سمیرا شاهیان | شهرآرانیوز - مشهد با اینکه خاستگاه
موسیقی مقامی نیست، تجلیگاه این هنر اصیل و نجیب است. مرکز خراسان رضوی و خراسان کهن، به دلیل داشتن ویژگی هایی، چون وسعت، جمعیت، دسترسی و امکانات، کانون حضور استادان گران مایه و فرزندان موسیقی مقامی یا محلی شده است. گزاف نیست اگر مشهدرا -چه به لحاظ آواز و چه ساز- جایگاه تبلور هنر پورعطاییها و یگانه ها، شریف زادهها و ... دانست؛ جایی که آنها میتوانستند آثارشان را در حد گسترده به نمایه بگذارند و نواییها سر بدهند و سرو خرامانها بخوانند.
از طرفی مشهد، بخشی از محل زندگی طلایه داران موسیقی مقامی خراسان هم بوده و هست؛ محمد یگانه، فرزند بخشی بزرگ شمال خراسان، استاد فقیـد «حاج حسین یگانه» اکنون در مشهد ساکن است. عثمان خوافی یا عثمان محمددوست؛ از استادان دوتارنوازی خراسان که از ده سالگی با سازش همدم است، بین خواف و مشهد در رفت وآمد است و در اینجا نیز خانهای برای ماندن دارد. مرحوم پورعطایی که از پیشکسوتان نوازندگی سرآوازهای عارفانه و عاشقانه در تربت جام بود اکنون فرزندانش یا در مشهد ساکن هستند یا از زادگاهشان به اینجا در رفت وآمد. همین طور فرزندان مرحوم ذوالفقار عسکریان و ....
این افراد اهمیتی به مشهد بخشیده اند که امروز میتوانیم بگوییم دومین کلان شهر ایران، کانون جلوه و عرضه موسیقی مقامی یا نواحی خراسان است که در شهرستانهای قوچان، تربت جام، خواف، درگز و کاشمر گستردگی بیشتری دارد. از این رو، در گفتگو با برخی از چهره ها، به این هنر ریشه دار در خراسان پرداخته ایم.
ذات موسیقی در زادگاه؛ جلوه اش در مشهد
موسیقی مقامی به مثابه درختی است که ریشه در خاک دارد، اما شاخه هایش را به باد سپرده است. استاد
محمد یگانه که این روزها مشغول تربیت و تدریس شاگردان زیادی است شاید نمونه بازار این مثال باشد. او به وصیت پدرش، دوتارش را بر زمین نگذاشته است و هنرش را در مشهد ترویج میدهد.
صاحب آثاری ازجمله مقامهای «الله مزار»، «ارمان ارمان»، «علی سلطان عشق» و «زارنـجی» میگوید: من ۲۴سال است از قوچان به مشهد آمده ام. نظرم این بود که در زادگاهم بمانم، اما متوجه شدم قوچان جای من نیست. بچه هایم گفتند برویم تهران، اما من گفتم مشهد میمانم که آموزش بدهم، زیرا وصیت پدرم است که نگذارم موسیقی به فراموشی سپرده شود. ولی چه فایده که حقوق یک هنرمند، ۲۵۰ هزار تومان است. استاد یگانه که ۴۵سال است در عرصه موسیقی مقامی فعالیت میکند و ۱۸سال است در آموزشگاه موسیقی تدریس میکند هنوز گواهینامه هنری درجه۲ دارد.
فرزند بخشی بزرگ، حاج حسین یگانه به دنبال اتفاقی ناخوش، قوچان را ترک کرده است؛ از استاد میپرسیم چطور شد که به مشهد آمدید؟ پاسخ این است: یکی از مقامهای اسماعیل ستارزاده به نام دختر فراشباشی که سیصد، چهارصد سال قدمت دارد را در جشنوارهای خواندم و روز بعد فراشان مدرسه از من شکایت کردند و رئیس وقت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی قوچان نامهای برایم نوشت. بعد از آن اتفاق به مشهد آمدم.
