دنیای معلولان دنیای عجیبی است؛ از ناتوانی تا توانمندی، از خواستن و توانستن تا خواستن و نرسیدن، از اراده پولادین تا ترس از جامعه، از خلق موقعیتهای بیتکرار تا سرکوب آرزوها! تمام اینها که گفتیم، واقعیت زندگی یک معلول است. البته ناگفته نماند که این حالات برای همه انسانها یکسان است و ربطی به شرایط فیزیکی ندارد؛ اما رویآوردن به توانایی فیزیکی بهجای تمجید اراده فرد، عمل جالبی نیست!
چندی قبل و در حاشیه یک برنامه زنده تلویزیونی که هرروز پیش از افطار پخش میشود، مجری برنامه که میزبان مصطفی شریعتی، فرد دارای معلولیت بود، از او درباره ازدواجش پرسید. مصطفی برخلاف وضعیت فیزیکیاش، نقاش و فردی پرتلاش است که میتوان گفت معلولیت خود را شکست داده است و در جامعه حرفی برای گفتن دارد. در چنین حالتی که فرد دعوتشده، دارای احترام و اعتبار است، ناگهان با پرسشی عجیب روبهرو میشود: «آیا متراژ دست همسرتان مانند شماست یا ما؟» خودتان را روی آنتن زنده تصور کنید. هنگامی که در برابر چنین پرسشی قرار میگیرید، چه میگویید یا چه میتوانید بگویید؟
شاید در نگاه اول بگویید مجری نتوانست منظور خود را بهدرستی انتقال دهد. این نگاه درست است. اما چرا نتوانست؟ پاسخ واضح است؛ ما ادبیات و فرهنگ معاشرت با معلولان را بهخوبی نمیدانیم. هنوز بهدرستی نمیدانیم احترام با ترحم چه فرقی دارد؟ دیده یا نادیدهگرفتن معلولیت فرد کجا به کار میآید و تشویق یا منع فرد دقیقا چه زمانی باید انجام شود.
بهرخکشیدن ناتوانی جسمی یا ذهنی فرد، اولین و مهلکترین ضربهای است که خواسته یا ناخواسته به فرد معلول منتقل میشود و تبعات بسیار بدی هم با خود بههمراه دارد. تقویت اراده و عزت نفس یک معلول، درست نقطه مقابل آن است و چه بسیار بودند و هستند افرادی که با همین تلنگر، مسیر زندگی خود و اطرافیانشان را تغییر دادند.
صحبتکردن درباره علت معلولیت فرد، دومین مسئلهای است که میتواند منجر به آسیب روحی شود. با معلولان از چرایی معلولیتشان صحبت نکنید، مگر آنکه خودشان مایل باشند درباره آن چیزی بگویند. گاه سالها طول میکشد که فرد با وضعیت کنونی خود کنار بیاید یا آن را به فراموشی بسپارد؛ بنابراین شایسته نیست برای کنجکاوی خودمان، فردی را آزرده کنیم.
هنگامی که با معلولی گفتگو میکنید، از او نپرسید که فلان کار برایش سخت است یا نه. ابتدا با او درباره توانمندیها و علایقش صحبت کنید و مسیر گفتگو را بهسمتی ببرید که او ضمن آرامش بیشتر، با شما از باورها و تواناییهایش حرف بزند. آن هنگام خواهید دید که با چه فرد خارقالعادهای مواجه شدهاید. اما اگر به او بگویید که انجام کارها، راهرفتن، رانندگیکردن و... برایش سخت نیست یا اصولا میتواند این کار را انجام دهد یا نه، کمکی به او نمیکنید و شاید بذر ناامیدی را در دلش بکارید.
فرد معلولی که تواناییای را در خود کشف کرده باشد و امیدوارانه به آینده بنگرد، حتما یا راهی مییابد یا راهی میسازد که به آرزوهایش جامه عمل بپوشاند؛ بنابراین بهجای پرسیدن از متراژ دست یا پا، از او درباره متراژ اراده و انگیزهاش سؤال کنید؛ پاسخی که دریافت میکنید، برحسب متراژ نخواهد بود، برحسب کیلومتر سنجیده خواهد شد.