به گزارش شهرآرانیوز؛ «کارخانه ها» بخشی از حافظه جمعی مردم شهرها هستند. مردمی که خاطرات صبح علی الطلوع سر کار رفتن پدران و پدربزرگ هایشان به هزار امید و آرزو را چهره به چهره و سینه به سینه از دل تاریخ قدیم به روزگار معاصر میکشانند تا برای فرزندانشان حرفهایی داشته باشند از مهمترین میراث شهرها؛ کار و کار و کار، برای ساختن شهری که دوستش داریم.
در میان کارخانههای مشهدی، یکی از معروفترینها در اقوال مردم، «کارخانه قند آبکوه» است، کارخانهای که اگرچه حدود یک دهه از انتقال آن از شهرمان میگذرد، اما ۷۵ سال زندگی مردم مشهد با این کارخانه بزرگ، یاد و نام آن را در ذهن و زبان مردم ماندگار کرده است. به بهانه هفتاد و پنج سالگی تأسیس این تولیدی، گذری کرده ایم در اوقات گذشته این کارخانه پر خاطره.
دالمانی، سیاح و باستان شناس فرانسوی در سال ۱۹۰۷ م. سفری به خراسان داشته و درباره نبود ظرفیت تولید قند در این مناطق نوشته است: «سابقاً در ایران نیشکر زیاد کشت میشد و نیشکر اهواز و حوزه شط کارون در دنیا معروف بود، ولی اکنون فقط مقدار کمی درگیلان و مازندران و یزد به عمل میآید، چغندر هم با اینکه در خراسان فراوان است، به مصرف ساختن قند نمیرسد، به علاوه از وقتی که قند روسیه به مقدار زیاد به ایران وارد میشود، صنعت قندسازی ایران که سابقا رونق و شهرتی داشت، از میان رفته و تمام کارخانههای قندریزی سابق از کار افتاده اند.»
با این حال، سالها بعد توجه به صنعت قند و قابلیت کشت محصول چغندر در خراسان موجب میشود تا یکی از بزرگترین صنایع قند ایران در مشهد تأسیس شود. شرکت «اشکودا» در سالهای ۱۳۱۱ تا ۱۳۲۹ حدود ۹ کارخانه قند در مناطق ایران تأسیس میکند که از لحاظ پراکندگی جغرافیایی در مناطق کرج، ورامین، اسلام آباد غرب، مرودشت، آبکوه مشهد، میاندوآب، ارومیه و تربت حیدریه قرار داشته اند، سهم خراسان ۲ کارخانه مشهد و فریمان بوده است.
کله قندهای مخروطی شکل در زرورقهای آبی رنگ با مارک طلایی مارسی فرانسه، قند آلمانی، قند شوروی و...
بیش از ۱۳۰ سال از زمانی میگذرد که ما ایرانیها تصمیم به تولید این «سفید شیرین» در سرزمین خودمان گرفته ایم. قدم اول را «میرزا علی خان امین الدوله» برداشت که با کمک بلژیکیها برای نخستین بار کارخانه قند کهریزک را در ۱۱ کیلومتری جنوب تهران راه اندازی کرد. در خراسان، اما کارخانه قند آبکوه اولین کارخانه قند بود، ۷۵ سال پیش!
این کارخانه به وسیله کارشناسان و تکنسینهای چکسلواکی طی سال ۱۳۱۳ تا ۱۳۱۵ تأسیس و بهره برداری شد. این کارخانه در زمینی به مساحت ۲۷۹۰۰۰ مترمربع از سال ۱۳۱۳ از سوی شرکت اشکودا بنا شد. در ابتدا ظرفیت اسمی کارخانه ۳۵۰ تن در ۲۴ ساعت بوده است، چون زمینهای اطراف کارخانه برای چغندرکاری استعداد کامل دارد. از سال ۱۳۱۸ ظرفیت کارخانه به ۶۵۰ تن ارتقا داده شد.
سال ۱۳۱۴ روزنامه شهامت، در گزارشی به روند تأسیس کارخانه قند آبکوه پرداخته است. طبق آمار این جریده، در این سال حدود ۵۰۰ نفر در این کارخانه مشغول به کار بوده اند.
در این گزارش همچنین به روند تأسیس بناهای موجود در آن اشاره شده است و تأسیس کارخانه قند را از اقدامات مهمی دانسته که موجب آسایش و افتخار اهالی شده است. در تاریخ ۲۵/۴/۱۳۱۵ ساختمان کارخانه به پایان رسید و دستگاههای آن نصب شد.
در این سال برای نخستین مرتبه کشت چغندر در مشهد شروع و مأموران اداره کل فلاحت برای آموزش کشاورزان اعزام شده اند و آقای «عبد الصمد فرهنگ» به عنوان رئیس کارخانه منصوب و روانه مشهد شده است. مراسم افتتاحیه کارخانه روز سه شنبه ۵ آبان ۱۳۱۵ ساعت ۳ بعدازظهر با حضور جمعی از رجال و رؤسای ادارات شهر مشهد انجام شد. در این سالها اطراف کارخانه قند به شهرکی از کارگران و کارفرمایان صنعت قند تبدیل شده بود و برای مدیران کارخانه، خانههایی ویلایی در نزدیک کارخانه ساخته بودند.
