سمیرا شاهیان | شهرآرانیوز - پادکست یکی از ترندهایی است که روزبه روز، به گستردگی و مقبولیتش در جهان افزوده میشود.
حالا صحبت بین جوانها از کانالهای تلگرامی پرطرف دار به پادکستها رسیده که متناسب با موضوعهای مورد علاقهشان، یک یا چند پادکست را به یکدیگر پیشنهاد میدهند، اما با این همه هنوز این صنعت در ایران با موانعی از جمله نبود سرویس دهندههای مناسب، پخش در بسترهای غیرتخصصی و نبود حامی مالی روبه روست که باعث میشود این صنعت همچنان جان نگیرد.
پادکست که از تلفیق دو واژه آی پاد (iPod) و پخش (broadcasting) شکل گرفته و برابر فارسی آن «پادپخش» است، یک فناوری جدید مانند برنامهای رادیویی یا مشابه آن است که به صورت دیجیتالی ضبط شده و به شکل محتوای صوتی در اینترنت منتشر میشود. عبارتهای وبلاگ صوتی، رادیو اینترنتی و رادیونت هم پیشنهادهایی برای برابر فارسی کلمه پادکست است که هنوز هیچ کدام بین مردم جا نیفتاده است.
در این زمینه با معاون هنری و تولید مجموعهای در تهران گفتگو کردیم که به شکل تخصصی در حوزه کتاب صوتی و پادکست فعالیت میکند.
دسترس پذیر بودن پادکست
پادکستها مانند وبلاگها موضوعات متفاوتی مانند ورزشی، علمی، تاریخی، داستانی، موسیقایی، طنز و ... دارند. از ویژگی هایشان میتوان به صوتی بودن اشاره کرد که علاوه بر دارا بودن جذابیت شنیداری، فرصت انجام چند کار هم زمان را برای شنونده نیز فراهم میکنند. به عنوان مثال افراد میتوانند پادکست را دانلود کنند و هنگام انجام کارهای دیگر، آن را روی رایانه شخصی یا پخش کننده موسیقی گوش کنند. همین قابلیت باعث رشد سرویس دهندههای بزرگی شده است که به شما پادکست رایگان میدهند.
معاون هنری و تولید مجموعه قناری از شرکتهای زیرمجموعه نشر صاد، دسترس پذیر بودن پادکست را ویژگیای برای گسترش و توسعه آن میداند و میگوید: سهل الوصول بودن پادکست آن اوایل به ترویجش بین همگان و افزایش تعداد علاقهمندان به پادکست کمک کرد. فرد سازنده، ساعت مشخصی را برای اینکه صدایش را به گوش مخاطبان برساند تعیین میکرد و به تولید محتوا میپرداخت.
با اینکه یکی از معضلات پادکست به ویژه در ایران، ارائه آن در فضاهای غیرتخصصی و بارگذاری نشدن روی پادگیر است، اما محیا ساعدی بر این باور است حتی پادگیر هم خیلی روی کیفیت کار نظارتی ندارد.
ساعدی یادآوری میکند: در ایران، پادکستها در حوزه فرهنگ و هنر تولید محتوای بالایی دارند. به عنوان مثال در حوزه موسیقی، چند کانال پر بازدید از جمله آلبوم داریم که دنبال کنندهها همچنان آن را به دیگران پیشنهاد میکنند.
در حوزه سینما،
«ابدیت و یک روز» فعال است و به نظر من برای کسانی که سینما را دوست دارند، میتواند پادکست مناسبی باشد. همچنین برای کسانی که دنبال روایت به ویژه روایتهایی جنایی هستند،
«چنل بی» و برای آنها که دنبال داستان هستند
«احسانو» پیشنهاد خوبی است.
درآمد پادکست فارسی
ساعدی به دشواریهای ساخت پادکست اشاره و بیان میکند: به نظر من کار کردن در حوزه پادکست، چه در حوزه فرهنگ و چه هنر، مشقت فراوانی دارد؛ یعنی فرد نباید گرفتار یک قران دو زار زندگی اش باشد و بتواند وقت زیادی را صرف تولید کند تا کارش توسعه پیدا کند. من به کسانی که ایده داشتند و تلاش کردند، اما نتوانستند کار را به نتیجه برسانند حق میدهم، زیرا این کار، عشق و صبوری میخواهد.
گویی حامی مالی در پادکست، معضلی جدی شده است؛ ساعدی میگوید: به ویژه در ایران همین طور است. ما به این تجربه رسیده ایم نوشتن یک پادکست، کار سخت و پیچیدهای است؛ فقط حدود دو هفته نوشتن یک متن معمولی درباره موضوع متداول چاقی از ما زمان گرفت؛ بنابراین باید برای نوشتن پادکست زمان بگذاریم و همه این چیزها باعث میشود فرد سازنده انتظار مالی داشته باشد. پس وقتی توقع برآورده نشود، کار تعطیل میشود.
پادکست، یعنی مخاطب
این فعال فرهنگی با اشاره به اتفاق ناخوشایندی که در انتشار کتابهای صوتی رقم خورده و مقایسه آن با پادکست بیان میکند: در کتاب صوتی چیزی که برایمان اهمیت دارد صدا و لحن روایت کننده است، اما شاهد خواندن کتاب از سوی سلبریتیها هستیم. آنها اگر هنرمند درجه یک هم باشند، حتما بیان درست و شیوایی ندارند درحالی که در پادکست با بیان فرد کار داریم، نه جذابیت ظاهری و قدرت بازیگری اش. تولیدکنندگان کتاب صوتی با این روش، دارند مخاطب را به شنیدن صدای سلبریتی عادت میدهند و مخاطبان نیز، چون از اساس کتاب اشتباهی گوش داده و نادرست با دنیای کتاب صوتی آشنا شده اند دیگر سراغ کتاب صوتی نمیروند.
برعکس، خوشبختانه این اتفاق در پادکست نیفتاده و هنوز پای سلبریتیها به دنیای خواندن پادکست باز نشده است به جز احسان عبدی پور که کارگردان و نویسنده است و لحن درستی دارد و به نظرم پادکست به او کمک کرد تا چهره شناخته شدهای شود.
به نظر میرسد صنعت پادکست در ایران، هنوز با موانع زیادی برای پیشرفت روبه روست. شاید باورپذیر نباشد، اما بعضی از سرویس دهندهها حتی زبان فارسی را جزو زبان هایشان درنظر نمیگیرند، درحالی که به کم کاربردترین زبانهای دنیا خدمات میدهند. با این حال هنوز برای ناامیدی زود است، زیرا برای نمونه پادکست موفق «سکه» را گروهی دانشجو ساختند و در بالا بردن سطح آگاهی اجتماعی نیز موفق بوده اند.