آنگلا مرکل: آلمان در قبال پناهجویان افغانستانی مسئول است قیمت افغانی به تومان و دلار، امروز (سه‌شنبه ۱۰ تیرماه ۱۴۰۴) بازدید استاندار خراسان رضوی از روند بازگشت اتباع غیرمجاز افغانستانی | مظفری: فرایند خروج اتباع با احترام باشد تا خاطره‌ای مطلوب از حضور آنان در ایران باقی بماند والی طالبان در هرات پیروزی ایران در برابر اسرائیل را تبریک گفت بازدید استاندار خراسان رضوی از مهمانشهر تربت‌جام (۱۰ تیر ۱۴۰۴) قیمت افغانی به تومان و دلار، امروز (دوشنبه ۹ تیرماه ۱۴۰۴) لایحه تأسیس سازمان ملی مهاجرت و ساماندهی اتباع خارجی در کمیسیون شوراها بررسی می‌شود قیمت افغانی به تومان و دلار، امروز (یکشنبه ۸ تیرماه ۱۴۰۴) کمک‌های مردم هرات و بادغیس به مردم غزه ارسال شد قیمت افغانی به تومان و دلار، امروز (شنبه ۷ تیرماه ۱۴۰۴) مقامات عالی طالبان برای بررسی وضعیت مهاجران وارد هرات شدند سفیر ایران در کابل: توسعه روابط با کشور‌های همسایه در اولویت است بیش از ۷۲ هزار مهاجر افغانستانی غیرمجاز در پنج روز گذشته به کشورشان بازگشته‌اند افزایش چهار برابری اخراج مهاجران غیرمجاز از تهران حضور مهاجرین افغانستانی در تهران در مراسم تشییع پیکر پاک شهدای اقتدار + فیلم وزارت خارجه طالبان: وضعیت کودک افغانستانی در مسکو پایدار است حریفان تیم ملی فوتسال افغانستان در مسابقات قهرمانی آسیا مشخص شد سید روح‌الله موسوی، ملی‌پوش موی‌تای افغانستان قهرمان آسیا شد سازمان ملل: حمله اسرائیل به ایران بحران افغانستان را عمیق‌تر کرده است سفیر ایران در روسیه: کودک آسیب‌دیده در فرودگاه روسیه ظاهراً افغانستانی بوده است قیمت افغانی به تومان و دلار، امروز (چهارشنبه ۴ تیرماه ۱۴۰۴)
سرخط خبرها

شعری از محمدکاظم کاظمی به مناسبت روز جهانی کارگر

  • کد خبر: ۶۵۸۶۹
  • ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۷:۲۲
شعری از محمدکاظم کاظمی به مناسبت روز جهانی کارگر
محمدکاظم کاظمی شاعر، پژوهشگر و نویسنده صاحب نام افغانستانی با انتشار شعری با عنوان «قصّۀ سنگ و خشت‌» به مناسبت روز جهانی کارگر، این شعر را به نوجوانان کارگر هموطنش تقدیم کرده است.

به گزارش شهرآرانیوز؛ امروز ۱۱ اردیبهشت و اول ماه می‌ مصادف با روز جهانی کارگر است.

 

محمدکاظم کاظمی شاعر و پژوهشگر افغانستان با انتشار شعری با عنوان «قصّۀ سنگ و خشت» در کانال تلگرامی خود این شعر را که در آبان ۱۳۷۷ سروده است به نوجوانان کارگر افغانستانی تقدیم کرده است.

 

دیدمت صبحدم در آخر صف‌، کولۀ سرنوشت در دستت‌
کوله‌باری که بود از آن پدر، و پدر رفت و هِشت‌، در دستت‌

 

گرچه با آسمان در افتادی تا که طرحی دگر دراندازی‌
باز این فالگیر آبله‌رو طالعت را نوشت در دستت‌

 

بس که با سنگ و گچ عجین گشته‌، تکه‌چوبی در آستین گشته‌
بس که با خاک و گِل به‌سر برده‌، می‌توان سبزه کشت در دستت‌

 

شب می‌افتد و می‌رسی از راه با غروری نگفتنی در چشم‌
یک سبد نان تازه در بغلت و کلید بهشت در دستت‌

 

کاش می‌شد ببینمت روزی پشتِ میزی که از پدر نرسید
و کتابی که کس نگفته در آن قصّۀ سنگ و خشت‌، در دستت‌

 

بازی‌ات را کسی به‌هم نزند، دفترت را کسی قلم نزند
و تو با اختیار خط بکشی‌، خطّ یک سرنوشت‌، در دستت‌

 

آبان ۱۳۷۷

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->