موسیقی زبان نمیشناسد
از استاد یگانه میپرسیم بدون شک قرابتی بین مشهد و قوچان دیده اید که ترجیح داده اید در این شهر به آموزش دوستداران موسیقی بپردازید؟ او پاسخ میدهد: قرابت و نزدیکی خراسانیها با هم بیشتر است، اما موسیقی زبان نمیشناسد. از تهران و زاهدان هم برای آموزش موسیقی میآیند و برای من، مهم رواج موسیقی مقامی است.
حضور هنرمندان برجسته در مشهد میتواند به این شهر ظرفیتی ببخشد که محلی برای تولد دوباره رشد و بلوغ عرصهای از موسیقی مقامی شود؟ این سؤال را از فرزند بخشی بزرگ میپرسیم. او تصریح میکند: موسیقی جزو زندگی من است. آموزش دادن و ساخت دوتار هم. در مشهد فقط مشغول آموزش هستم و روزهای شنبه، یکشنبه، سه شنبه و چهارشنبه در آموزشگاه کلاس دارم. این نشان میدهد مشهد این ظرفیت را دارد.
به باور او در واقع موسیقی مقامی در خراسان وامدار کسانی است که به فراخور وقایع و سنت هایشان، ساز ساخته و آهنگ نواخته اند: آموزش همه هنرمندان موسیقی مقامی در جای دیگری بوده است، اما تربیت شاگردانشان و ادامه راه در مشهد. یعنی جلوه کارشان در این شهر است.
به شهری آمده ام که موسیقی را میشناسند
سرپرست گروه موسیقی بیدل پورعطایی نیز بر این باور است: کانون این موسیقی نمیتواند تبریز یا سنندج یا هر شهر دیگری باشد، بلکه به جایی وسیعتر و بزرگ تر، اما نزدیک به خود نیاز دارد؛ به فضایی که امکانات بیشتری در مقایسه با شهرستانی دارد که هنرمند در آنجا زندگی میکند.
فرزند هفتم مرحوم
غلامعلی پورعطایی میگوید: هنرمند به دلیل به روز شدن و رشد فرهنگی بیشتر مجبور میشود به فضای بزرگ تری کوچ کند؛ حالا محل جدید جایی است که خود، موسیقی را درک کند. کجا درک میکند؟ در خراسان. حالا در یک شهری آمده ام که هم موسیقی خراسان را میشناسند، هم آن را درک میکنند و هم بینش مردم آن به موسیقی بالاست و با آن زندگی کرده اند. به علاوه آن شهر، امکانات خوبی دارد؛ مثلا وقتی من تدریس میکنم یا اجرا دارم، در مشهد سالنهای بزرگتر با جمعیت بیشتری دارد در صورتی که در شهرستان خودم این امکانات را ندارم.
به نظر علی پورعطایی، برخی افراد مثل استاد یگانه که کارشان ساخت ساز است در مشهد با چند میلیون جمعیت، بهتر میتوانند کار کنند.
موسیقی مقامی آفریده شده
موسیقی مقامی در خراسان به دو بخش شمال و شرق تقسیم میشود، اما هیچ وقت صحبتی از موسیقی مقامی در مشهد نشده است. با طرح این موضوع از پورعطایی میپرسیم با توجه به کانون بودن مشهد برای حضور هنرمندان، این شهر ظرفیت دارد که در آینده خود صاحب نوعی از موسیقی محلی شود؟ او پاسخ میدهد: شما نمیتوانید مثلا زعفران قائن را در مشهد پرورش دهید. این خاک و آب وهوا زادگاه زعفران نیست، اما مشهد میتواند بزرگترین مرکز فروش و حتی صادرات زعفران باشد. موسیقی مقامی نیز این چنین است. مشهد میتواند پایگاه موسیقی مقامی خراسان باشد، اما خود به تنهایی موسیقی ندارد. بهترین استادان موسیقی مقامی در این شهر زندگی میکنند، اما خود این شهر قدمت موسیقی مقامی ندارد. در زمینه ادبیات میتوانید بگویید فردوسی بزرگ، زادگاهش توس است، اما زادگاه موسیقی در مشهد نیست و این تنها به دلیل مرکزیت مشهد است. ضمن اینکه موسیقی مقامی ساختنی نیست.
