به گزارش شهرآرانیوز؛ سال ۱۳۲۴ خورشیدی در تهران کتابی با عنوان «تاریخ تریاک و تریاکی» چاپ و منتشر میکند که به تاریخ ورود تریاک و وضعیت معروفترین شیرهکشخانههای پایتخت (از دوره قاجار تا به آن روز) اختصاص دارد. «ح. کوهی کرمانی» مدیر روزنامه نسیم صبا در سطر نخست صفحه اول این کتاب مینویسد: «خواننده گرام، کتابی که از نظر شما میگذرد، هم شما را میگریاند و هم میخنداند.»
نویسنده در ادامه دلیل گریه را در هدررفتِ سرمایه و پولی میداند که میتوانسته ایرانِ دوره قاجار و پس از آن را به کشوری آباد تبدیل کند، اما صرف خرید و فروش مواد، ساخت اداره تحدید تریاک و باز کردن شیرهکش خانه شده است. کوهی کرمانی در شرح این تاریخِ تاریک، روایت میکند که اگر ایرانِ این زمانه که به گواهی آمارها، نیم بیشترِ مردمش معتاد بودهاند، درگیر این افیون خانه برانداز نمیشده، با بودجهای که فقط به دود کردن تریاک و وضع قوانین مربوط به آن، اختصاص داشته، میشده کارخانههای صنعتی بسیاری، همپای آنچه در دُوَلِ غربی میساختهاند، بسازند.
او همچنین از حمایت کلانتریها از این مراکز فساد گلایه میکند و میگوید: «دولت میخواهد کشت خشخاش را در ایران قدغن کند، اما هیچ راه عملی برای تعطیلی شیرهکشخانهها و پیالهفروشیها نشان نمیدهد.»، اما خندهای که او از آن حرف میزند، رواج فرهنگگونهای از تعاملها و روابط شکل گرفته بر پایه تریاک بوده که در پسِ آن هیچ چیز نیست، جز نابودی بنیان خانوادهها.
این نویسنده از مردمی خموده، رنجور و ناتوان یاد میکند که تنها و تنها اعتیادشان سبب شده تا نسبت به سرنوشت خود و کشور آنچنان بیتفاوت باشند که نبینند و نفهمند چگونه هر روز بخشی از خاکِ وطن و سرمایه ملیشان از سوی روس و انگلیس و دیگر استعمارگران خارجی به تاراج میرود.
کوهی کرمانی میگوید: «به قدری این مرض در ایران شیوع یافته که کسی از هیچ جای این جهانِ گِرد نیست که از ایران دیدن کرده و درباره این درد مهلک اجتماعی گفتگو نکرده باشد.»، البته استعمال تریاک تنها مختص به دوره قاجار نبوده و در دورانهای پیش از آن هم بوده است. برای نمونه «شاردن» سیاح فرانسوی که در دوره شاه عباس دوم صفوی در ایران بوده، نوشته که: «از هر ۱۰ نفر ایرانی به زحمت میتوان کسی را یافت که به مواد افیونی به ویژه خوردن تریاک اعتیاد نداشته باشد.» حافظه تاریخ هم وقتی میخواهد از رواج تریاک در ایران بگوید، بیدرنگ به قحطی سالهای ۱۸۷۰ تا ۱۸۷۲ اشاره میکند. در این ایام گویا به دلیل روی آوردن بسیاری از کشاورزان به کشت خشخاش، گندم و دیگر غلات و حبوبات آنقدر نایاب میشود که صدها هزار نفر در اثر بینانی هلاک میشوند.
پس از مشروطه گویا قوانینی برای مقابله با تریاک وضع میشود. سال ۱۲۹۸ تا ۱۳۰۰، «عبدالوهاب خان شیرازی» ملقب به «آصفالدوله» که مأمور ایالت خراسان بوده، استعمال تریاک را ممنوع و درِ دکانها و مراکز تریاک فروشی را تخته میکند. او همچنین تریاکیهای عمومی (معادل معتادان کارتنخواب است) را که پیشهای نداشتند، جمع کرده و وظیفه جاروکشی خیابانهای شهر را به آنها میدهد. جریده «روزنامه مجلس» هم در خبری که همین ایام به چاپ رسیده است، از تلاشهای نظمیه برای کاهش جلوههای عمومی مصرف مواد مخدر میگوید: «رعایای این بلاد را چیزی که خیلی ذلیل کرده، عمل تریاک است، بنابراین اتاقهای شیره تریاک در شهر را نظمیه منحصر به ۲ اتاق کرده است که آن هم به مرور متروک شده تا مگر رفع این بلا شود.»
تمام اخبار این روزگار به مخدرها اختصاص دارد و هنوز دخانیات چندان رواج نیافته است. حدودسال ۱۲۶۶ خورشیدی، در اوایل خردادماه، نخستین بذر توتون از ترکیه به گیلان میرسد و بعد از آن جیب به جیب تمام ایران را میگردد و آنقدر رواج پیدا میکند که مزارع کشت توتون سبز میشوند، البته بر اساس گفته «رودی مته» در کتاب «تفریحات ایرانیان»، ایرانیها در جریان جنگ با عثمانیها به سال ۱۰۱۸ خورشیدی با تنباکو آشنا میشوند و گویا وقتی شاه عباس پی میبرد که سربازانش مقدار زیادی از دستمزدشان را صرف خرید تنباکو میکنند، آن را غیرقانونی اعلام کرده و دستور میدهد بینی و لب افرادی که از این قانون سرپیچی میکنند، بِبُرند، اما این نیز علاج درد نمیشود و بعدها، درگیری شدید مردم به آن کار را به جایی میرساند که برخی علما در دورههای مختلف استعمال آن را حرام اعلام میکنند.