دکتر محدثه جزایی | شهرآرانیوز؛ این روزها بیش از همیشه در معرض بمباران اخبار بد قرار گرفتهایم، از خشونتهای خانوادگی گرفته تا قطعی برق، و این بیماری نحسی که انگار قصد رفتن ندارد. در تمام طول روز، رسانهها برای جذب بیشتر مخاطبان، بر اهمیت این حوادث میافزایند و تحلیلهای گوناگون درباره آنها ارائه میکنند. هنگامی که در عمق این اطلاعات غوطهور میشویم، زندگی را یأسآور، بدون تکیهگاه و پر از تناقض پیش چشممان میبینیم. قداست از همهچیز زدوده میشود و حسی از بیاعتمادی نسبت به نزدیکترین اعضای خانواده و دوستان جای آن صفا و صمیمیت نوستالژیک زندگی گذشته را میگیرد.
نزدیکنمایی حوادث، ضربهای که جبران نمیشود
واقعیت این است که زندگی روزمره بیشتر انسانها پر از حوادث ریز و درشت است، اما آن چیزی که زندگی افراد را از یکدیگر متفاوت میسازد نحوه مقابله و تابآوری در برابر شرایط دشوار است. رسانهها با نزدیکنمایی این حوادث، با تأکید بر وجوه تاریک قضیه، شاید به صورت ناخواسته، تهدیدی را متوجه بنیانهای اجتماعی میکنند. همین مسئله میتواند آسیبهای جبرانناپذیری برای سلامت روان شهروندان به وجود آورد. سلامت روان از سوی سازمانهای جهانی به معنای توانایی کامل فرد در انجام وظایف و نقشهای اجتماعی، روانی و جسمی، و همچنین قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران تعریف شده است که فرد را قادر میسازد زندگی مطلوب با نوعی امکانپذیری تغییر و اصلاح محیط اطراف خود داشته باشد. به طور خلاصه، منظور از سلامت روان، نوعی انعطافپذیری در رویایی با سختیها و دشوارهایی است که زمینه را برای افزایش تواناییهای فردی و گسترده کردن ارتباطات شخصی و اجتماعی فراهم میآورد.
سلامت روان زنان تضمینکننده خانواده و جامعه
سلامت روان شهروندان به طور مستقیم با کیفیت محیط شهری در ارتباط است. البته در بحران همهگیری کنونی که سطح ارتباطات اجتماعی و رودررو را کاهش داده و شهروندان را به محدوده فضای مجازی محدود کرده است، این کیفیت اخبار و اطلاعات منتشرشده در فضای مجازی است که نقش تعیینکنندهای در سلامت روح و روان شهروندان دارد. این امر مهم در آستانه رخدادهای تحولآفرین سیاسی مثل انتخابات تشدید میشود.
حالا که به انتخابات نزدیک میشویم، چندوچون برگزاری انتخابات، برنامههای نامزدها و هزار اتفاق و تحلیل کوچک و بزرگ دیگر، که دست بر قضا با نقد دوران گذشته و ناکارآمدیهای پیشین شروع میشود، مشکلی بر مشکلات موجود میافزایند. در دنیایی که روزبهروز به واسطه سیطره فناوری کوچک و کوچکتر میشود، شهروندانی که در محاصره چنین اخبارهای سیاهی قرار دارند، بیش از گذشته در معرض مخاطرات روانی قرار میگیرند.
در این میان، توجه به سلامت روح و روان زنان با توجه به نقش و تأثیری که بر تربیت فرزندان و اداره خانه دارند، بسیار مهم و ضرور است. به طور کلی، سلامت روان زنان به نوعی تضمینکننده سلامت روان خانواده و جامعه است و از این منظر اهمیت بسیار دارد.
