گروه تاریخ و گردشگری شهرآرانیوز | شهید آیتاللّه سعیدی را میتوان مهمترین و نخستین شهید دارای مقام اجتهاد در دوران پهلوی دوم دانست که شهادتش تأثیر شگرفی در روند مبارزات طیف مذهب با رژیم پهلوی بهجا گذاشت.
حوادث سالهای ابتدایی دهه ۴۰ خورشیدی این نکته را برای رژیم پهلوی بهدنبال داشت که مبارزات طیف مذهبی جامعه علیه آنان، از جنس مبارزات ایدئولوژیک و گروهمحور نیست و مقابله با آن، مقابله با خواستههای ملت است؛ زیرا هیچ گروه و جناحی در دوران پهلوی به اندازه جامعه روحانیت، مشروعیت و وجاهت نداشت. بنابراین، رژیم با آنکه سعی میکرد این مبارزه را کنترل و سرکوب کند، با آن با احتیاط برخورد میکرد.
پس از رویداد ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، رژیم متوجه شد روحانیون جوان به امامخمینی (ره) گرایش و علاقه بسیار زیادی دارند و تا پایان عمر رژیم، عموما منابر تند و علیه حکومت پهلوی را همین روحانیون اداره میکردند. بنابراین، ساواک آنان را دستگیر میکرد. یکی از مهمترین این افراد، شهید آیتاللّه سیدمحمدرضا سعیدی بود.
آیتاللّه سعیدی در سال ۱۳۰۸ در محله نوغان مشهد به دنیا آمد و تربیت و آموزش خود را نزد پدر که از وعاظ منطقه نوغان بود، گذراند و درنهایت برای ادامه تحصیل حوزوی، ابتدا به حوزه مشهد و سپس به قم رفت. شهید سعیدی در قم، شاگرد آیات عظام بروجردی، شیخ هاشم قزوینی و امامخمینی (ره) بود و توانست به درجه اجتهاد برسد. ایشان پس از کسب اجتهاد، برای تبلیغ مبانی تشیع به کویت رفت و همزمان با آغاز اعتراضات رسمی امامخمینی (ره) علیه رژیم پهلوی نزد استاد خود بازگشت و ازجمله مبارزان مهم دهه ۴۰ خورشیدی نام گرفت.
وی از سال ۱۳۴۴ به تهران مهاجرت کرد و در مساجد محله غیاثیه به سخنرانی پرداخت. این سخنرانیها واکنش ساواک را در پی داشت و باعث شد تا در سال ۱۳۴۵ ممنوعالمنبر شود. در یکی از گزارشهای ساواک درباره وی میخوانیم: «طبق اطلاع واصله ساعت۲۰:۳۰ روز ۱۳ تیر ۴۴، جلسه موسیبنجعفر با حضور یکهزار نفر از طبقات مختلف تشکیل شده است. در این جلسه سعیدی ابتدا چند دقیقه درباره آیتاللّه خمینی و کتکزدن طلبهها در قم صحبت کرد و مردم با شنیدن اسم خمینی صلوات فرستادند. نامبرده ... ضمن حمله به یهودیان فلسطین و آمریکا اضافه کرد: اینها کارشان در این مملکت بالا گرفته و دستشان در همه کار باز است و کسی از آنها جلوگیری نمیکند، ولی جلسات ما را تعطیل میکنند. ۳ سال پیش آیتاللّه خمینی از دولت خواست که اسرائیل در کشور سفارتخانه نداشته باشد، ایشان این جریانات را پیشبینی میکرد.»
این سخنرانی، دستگیری او را بهمدت ۶۱ روز بهدنبال داشت و پس از آزادی، فعالیت خود را در مناطق حاشیه تهران و روستاهای اطرافش ادامه داد. تأسیس حوزه علمیه، تشکیل کلاس برای بانوان، تشکیل گروه امربهمعروف و نهیازمنکر و تأسیس کتابخانه، از فعالیتهای وی در این دوره است.
حکومت پهلوی با تبعید امامخمینی (ره) فکر میکرد اوضاع آرام میشود و نبود ایشان در ایران باعث فراموششدن آرا و اندیشه او میشود، اما روحانیانی همچون شهید سعیدی نگذاشتند این سیاست رژیم موفق شود. اوج فعالیت این مجتهد شیعه، صدور اعلامیهای تند علیه حضور جمعی از سرمایهگذاران آمریکایی و اسرائیلی در ایران در قالب قرارداد کنسرسیوم بود که بنا به تعبیر وی، چنین قراردادی ننگ بالاتری از قرارداد تنباکو یا کاپیتولاسیون برای ایران دارد. این اعلامیه در اردیبهشت ۱۳۴۹ منتشر شد.
ساواک که نمیخواست وضعیت پیچیدهتر شود، شب ۱۱ خرداد ۱۳۴۹ وی را دستگیر و روانه زندان قزلقلعه کرد. این بازداشت و بازجویی و شکنجه بیشتر از ۹ روز ادامه نیافت و وی در ۲۰ خرداد همان سال در سلول خود به شهادت رسید. اداره سوم ساواک در گزارش خود، مرگ وی را خودکشی بیان کرد، اما در اسنادی که مرکز اسناد انقلاب اسلامی در قالب مصاحبه تاریخ شفاهی منتشر کرده است، مرگ او در سلول تاریک و بهدست چند نفر از بازجویان اتفاق افتاده است که منوچهر ازقندی، یکی از مهمترین بازجویان و شکنجهگران ساواک، نقش مهمی در شهادت وی داشته است. یرواند آبراهامیان، پژوهشگر تاریخ معاصر ایران، در کتاب ایران بین دو انقلاب، شهادت وی به دست ساواک را تأیید میکند. پیکر آیتاللّه سعیدی در وادیالسلام قم به خاک سپرده شد.
پس از این بازجویی ناکام و شهادت آیتاللّه سعیدی و واکنش منفی مردم و جامعه روحانیت، بازجویان ساواک برای آنکه متهمان خود را زیر شکنجه نکشند یا جوری به شهادت برسانند که طبیعی دیده شود، برای گذراندن دورههای تخصصی شکنجه و بازجویی به خارج از کشور فرستاده میشدند تا در سرویسهای جاسوسی همکار با ساواک، آموزش ببینند. این آموزشها و گذر از روشهای سنتی بازجویی در ادامه در کمیته مشترک ضدخرابکاری ساواک و شهربانی مؤثر واقع شد و این اشخاص با رفتاری وحشیانهتر سعی میکردند مخالفان را سرکوب کنند.