در اسفند ۱۳۱۶ حدود ۱۳ نفر کارکنان خارجی در کارخانه قند آبکوه مشغول به کار بوده اند که دکتر «بوهومیل کلینسکی»، مدیر فنی کارخانه قند آبکوه، بود. برخی از رؤسای کارخانه قند آبکوه نیز در بدو تأسیس عبارتند از: «آقای فرهنگ، لقائی، شهاب الدین علائی، عروضی، مهندس فهیمی، صدیق، سجادی و...»
بخش اعظم کارگران کارخانه قند آبکوه از شهر مشهد و دیگر آبادیهای اطراف همچون آبکوه، بحرآباد، شاندیز، طرقبه، فتح آباد، محمدآباد تأمین میشده است. این کارگران در زمان بهره برداری ۱۲ ساعت در دو شیفت شب کار و روز کار مشغول و در غیر فصل بهره برداری ۸ ساعت مشغول به کار بوده اند. در مجموع در این کارخانه دو نوع کارگر دائمی و فصلی اشتغال داشته اند. گویا «دکترشیخ» هم یکی از پزشکان مردمی شهر مشهد از همکاران این کارخانه بوده است.
«کاظم کاظمی»، دبیر اسبق انجمن سندیکای کارخانههای قند و شکر، تعریف میکند: رضاخان وقتی برای اولین بار کارخانه قند آبکوه در مشهد را دید از شکوه و عظمت کارخانه تعجب کرد و دستور داد ۵ کارخانه قند در کشور تأسیس شود. مشهد، میاندوآب، اسلام آباد و کرمانشاه برای ساخت در نظر گرفته شد. بلژیکی ها، آلمانیها و چکها به ایران سرازیر شدند تا در مناقصه شرکت کنند، اما این لهستانیها بودند که مستأصل از جنگ دوم جهانی کارخانههای خود را به ارزانترین قیمت ممکن به ایران آوردند.
توسعه کارخانه با توجه به ازدیاد کشت محصول چغندر در سال ۱۳۴۵ از سوی انگلیسیها انجام شد. در این مرحله با ساخت کارخانه جدید ظرفیت کارخانه قند آبکوه به ۱۶۰۰ تن در روز رسید. در ابتدا کارخانه قند آبکوه دولتی بود. سال ۱۳۴۴ در اجرای قانون فروش سهام کارخانههای دولتی، کارخانه قند آبکوه به نام شرکت سهامی قند آبکوه مشهد به ثبت رسید.
در ۱۳۴۷ سهام قند آبکوه به فروش گذاشته شد و سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران آن را خرید و در ۱۳۴۸ این سهام آستان قدس رضوی واگذار شد. با پیروزی انقلاب اسلامی شرکت قند رضوی منحل شد و از آن پس اداره کارخانه قند آبکوه از سوی هیئت مدیره آستان قدس رضوی با انتخاب مدیرعامل انجام می شود.»
از ۱۳۴۸ تا ۵۰ با اخراج ایرانیان از عراق، تعدادی از آنها با اقدام دولت وقت، در کارخانه قند آبکوه استخدام شدند.
کارگران کارخانه در انقلاب ۵۷ نیز دست روی دست نگذاشتند. حاصل تلاشهای انقلابی آنها علاوه بر زنده نگه داشتن چرخ صنعت در دشوارترین شرایط، اهدای یک شهید از جامعه کارگری به انقلاب اسلامی در حادثه ۲۳ آذر بیمارستان امام رضا (ع) بود. راه انداختن انجمن اسلامی و پایگاه بسیج کارخانه از دیگر اقدامات کارکنان این کارخانه پس از انقلاب است. کارخانه قند آبکوه در زمره کارخانههایی بود که با اعزام نیرو به جبهه نقشی فعال داشت.
شماری از کارکنان کارخانه در جریان جنگ تحمیلی شهید یا مجروح شده اند. پس از جنگ و هنگامی که آستان قدس رضوی بازسازی هویزه را بر عهده گرفت؛ کارخانه قند آبکوه همدوش با دیگر نیروهای آستان قدس رضوی در امر بازسازی هویزه نقش فعال داشت. کارخانه قند آبکوه سرانجام در سال ۱۳۹۱ از تولید باز ایستاد و به کتاب خاطرات مردم مشهد پیوست.
برخی منابع:
تاریخ مؤسسات تمدنی جدید در ایران - حسین محبوبی اردکانی، تاریخ شفاهی صنعت قند خراسان- غلامرضا آذری خاکستر، سفرنامه از خراسان تا بختیاری- هانری رونه دالمانی. ترجمه علی محمد فره وشی، شناسایی و معرفی اولینهای شهر مشهد. مرکز پژوهشهای شورای اسلامی شهر مشهد، بررسیهای میدانی و گفتگوهای شخصی مؤلف