سابقه موسیقی مقامی در خراسان که با دوتار و آواز درآمیخته به قدمت تاریخ این سرزمین است. هر کدام از هنرمندان مطرح ما نیز به قدر استعداد و خلاقیتی که داشته اند از آن بهره برده اند و به آن چیزی افزوده اند؛ پورعطایی میگوید: این موسیقی ساخته دست بشر نیست، به عنوان مثال مقامهایی در جنوب خراسان و تربت جام داریم که از صدای یک پرنده الهام گرفته اند و صدای آن پرنده فقط در آن منطقه است، حال چطور میتوانید در مشهد این موسیقی مقامی را داشته باشید؟
شاید پانصد سال دیگر، چیزی از خاک مشهد بلند شود و تحولی در جایی ایجاد شود یا لیلی و مجنونی در مشهد پیدا شوند و مقامی به وجود بیاید که بگویند موسیقی مشهد است، اما اکنون چنین موسیقیای ندارد. موسیقی نواحی گونهای از موسیقی است که به نغمهها و نواهای مناطق و نواحی ایران مربوط میشود، این مقامها مربوط به دو هزار سال پیش در همان سرزمین هاست.
به باور پورعطایی موسیقی مقامی، یک نوع موسیقی کاربردی در رفتار و زندگی مردم است و میگوید: موسیقی نواحی در هر کدام از شهرستانها چند هزار سال پیش مثلا در خواف یا تربت جام یا بجنورد آفریده شده است. این موسیقی بر اساس اتفاقاتی است که هزار سال پیش در تاریخ عاشقانه ها، حماسه ها، کشاورزی ها، و جنگهایی که در مناطق کویری مثل آنجا پیش آمده متولد شده است.
ضبط ساز در مشهد حرفهای است
محسن عسکریان که اکنون میراث دار پدرش «ذوالفقار» است از کودکی دوتار در دست داشته است. او میگوید فارغ از اینکه سبک زندگی مرحوم پدرم و پیشینه خانوادگی اش، کوچ نشینی بوده و باعث شده او را از خلیل آباد کاشمر به محمودآباد و سپس مشهد برساند، این شهر امکانات خوبی برای عرضه موسیقی دارد. سپس میافزاید: از همه مهمتر در اینجا واحد موسیقی سازمان صداوسیما را داریم که بیشتر کارهای موسیقی مقامی در این واحد ضبط میشود. به علاوه در مشهد استودیوهای فنیای وجود دارد در صورتی که در شهرستانها استودیو حرفهای که بشود این کارها را در آنجا ضبط کرد، نیست.
پسر یکی از سرشناسترین نوازندگان دوتار خراسان، میگوید: موسیقی مقامی، در بین دیگر شاخههای موسیقی از جمله پاپ و سنتی و ... مظلوم واقع شده است. در صورت حمایت مسئولان، بدون شک مشهد میتواند مرکز موسیقی مقامی شود.
او مشهد را محل عرضه درستی برای موسیقی مقامی میداند زیرا: وقتی نوازنده بزرگی همچون استاد یگانه از شمال خراسان اکنون در مشهد زندگی میکند و در گذشته مرحوم پدرم از جنوب خراسان نیز در این شهر بوده است، بدون شک مشهد به کانون موسیقی مقامی تبدیل میشود.
