به گزارش شهرآرانیوز؛ «ما حواسمان نیست به اینکه انبوه ساختمانهای شهر با نماهای سنگی و صلبی، روی فکر و روحمان اثر منفی میگذارد. فقط متوجه میشویم که محیط زندگی، خسته کننده است و همه اش به دنبال فرصتی برای فرار از شهر هستیم. انگار که هزینه صرف کردیم و برای خودمان زندان ساختیم.» اینها را علی حجازیان میگوید. او پژوهشگر است و در زمینه معماری و شهرسازیِ ایرانی اسلامی با پژوهشکده مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام همکاری میکند. گفتگو با این پژوهشگر جوان، فاصله معماری امروزمان را با راه دراز پیش رو ترسیم میکند؛ راهی که باید طی کنیم تا به خودمان برگردیم.
قرار بود شورای عالی انقلاب فرهنگی، کارهایی انجام بدهد. متأسفانه به سرانجام نرسیده است.
متاسفانه بله؛ و چنــد وقتی میشــود که اسناد بالادستی و الزامـــات را بررسی میکنم. مفهوم معماری و شهرسازی ایرانی اسلامی آمده است، اما اینکه تعریفش چیست، میخواهیم چکار کنیم و چطور، نه. به همین دلیل، سلیقهای کار میشود. ما داریم اطلاعات و مفاهیم غربی در زمینه معماری را ترجمه میکنیم، روی آن رنگ دینی میپاشیم و اسمش را میگذاریم معماری اسلامی. در حالی که باید برعکس باشد و ابتدا از منابع خودمان، مؤلفهها را استخراج کنیم.
دانشگاهها تعاریف خودشان را دارند، هر چند که ممکن است درست نباشد. مکاتبی مثل سبک خراسانی، اصفهانی و... را که در دورهای بین مسلمانان رایج بوده است، به عنوان معماری اسلامی معرفی میکنند. برخی از این سبکها اصلا هم اسلامی نیست و نسبت دادن آن به معماری اسلامی، اجحاف است.
بله و ما حاضر به پذیرفتن دلیل اصلی آن نیستیم. داریم آزمون و خطاهای غربی را با تأخیر ده ساله، ترجمه و تکرار میکنیم. بعد هم با خودتحقیری میگوییم که معماری امروز ما خوب نیست و باز غرب را به عنوان نمونه موفق معرفی میکنیم. ما مبانی غربی را اجرا کرده ایم و اگر ایرادی هست، از مبانی است؛ هر چند در اجرا هم اشتباهاتی داشته ایم. بدون استناد به اسناد آمایش سرزمین، به بهانه کمبود زمین سبکها یی مانند آپارتمان نشینی باب شد، در حالی که الان حتی در شهرهای جنوبی و کم جمعیت کشور هم خانههای قوطی کبریتی ساخته میشود. میگویند این طوری هزینهها کاهش مییابد؛ واقعا کاهش یافته است؟!
نه؛ دانشگاه حتی گاهی جلو کار من را گرفت. علاقه شخصی داشتم.
به ریشههای تاریخی اشارهای میکنم تا بدانید ماجرا قدیمیتر از این حرف هاست. ما جریان نفوذ و قدرت را در معماری و شهرسازی نادیده میگیریم. مثال میزنم. تاریخ خوانده اید و میدانید که در دوره رضاخان، وقتی دستور کشف حجاب داده شد، در مشهد چه واکنشهایی داشت. بر اساس اسناد میگویم که حدود ۱۰ سال بعد از واقعه گوهرشاد، تغییر در معماری خانههای ایرانی با دوطبقه شدن خانهها و پنجرههای رو به کوچه شروع شد.
روی موضوع حجاب و عفاف، مؤثر بود، اما هیچ کس اعتراض نکرد.
چند وقتی است که نمای رومی و نمادهای آن را در ساختمانهای شهر زیاد میبینیم. مگر میشود به طور خودکار، در یک بازه زمانی، در همه کشور یک نمای غربی رونق بگیرد؟ برخی انتقادها درباره وضعیت امروز معماری مشهد از سوی کسانی مطرح میشود که هم ایده هایشان در شهر اجرا شده است و هم به آن اعتراض دارند.
نمونه اش میدان شهدا. نمونه دیگرش هتلهایی که بر حرم مطهر، اِشراف دارد و معماری اش با کیش فرقی نمیکند. معماری هتل، غربی است و با رنگ فیروزهای روی آن نوشته شده «السلام علیک یا علی بن موسی الرضا». این، توهین به معماری اسلامی ایرانی و پایین آوردن سطح کار است؛
کمتر کسی میپرسد در حالی که اگر این سؤال نباشد، صحبتها فانتزی است. مشهد، انبوهی از بافتهای فرسوده و ناکارآمد دارد. باید در مقیاس کوچک، محلهای اختصاص داده شود تا کسانی که مدعی و برنامه دار هستند به صورت آزمایشی معماری ایرانی اسلامی را اجرا کنند.
با ایجاد اتاق فکر و بارش فکری میان صاحب نظران میتوان به خروجی رسید، به شرطی که مباحث را تک بعدی نبینیم و شبکهای کار کنیم. نگوییم معماری و شهرسازی به انسان شناسی چه ربطی دارد. داریم بنا و شهر را برای زیست خانواده مسلمانِ ایرانی میسازیم، نه انسان فردگرای غربی.
خبر خوب؟ نه. اگر دارید بگویید ما هم خوشحال شویم! تا جاییکه خبر دارم، تلاشها، پراکنده و در حد جوانه است. نمیدانم به نتیجه میرسد یا نه. آگاهی و مطالبه مردم، خیلی مؤثر است.
وضعیت در مشهد بهتر است. میدانند درباره چه چیزی صحبت میکنی. نهایت این است که بگویند نمیشود؛ حتی در سطح محله، بودجه نیست، الان وقتش نیست و .... استانهای دیگری که مراجعه شده، همین هم نیست. طرف، مسئول بود و میگفت اصلا نمیفهمم دارید چه میگویید!