عظیم زاده- چاپ تصاویر جاذبه های تاریخی و طبیعی روی کارت پستال، لیوان، قاب عکس و همچنین انتشار آن در فضای مجازی از جمله راه های مرسوم برای معرفی جاذبه های گردشگری ایران بوده که تا کنون به همت برخی از مسئولان، فعالان گردشگری و صنایع دستی رخ داده است. اما آدم های خلاق و خوش ذوق همیشه به دنبال راه های جدید و نو هستند. حوریه اسکندری و احسان امارلو، زوج ایران گرد و از جمله همین انسان های خوش ذوق هستند که به ایده ای که در ذهنشان بوده پر و بال داده اند، آن را از گوشه ذهنشان بیرون کشیده اند و به آن عینیت بخشیده اند. این زوج مشهدی، جاذبه های تاریخی و طبیعی ایران را در بسته بندی های نو و خلاقانه به ایرانی ها و مردم جهان معرفی می کنند. با ما همراه شوید تا بیشتر از ایده های نو و عشق این زوج خلاق به ایران بشنوید.
ماجرای دستمال سرهای منقش به مکان های دیدنی ایران
عشق سفرند؛ از همان هایی که خیلی راحت به قواعد جاری یک زندگی معمول و مرسوم پشت پا می زنند، زندگی شان را می گذارند داخل کوله هایشان یا بار دوچرخه هایشان می کنند و بعد، می زنند به دل کوه و طبیعت و جاده. لابه لای همین سیر و سیاحت عکاسی هم می کنند. عکس هایی که حالا روی دستمال های ورزشی سر و گردن نقش بسته است و یادگاری شده از سفر آن ها بر روی سر و گردن دیگران. همه جور عکسی دارند، از نمای کلی تخت جمشید و غروب زیبای آن گرفته تا نقش های خاص تری که از بافت تاریخ زیر لنز دوربینشان ثبت شده است. از آسبادهای نشتیفان گرفته تا مزار مولانا زین الدین تایبادی و نقش کاشی کاری های مقبره بایزید بسطامی و هزار و یک عکس دیگر. یکی از یکی زیباتر و باشکوه تر که شاید اگر خودمان به این مکان ها سفر می کردیم کمتر پیش می آمد روی نقش های یک کاشی دقیق شویم. آن ها درباره اینکه چنین فکری چگونه به ذهنشان رسید می گویند: «ایده کار زمانی به ذهنمان رسید که در فکر سازماندهی یک پروژه کار در سفر بودیم و فکرمان دائم درگیر کارهایی بود که بتوانیم در سفر انجام دهیم. بالأخره به تولید محصولات ورزشی مربوط به طبیعت و کوه و دوچرخه رسیدیم. سپس ایده تولید دستمال سر را شروع کردیم.»
محرک پر قدرتی به نام فرهنگ
البته این تمام فلسفه ای نیست که پشت ماجرا بوده است. داستان آنجایی جدی تر و جذاب تر می شود که آدم می فهمد پشت تمام فعالیت ها و کارهایی که با علاقه و حس خوب دنبال می کنند، دغدغه های بزرگ تری وجود دارد. دغدغه های تولید اجناسی درخور فرهنگ خودمان. که این گونه از آن یاد می کنند: «پر قدرت ترین محرک ما مسئله طرح های بیگانه با فرهنگ ما بود. بیگانگی بعضی از طرح های دستمال سر در ایران و به خصوص در میان نسل نوجوان و جوان همواره در ذهن ما این سؤال را به وجود آورد که چرا چنین طرح های بیگانه ای و چرا طرح های خودمان نه.» و ادامه می دهند: «به طرح دستمال گردن ها نگاه کنید. مثلا عکس یک اسکلت است یا یک چهره خبیثانه و وحشتناک. خب چرا نباید از طرح ها و عکس های بی نظیر جاذبه های ایران استفاده کنیم؟»
هر عکس یک قصه
چند نمونه از دستمال سرها و زیرلیوانی هایی که با عکس های زیبایشان از جاذبه های تاریخی و طبیعی ایران تهیه شده، روی میز مقابلمان است. احسان دستمال سری که رویش قسمتی از دیوارنگاری های تخت جمشید است را برمی دارد و می گوید: «ما هر عکسی را برای چاپ انتخاب نمی کنیم. پشت تک تک قاب ها داستان و روایتی است. نگاه کنید! این تصویر را می شناسید؟ این دست که دست دیگری را گرفته متعلق به آن قسمت تخت جمشید است که ملت ها و کشورهای مختلف پشت سر یکدیگر هدایا و اجناس و کالاهایی را به پیشگاه پادشاه ایران می برند. این دست در دست داشتن یعنی صلح. یعنی دوستی. یعنی کنار هم قرار گرفتن آیین ها و فرهنگ های مختلف.»
