دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی: تقویت فرهنگ عمومی راهی برای افزایش هم‌بستگی اجتماعی است فرهنگ عمومی، زیربنای سلامت جامعه است درگذشت «کوئینسی جونز» تهیه‌کننده آثار مایکل جکسون در ۹۱ سالگی تسهیلات تبصره ۱۸ وزارت فرهنگ به چه کسانی تعلق می‌گیرد؟ اکران سیار «آسمان غرب» میلیاردی شد «سعیداسلام‌زاده» مدیر روابط عمومی معاونت هنری شد دلیل تعطیلی برنامه «شیوه» شبکه چهار چه بود؟ نگاهی به مجموعه‌داستان «نیمۀ تاریک ماه» هوشنگ گلشیری نگاهی به ذات سیال «فرهنگ عمومی» و آیین‌نامه‌های بدون ضمانت اجرایی صفحه نخست روزنامه‌های کشور - دوشنبه ۱۴ آبان ۱۴۰۳ «دزدان دریایی کارائیب» جدید بدون حضور جانی دپ پیام رئیس انجمن بین‌المللی تئاتر کودک و نوجوان منتشر شد انتشار نسخه مجازی آلبوم عاشقانه «نوازشگر» چرا «سفره ایرانی» کیانوش عیاری پس از ۲۰ سال هنوز اکران نشده است؟ حکایت آبی که صدراعظم نخورد درباره عکاسی تئاتر که پس از ۷ سال به جشنواره رضوان اضافه شد معرفی چند کتاب برای علاقه ­مندان به یادگیری وزن شعر | آراستن طبع موزون
سرخط خبرها

خواندن یا نخواندن شاهنامه؟

  • کد خبر: ۶۷۵۰۹
  • ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۸:۰۴
خواندن یا نخواندن شاهنامه؟
محمدرضا زائری - کارشناس فرهنگی

در سال‌های آغاز جوانی، معلمی فرزانه داشتیم که به ما تاریخ می‌آموخت. روزی در پایان درس سخن از افسانه‌های یونان باستان به میان آمد و استاد کتابی را در این موضوع معرفی کرد و با تأکید فراوان از من خواست که آن را بخوانم

آن روز چندان به اهمیت تأکید او توجه نداشتم و شاید تعبیر افسانه در ذهنم نوعی کم‌ارزش‌بودن موضوع را تداعی می‌کرد. سال‌ها گذشت و همواره به هر بهانه و در هر متن و گفتاری سخنی از الهه‌های یونان یا پاشنه آشیل و اسب تروا یا قدرت هرکول و معبد دلفی خواندم و شنیدم و به‌مرور بیشتر و جدی‌تر به ضرورت آشنایی با این افسانه‌ها واقف شدم. اکنون سخن از کارکرد افسانه‌ها یا ریشه‌های تاریخی و فرهنگی آن‌ها نیست و نمی‌خواهم به تفسیر امروزین آن‌ها بپردازم، بلکه این مثال را به‌عنوان شاهد آوردم تا به خود یادآوری کنم که شناخت این متون کهن و ادبیات کلاسیک چقدر ضروری است. متأسفانه ما در کشورمان با این متون کمتر آشناییم و نسل جدید با افسانه‌های شاهنامه و متن ارزشمند آن کمتر ارتباط و انس دارد.

در فرهنگ غربی حتى متون نمایشی شکسپیر به‌خوبی شناخته شده‌اند و در کتاب‌های درسی و برنامه‌های رسانه‌ای تکرار می‌شوند و این حضور چنان قدرتمند است که حتى خود ما برخی از آن‌ها را بیش از داستان‌های شاهنامه فردوسی می‌شناسیم. چند روز پیش یک انیمیشن تلویزیونی ژاپنی از شبکه کودک پخش می‌شد و دانش‌آموزان را در کلاس درس نشان می‌داد که عبارت «بودن یا نبودن، مسئله این است» را تکرار می‌کنند.

بی‌شک اگر همین حالا از خود ما و دانش‌آموزان و دانشجویان ایرانی پرسش و آزمونی شود، بیشتر ما عباراتی از هملت یا رومئو و ژولیت را بیشتر شنیده و حفظ هستیم تا یکی‌دو بیت از شاهنامه را، درحالی‌که همه ما می‌دانیم این اثر گران‌سنگ ضامن بقای فرهنگ ملی و پاسدار زبان فارسی بوده و در عین حال مضامین معرفتی اصیل از باور‌های دینی را در خود گنجانده و به ما رسانده است. اگر شاهنامه فردوسی بزرگ و حکیم را در ترازوی حکمت و معرفت بسنجیم، یکی از استوانه‌های مهم فرهنگی ایران است و سراسر پند و اندرز و حکمت و موعظه. کدام حکمت از این فراتر که هنوز پس از هزار سال رنگ و بوی امروز و طراوت و تازگی دارد؟

فریدون فرخ فرشته نبود/ ز مشک و ز عنبر سرشته نبود

به داد و دهش یافت این نیکویی/ تو داد و دهش کن فریدون تویی

و اگر با معیار داستان‌گویی و افسانه‌سرایی ارزیابی کنیم، سراسر نقش‌هایی افسونگر است که از تار و پود واقعیت تاریخی و خیال و تصور خویش بافته و در هم تنیده و به زیباترین شکل به رنگ ادبیات و هنر آمیخته و ماندگار کرده است. کدام افسانه دل‌انگیزتر از داستان‌های زال و رودابه یا رستم و سهراب؟ کدام داستان پرشورتر از فداکاری آرش کمان‌گیر یا هیجان و آشوب هفت‌خان رستم؟

شاهنامه را چه کتاب حکمت بدانیم و چه مجموعه افسانه‌ها بنامیم، درد اینجاست و مصیبت این است که آن را نمی‌خوانیم و با آن آشنا نیستیم. خواندن یا نخواندن، مسئله این است!

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->