سید محمدرضا هاشمی | شهرآرانیوز - شب گذشته اختتامیه «جایزه ادبی مشهد» به صورت مجازی برگزار شد و در بخش مجموعه داستان عالیه عطایی برای کتاب چشم سگ رتبه اول بخش مجموعه داستان این جایزه را به دست آورد.
این درحالی است که در روزهای گذشته نشر چشمه کتاب کورسُرخی را از این نویسنده منتشر کرده است، کتابی که موضوع جنگ در آن نقش مهمی دارد.
کورسُرخی، روایتی از جان و جنگ، نُه جستار تکان دهنده است از تجربههای تلخ و گزندهی نویسنده از جنگ؛ از مرزنشینی؛ از خونهایی که شوروی در افغانستان ریخت تا زنها و مردهایی که طالبان بیجانشان کردند.
در ویدئویی که عالیه عطایی درباره کتاب کورسُرخی در اینستاگرامش منتشر کرده، یک جایی از این موقعیتها است که راوی میگوید: «خاک سست مرز از لای انگشتهایش فرو میریزد، این کل آن سستی است.»
«عالیه عطایی» نویسنده این کتاب زنی است افغانستانی که سالها است در ایران زندگی میکند، او مشاهداتش را گره میزند با روزگاری که انگار نمیخواهد و البته «نمیتواند» سپری شود.
کورسُرخی تجربهی چندین سال تلاش نویسنده است در فرم جستار و انتخاب این نه روایت از میان صدها داستان دیگری که او بهشخصه شاهد، ناظر یا شنوندهشان بوده است.
مخاطب این جستارها احتمالاً بعد از خواندنشان چیزی در خود احساس میکند که قبلاً با او نبوده. چیزی مثل هُرم واقعیتهایی که فرصت خواندهشدن پیدا کردهاند.
او در گفتوگویی میگوید: «من شش سالم بود و همراه با مادرم به تهران آمده بودیم، رفتیم بیمارستان بیماران اعصاب و روان که چند بیمار جدید را هم از جبهه آورده بودند. در همان لحظه آژیر قرمز زدند، مادرم گفت: این آژیر یعنی میخواهد حمله شود. من با خودم گفتم، اینها چقدر آدمهای خوشبختی هستند که قبل حمله به آنها خبر میدهند.»