مخاطب اخبار سیاه
افزایش دغدغههای زندگی، مشکلات اقتصادی، بحرانهای اجتماعی و افزایش نرخ بیکاری، همه و همه، میتواند بر وضعیت روحی و روانی زنان آثاری عمیق و پایداری بر جای گذارد. به همه اینها باید خبرپراکنیها و اخبار تلخ و گزندهای را که به افزایش بیاعتمادی و هراس اجتماعی میافزاید اضافه کرد.
از آنجا که بنابر نتیجه مطالعات جدید زنان بیش از مردان در فضای مجازی حضور دارند، گذراندن زمان بیشتر در فضای مجازی به معنای این است که زنان بیشتر مخاطب اخبار سیاه و حوادث تلخ و ناگوار هستند. در نتیجه، آسیبهای بیشتری متوجه آنان است. دلیل این مسئله را میتوان در ۲ عامل زیر دانست: نخست اینکه تعداد زیادی از قربانیان اخبار سیاه را زنان و دختران تشکیل میدهند. این مسئله میتواند امکان همذاتپنداری و حس همدردی را در زنان به وجود آورد و در نتیجه، زمینهساز سلب اطمینان آنها از نهادهایی، چون خانواده شود. با انتشار وسیع این اخبار تلخ، در حالی که قداست و اهمیت نهادهای اجتماعی زیر سؤال میرود، هیچ جایگزین قابل اطمینانی برای آن ارائه نمیشود.
در نتیجه، این بیاعتمادیها زمینه بیماریهای روحی و روانی همچون افسردگی و انزوای اجتماعی را پدید میآورد. دوم آنکه رسانهها در آستانه انتخابات، روی مشارکت زنان حساب ویژهای باز کردهاند و به طرح وعدههایی در حوزه زنان میپردازند که امکانپذیری آنها بهراحتی مقدور نیست. این مسئله همراه با نقد سیاستهای گذشته، باعث افزایش ناامیدی و احساسی از سرخوردگی در میان زنان میشود که خود میتواند سلامت روان زنان را به مخاطره افکند.
شبکههای اطلاعرسانی تأییدشده
درباره اینکه زندگی این روزها سختتر شده و فشارهای روانی گوناگونی بر دوش همه شهروندان بار شده است، تردیدی وجود ندارد. در این میان، تمرکز و برجستهسازی اخبار سیاه، و بازنمایی خشونتهای پنهان در آن سوی دیوار خانوادهها موجی از بدبینی و ناامنی به وجود آورده است. اگرچه انتشار اخبار به افزایش آگاهیها و اطلاعات لازم برای رویارویی با مخاطرات احتمالی کمک شایانی میکند، در وضعیت کنونی، تنها مشکلی بر مشکلات جامعه میافزاید.
افزایش سطح تنش و اضطراب به دلیل ایجاد یک تحول سیاسی نیز خود بر افزایش التهابهای اجتماعی میافزاید و زمینه را برای ایجاد خلأهای روانی فراهم میآورد. به نظر میرسد برای در امان ماندن از ترکشهایی که این اخبار به صورت ناخواسته بر سلامت روان عموم شهروندان بهویژه زنان وارد میآورند، بهتر است کمی از تحلیلها و بررسیهای عمیق و جزئی که بعضا نالازم هستند فاصله گرفت.
به جای دنبال کردن شبکههای اجتماعی که به دنبال افزایش مخاطب و دریافت لایکهای بیشتر هستند، و با توجه به این هدف به تحریف واقعیت و تشدید جنبههای منفی یک رخداد میپردازند، میتوان از شبکههای معدود اطلاعرسانی، برای کسب آگاهیهای لازم برای حضور در جامعه و انجام نقشهای اجتماعی استفاده کرد.
پر واضح است که در شرایط کنونی، با توجه به در پیش بودن انتخابات، باید بیشازپیش در برابر اخبار و اطلاعات نادرست که عامدانه وآگاهانه به جامعه تزریق میشود ایمن بود و این امر تنها از طریق توجه به سلامت روان و دقت در گزینش منابع اطلاعاتی ممکن میشود.