جلوه گری موسیقی مقامی در مشهد است
علیرضا قیامتی، دکتری زبان و ادبیات فارسی که همراه دیرین نوازنده دوتار و سرآوازهای عارفانه و عاشقانه خراسان، مرحوم غلامعلی پورعطایی بوده است، میگوید: امروزه میبینیم موسیقی باخزر و تربت جام و تایباد، جلوه شان در مشهد است و فرزندان استادان بزرگی، چون ذوالفقار عسکریان و غلامعلی پورعطایی در این شهر ساکن هستند. همچنین موسیقی شمال خراسان؛ جلوه گری هنر استادان بنام بخشیها را در مشهد میبینیم و از این نظر میتوانیم بگوییم مشهد، کانون موسیقی مقامی خراسان است.
به گفته دانشیار دانشگاه فردوسی مشهد: واضح است هرگز نمیتوانیم مشهد را به عنوان پایگاه موسیقی مقامی به حساب بیاوریم، اما محل ارائه موسیقی مقامی کهن در مرکز استان است، زیرا هم اکنون به غیر از موسیقی مقامی شمال و جنوب خراسان، موسیقی مقامی بلوچ و ترکمن را هم در مشهد داریم و سازهای بلوچی، کردی، ترکی و ترکمن در مشهد اجرا میشوند. به علاوه امروز میبینیم در پهنه خراسان کهن که سالها رباب نبوده، این ساز از هرات افغانستان آمده و در مشهد تبلور پیدا کرده است.
موسیقی در مشهد روایی دارد
به باور قیامتی، مشهد شاید برجستهترین شهری است که موسیقی مقامی به طور گسترده در همه جای آن گسترش دارد؛ از این موسیقی در افتتاح یک مجتمع تجاری تا جمعهای خانوادگی و فرهنگی استفاده میشود.
او میگوید: با وجود همه محدودیتها در مشهد، موسیقی مقامی جایگاه خودش را دارد، به گونهای که اگر موسیقی پاپ نتوانسته در مشهد ترویج پیدا کند، اما موسیقی محلی همچنان مورد احترام است. زیرا ریشه در عرفان و مسائل بومی و محلی زندگی اجتماعی مردم دارد و به چشم تابو به موسیقی محلی نمینگرند. به همین دلیل فضا باز است و فرزندان استادان به نوعی میتوانند از نام پدرانشان استفاده کنند و در مقایسه با تهران و شهرهای دیگر در اینجا عرضه بهتری از هنر خودشان ارائه بدهند.
او ادامه میدهد: مشهد دست کم، این پویایی را دارد که آنها به لحاظ اقتصادی به درآمدزایی برسند، اما در شهرستانها بدون شک نمیتوانند از هنرشان و سازشان، معیشتشان را بگذرانند. در عین حال نمیتوانیم حضور هنرمندان موسیقی مقامی در مشهد را به اقتصاد خلاصه کنیم، آنها در اینجا دیده میشوند. ممکن است برخی احساس کنند موسیقی به شکل رسمی در خراسان تعطیل است، اما به جرئت میگویم پررونقترین شهری که موسیقی و به ویژه موسیقی مقامی در آن جریان دارد مشهد است.
تقاضای بیشتر مشهد برای فرهنگ
موسیقی مقامی به صورت یک گردش خانوادگی نسل به نسل منتقل میشود و از آنجا که فرزندان بیشترین مصاحبت را با پدر دارند این نوع موسیقی را از آنها میآموزند. قیامتی، که بازبینی آثار مرحوم پورعطایی را به عهده دارد با بیان این جمله تصریح میکند: این موضوع در موارد دیگر هم صدق میکند؛ ما این جلوه گری را در موسیقی مقامی بیشتر دیده ایم. شاید اگر شهر دیگری مثل اصفهان یا شیراز بود این گونه نمیشد. دلیلش این است که زمینه نگاه هنری در مشهد خیلی هموار است. از این نظر استقبال از موسیقی مقامی در فرهنگ عامه مردم مشهد بیشتر است به ویژه چهرههای فرهنگی و هنری. در مجموع مردم به این هنر گرایش دارند؛ بنابراین اگر عرضه هست، تقاضای مشهد هم در فرهنگ مشهد بالاست.