عماد پورشهریاری | شهرآرانیوز - همه رویدادهای بزرگ احتمالا نتیجه مجموعهای به هم پیوسته از اتفاقات کوچک هستند. گم شدن یک کودک به احتمال زیاد به دلیل سربه هوا بودن خود کودک، بی توجهی پدر و مادر و عوامل متعدد دیگری است. اما اگر نشان دهیم هر بچهای که در خیابان دوچرخه سواری میکند در نهایت از یکی از کشورهای ناامن همسایه سر درخواهدآورد مغالطه است. مغالطه شیب لغزنده به معنی مجموعهای از رویدادهاست که به تدریج هریک دلیل دیگری میشود تا در نهایت به یک فاجعه ختم شود. به این مغالطه، سفسطه بینی شتر هم گفته میشود. «بینی شتر» یک اصطلاح در میان عرب هاست. بر اساس این اصطلاح، اگر به شتر اجازه بدهید بینی خود را وارد چادر شما کند، کم کم بقیه اندامهای خود را وارد سکونتگاه شما میکند و دیگر نمیتوانید او را بیرون کنید. در واقع، بینی شتر استعارهای است از اجازه دادن به رویدادهای کوچک که به اتفاقهای ناخوشایند بزرگ میانجامند. از آنجایی که نمایش توالی و فرایندمحور بودن از علایق اهالی محتواست، این مغالطه به ویژه در حالت طنز خود در تبلیغات، تولید محتوا و بازاریابی قابل استفاده است. علاوه بر این، ذهن نتیجه گرای مخاطب فرصت استفاده از این ایده را تقویت میکند.
مغالطه شیب لغزنده چیست؟
آیا میدانستید کتاب نخواندن برای بچهها به قتل شما منجر خواهد شد؟ کودکی که برایش کتاب خوانده نشود، به مطالعه علاقهمند نخواهد شد. کودکی که به مطالعه علاقه نداشته باشد، دوران تحصیل موفقی نخواهد داشت و مطمئن باشید کسی که درس نخواند خیلی راحت به دام اعتیاد خواهد افتاد. پس اگر یک معتاد در حالت غیرعادی در یک مشاجره مالی والدینش را هم به قتل برساند، چه بسا چیز عجیبی نخواهد بود. پس برای فرزندان خود کتاب بخوانید.
این مثال طنزآمیز مغالطه شیب لغزنده است. در این مغالطه، فرد از یک اتفاق، رویداد بعدی را نتیجه میگیرد و همین طور ادامه میدهد تا در نهایت به فاجعهای عظیم ختم شود. مثال بالا شاید مضحک به نظر برسد، اما اگر کمی هنر نگارش و ظرافت ادبی در آن به کار میرفت، تشخیص مغالطه بودن آن چندان هم آسان نبود.
مانند همه مغالطهها اگر استدلال ما نتیجه یک منطق ریاضی یا فیزیکی باشد که بتوان از نظر علمی آن را ثابت کرد، مغالطهای رخ نداده است.
مغالطهای برای پدرمادرها
مشتری اصلی این مغالطه هم مانند سایر سفسطهها سیاست مداران هستند، اما یک گروه دیگر به طرز بامزهای راویان شیب لغزنده هستند: پدر و مادرها. دست کم من دهه شصتی و بسیاری از دوستان هم سن و سالم با این مغالطه برخوردهای متعددی داشته ایم. والدین ما بی هیچ نیت قبلی، از کوچکترین اتفاقات، بزرگترین رویدادها را تصویر میکردند. کافی بود در درسی نمره کمی بگیریم. خیلی زود نمره ۱۲ ریاضی به مرگ در تنهایی و فقر منتهی میشد. گاهی هم نخوردن صبحانه به فلج کامل همه اندامهای بدن و زندگی نباتی روی صندلی چرخ دار و دوباره مرگ در تنهایی و فقر میانجامید. نگاه آخرالزمانی پدرمادرها و گاه معلمها از روی دلسوزی، مثالی از کاربرد این مغالطه در زندگی روزانه است.
شیب لغزنده در محتوای تبلیغاتی
این مغالطه از بسیاری جهات به مغالطه توسل به ترس شبیه است با این تفاوت که روند بدبختی تدریجی است و هر اتفاقی دلیل رویداد بعدی خواهد بود. به همین دلیل، اگر حوزه کاری شما در صنعتهایی مثل بیمه یا مثلا دزدگیر است، به خوبی میتوانید از این مغالطه بهره بگیرید. در یک مثال خیلی ساده میتوانید به صورت گرافیکی یا ویدئویی نشان دهید که استفاده نکردن از محصول یا خدمات شما چه طور میتواند به یک بدبختی فاجعه آمیز تبدیل شود.
«اگر برنامههای تلویزیونی خسته کننده باشند، ممکن است به دنبال کمی هیجان سراغ پاراگلایدر بروید. اما چون حرفهای نیستید، ممکن است با چیزی مثل کابلهای انتقال برق برخورد کنید. به همین دلیل، ممکن است برق سراسر شهر قطع شود. برق که قطع شود، هرج ومرج خواهد شد. بعد عدهای به فروشگاههای مواد غذایی هجوم خواهند برد. در این شرایط، ممکن است یکی از معارضان در نزاع بر سر غذای بیشتر یا یک کنسرو با پدر شما ضرب و شتم کند. پس با تماشای برنامههای خسته کننده تلویزیونی، اجازه ندهید کسی با یک کنسرو پدر شما را مورد ضرب و شتم قرار دهد.» این ماجرا یکی از اپیزودهای کمپین DirecTV است که با استفاده از مغالطه شیب لغزنده، تلاش میکند عواقب «سخت» استفاده از شبکههای عادی تلویزیونی را نمایش دهد.
اثر دومینو
مغالطه شیب لغزنده گرچه مفهوم سادهای دارد، اگر قرار باشد از آن به عنوان ایده در تولید محتوا استفاده کنید، شاید بهتر باشد آن را در اولویت قرار ندهید، زیرا کاربردی کردن شیب لغزنده پیچیدهتر از چیزی است که به نظر میرسد و ممکن است به از بین رفتن پیام اصلی منجر شود.
مانند سایر مغالطه ها، مسیر معکوس نتیجه گیری میتواند راه بهتری برای یک محتوای جذاب باشد. در مغالطه شیب لغزنده همه چیز به تدریج بد و بدتر میشود و در نهایت یک فاجعه رخ میدهد. حالا فرض کنید یک اتفاق کوچک باعث یک اتفاق بزرگتر شود و همین طور شبیه یک گلوله برفی یک پایان خوش رقم بخورد. نمونههایی از این مدل محتواها را زیاد دیده اید. همه ایدههایی که یک کار خیر کوچک را، مانند اثر پروانه ای، به ایجاد دنیایی بهتر ربط میدهند بر همین اساس پرداخت شده اند.