نیست. الان اگر توی جمع تعریفشان کنیم، کسی از خنده ریسه نمیرود و سنگ روی یخ میشویم. چه بسا اگر کسی لبخندی هم بزند، دنباله اش را نمیگیرد و سر و ته این شوخی، زود جمع میشود.
بعید نیست که تذکری هم دریافت کنیم مبنی بر اینکه «مراقب باش جلو فلانی این جوک رو تعریف نکنی. بهش برمی خوره.» اوضاع در فضای مجازی، با دیوارههای شیشهای آن، از این هم جدیتر است. فرقی نمیکند که صفحه ات پر مخاطب باشد یا خلوت. شاید اگر بخواهیم هم دیگر نمیتوانیم تُرک و لُر و کُرد و مشهدی و قزوینی و ... و ذلک را سوژه بذله گویی هایمان کنیم و یک شکلک خنده هم بگذاریم کنارش.
ماجرای پارسال آن هنرپیشه را که یادتان هست، همان که در برنامهای شبه ماهواره ای، وقتی بحث شیربها به میان آمد، برای اینکه به دِمُده بودن این جور رسمها کنایهای بزند، گفت: ماشاءا... دخترای ایرانی سر و وضعشون نیکول کیدمنه، طرز فکرشون .... بردن نام یکی از قومیتها همان، سرازیر شدن سیل انتقادات در رسانهها و شبکههای اجتماعی همان؛ از مردم عادی گرفته است تا ورزشکاران، بازیگران و مسئولان.
هر چند او بلافاصله، توضیحاتی عذرخواهانه درباره جمله بدون فکرش ارائه کرد و گفت که به هیچ وجه، قصد توهین نداشته است، بازخوردهای منفی آن به قدری گسترده بود که یک جورهایی برای همه مان درس عبرت شد تا وقتی پای قومیتها به میان میآید، بیشتر از گذشته، مراقب صحبت کردن و شوخی هایمان باشیم؛ به ویژه اگر فردی شناخته شده هستیم و اعتبارمان برایمان مهم است.
حدود یک دهه از فتوای صریح مراجع درباره حرمت قومیتها و ویژگیهایی مثل لهجه هایشان میگذرد. در این مدت، رسانههای مختلف تا توانستند درباره بد بودن این رفتار، گفته و نوشته اند؛ از ریشههای تاریخی آن گرفته است تا هشدار درباره نفوذیهایی که گفته میشد با ساختن این جوک ها، هویت ملی مان را نشانه گرفته اند.
خلوت شدنِ این روزهای فضای مجازی از توهینهای قومیتی در قالب لطیفه و... را دقیقا به چه حسابی بگذاریم؟ ریشه این رفتار، از بیخ کنده شده یا اینکه همچنان در لایههای زیرین شخصیتمان، جا خوش کرده است و مجالی برای بروز نمیبیند؟
بهتر از گذشته
یک دهه هفتادیِ اهل فضای مجازی و کارشناس در زمینه زبان شناسی؛ چه گزینهای بهتر از این؟! پویا شهریاری راد به واسطه علاقهای که به گویش مشهدی دارد و کتابهایی که در این زمینه تألیف کرده، چهرهای شناخته شده است. از آخرین گفت و گوی رسانهای مان چند سالی میگذرد؛ با این حال همچنان دغدغه هایش را درباره استفاده نشدن از گویشها به بهانه باکلاس بودن، به یاد داریم.
مخرج مشترک دغدغه او با موضوع گزارش ما باعث شد دوباره به سراغش برویم و نظرش را درباره بازار لطیفههایی که کم رونقتر از گذشته است، بپرسیم.
او معتقد است: ذات بشر این طور است که تفاوتها را نمیپذیرد و همین نپذیرفتنها دستمایه لطیفه ساختن میشود. اینکه فراوانی این قبیل جوکها کمتر شده است را نشانه رشد میدانم، اما ...
ریزبینانه ادامه میدهد: هرچند این تمسخرها و جوک ساختنها کم شده است، بخشی از آن همچنان وجود دارد، با یک تفاوت. لابد شما هم به جوکهایی برخورد کرده اید که در آن شخصیتی که درباره اش صحبت میشود، اسم خاص دارد. اینها همان جوکهای قومیتی قدیم هستند که به قول ما زبان شناس ها، در آن از مَجاز یا استعاره استفاده شده است.
این مَجاز و استعاره با چیزهایی که در کتابهای دبیرستان خوانده ایم، کمی تفاوت دارد که واردش نمیشویم.
خب چرا مردم این کار را میکنند؟ او میگوید: به همان علتی که به جای «دست به آب رفتن» از «دستشویی رفتن» استفاده میکنند. خارجیها کلمهای را به کار میبرند که ترجمه اش میشود «بِه گزینی». یعنی به جای واژهای که از نظر مردم، زشت تلقی میشود، کلمه دیگری به کار ببریم که مورد پسند باشد.