یک بسته بندی کاملا سازگار با محیط زیست
برای تک تک محصولاتشان یک معرفی نامه کوچک هم در نظر گرفته اند. روی دو تا برش کاغذ کوچک خیلی مفید و مختصر در مورد خودشان و محصولشان توضیح داد ه اند که این تصویر متعلق به کجاست. حتی کنار گوشه آن این نکته را نیز ذکر کرده اند که: «با توجه به اهمیت حفظ محیط زیست لطفا کوشش کنید تا کاغذهای این بسته بندی را در زباله های قابل بازیافت بیندازید.» همین قدر جزئی و همین قدر دقیق. این نکته را فراموش نکرده اند که بسته بندی کارشان با محیط زیست سازگار باشد؛ یعنی دقیقا مطابق با آنچه که در چهارچوب ها و حد و مرزهای کاری برای خودشان تعیین کرده اند: «برای بسته بندی نیز سعی شده تا از کمترین میزان کاغذ استفاده شود. به هیچ عنوان از پلاستیک در بسته بندی ها استفاده نشده است. حتی سنجاق قفلی و طناب کوچکی که در این مدل بسته بندی لحاظ شده جزو وسایلی است که در جایی در ورزش به کار مصرف کننده می آید.»
امان حوس و طیف مخاطبان ورزشکار و گردشگر
حــتی انتــخاب برند amanhouse برای معرفی محصولاتشان هم در نوع خودش جالب است. آن ها می گویند: «امان یک اسم اصیل ایرانی ترکی است. در عربی نیز به معنای در امنیت بودن است. در نوشته های نویسنده مشهور جان رونالد روئل تالکین هم که کتاب ارباب حلقه ها را نوشته زمینی خجسته و عاری از پلیدی در سرزمین میانی بوده است. اما در نهایت حروف نام و نام خانوادگی احسان امارلو است.» در مورد قسمت دوم نیز چنین منطقی وجود دارد: «حوس در لغت نامه دهخدا به معنای دلاور و بی باک و در بعضی واژه یاب های دیگر «به طلب چیزی بسیار جستن» معنی می دهد. در انگلیسی هم به معنای خانه است. اما در نهایت از نام و نام خانوادگی حوریه اسکندری گرفته شده است.» وقتی از مخاطبان کارهایشان می پرسم می گویند: «بسیاری از افرادی که مثل خودمان اهل گشتن در طبیعت و مسافرت رفتن هستند از این کارها استقبال می کنند. علاوه بر این ورزشکاران نیز از مخاطبان کارهای ما هستند. همچنین برخی از ورزشکاران حرفه ای که در رقابت های جهانی شرکت می کنند از این دستمال سرها به ما سفارش داده اند.»
امان از کپی کاری
ایده منحصر به فرد آن ها از چشم افراد سودجویی که فقط منتظرند تا یک اتفاقی بیفتد و سریع از آن تقلید کنند، دور نمانده است. این را وقتی متوجه می شویم که احسان صفحه ای را در اینستاگرام نشانمان می دهد که کارها و ایده های آن ها را کپی می کند. آن هم به قدری ضعیف که به گفته خودشان تنها واکنشی که به آن نشان می دهند خنده است و بس. دقیقا برعکس کاری که
خودشان انجام داده اند: «برای بومی سازی خواســـتیم کــــه همه چیز به صورت اصل و بدون کپی برداری باشد. حتی طرح های روی محصول. به همین دلیل تنها از عکس های خودمان استفاده می کنیم.»
قدم به قدم تا اتفاق های بهتر
ایده های دیگری هم در ذهن این زوج جوان از هم اکنون شکل گرفته است که سودای عملی کردن آن ها را در سر دارند و به گفته خودشان در صدد هستند که قدم به قدم آن ها را دنبال کنند. فعلا طرح و برنامه بعدی شان را می خواهند روی پارچه های «فَرَت» پیاده کنند که جزو صنایع دستی خراسان رضوی است. یعنی دوباره با تکیه بر عکس های خودشان و پیاده کردن آن روی فرت ها، بتوانند صنایع دستی مخصوص این خطه را به مردم معرفی کنند و یک کار جدیدتر و متنوع تر تحویل دهند. پیاده کردن چنین برنامه ای روی پتوهای مسافرتی نیز، فکر بعدی آن هاست.