حکایت شوخیهای ما در فضای مجازی همین است. از جایگزینهایی استفاده میکنیم که بار توهین آمیزش کم شود. شهریاری راد این تغییر را یک حرکت رو به جلو میداند که معنی حداقلی اش این است: ما پذیرفته و فهمیده ایم که کارمان درست نیست.
زیر ذره بین نظارت مردم
همه ماجرا در همین بِه گزینی خلاصه میشود؟ این زبان شناس پاسخ منفی اش را این طور باز میکند: جوک ساختن درباره قومیتها و انتشار آن در فضای مجازی، هزینه دارد. شما در شرق کشور جوکی را عمومی کنی، دیگری در غرب کشور و حتی خارج از کشور میبیند و ممکن است واکنش منفی نشان بدهد. به عنوان یک مخاطب عام میگویم که ما آدمهای انتقادپذیری نیستیم و حال و حوصله دریافت پیامهای منفی را نداریم. پس در کنار افزایش آگاهی هایمان، سعی میکنیم جوکهای قومیتی را علنی نکنیم.
سعید عصری نوروزی هم دیدگاه مشابهی دارد. این دانش آموخته جامعه شناسی در کنار تمام عوامل احتمالی برای کم رنگ شدن جوکهای قومیتی در فضای مجازی، روی افزایش آگاهیهای اجتماعی تأکید بیشتری دارد؛ «یادتان است اوج این تمسخرها و جوک ساختنها مال کِی بود؟ مال دورهای که مردم رسانهای نداشتند و فضای مجازی هم به اندازه امروز، پر رنگ نبود. عمده مصرف این جوکها مربوط به دورهمیهای خانوادگی و دوستانه بود. در سالهای اخیر، به لطف فضای مجازی ارتباطات گستردهتر شد.»
مردم سیر و سفر و مراوداتشان هم بیشتر شده است. شهرها را دیده و با آدمها معاشرت کرده اند. ذهنیتشان درباره قومیتها اصلاح شده است. دیگر تصورشان از یک لر، یک کُرد یا یک ترک، محدود به شنیده هایشان نیست. اگر از من میپرسید، میگویم که در مجموع آگاهتر شده اند. آگاهی از چه چیز؟ از این اصل مهم که ارزش هر فرد به دانش، شخصیت و اخلاقش است، فارغ از قومیت، زبان، جنسیت و هر چه بخواهد بین آدمها تقسیم بندی درست کند.
عصری نوروزی، کنترل اجتماعی را از دیگر کارکردهای رسانه عنوان میکند که در این قضیه هم مشهود است. او میگوید: در فضای مجازی، مردم دارند روی رفتار هم نظارت میکنند. رفتار گروههای مرجع مثل سلبریتیها زیر ذره بین است و قضاوت میشود، طوری که اگر رفتارشان خوب و درست ارزیابی نشود، دیگر الگو و سمبل نخواهند بود.
کمی صبر کنید
آیا میتوان وضعیت امروز فضای مجازی و کاهش جوکهای قومیتی را به از بین رفتن ریشهها و ته مایههای تمسخر قومیتها تعبیر کرد؟ سؤالمان را به امید دریافت پاسخ مثبت با کارشناسان در میان میگذاریم. شهریاری راد میگوید: این یک موضوع فرهنگی است؛ نه عمرانی یا پزشکی. در کوتاه مدت اتفاقی نمیافتد. زیرسازی میخواهد و زمان میبَرد؛ بیش از ۱۰ سال. میدانم که دارد در این ارتباط کارهایی انجام میشود و خوب هم کار میشود. فقط باید جانب اعتدال را رعایت کنیم و مراقب باشیم که در تبدیل قومیت ها، گویشها و لهجهها به موضوعی افتخارآمیز، افراط نکنیم و آن را به وسیلهای برای برتری جویی و تفاخر تبدیل نکنیم.
عصری نوروزی نیز با ادبیاتی دیگر همین پاسخ را تحویلمان میدهد: «اینکه مردم بروز نمیدهند به این معنی نیست که ذهنیتهای منفی شان به کلی از بین رفته است. رسوبهای این ذهنیت وجود دارد، حتی اگر گفته نشود یا جوکی برایش ساخته نشود. فرهنگ سازی زمان بر است. نه یک شبه میآید و نه یک شبه میرود. در این بین سریالهایی از جنس (نوروز رنگی) که در تعطیلات امسال از شبکه ۵ پخش شد، میتواند به اصلاح این ذهنیتها شتاب بدهد. اینکه هر قومیتی یک هویت دارد و هر هویتی ارزش ها، هنجارها و ویژگیهای خودش را داراست. اگر زیبا معرفی بشود، همین گویشی که شاید زمانی مورد تمسخر بود، خیلی دلچسب و شیرین به نظر میآید و نگاه مردم به آن تغییر میکند.»