هشدار وزیر بهداشت: ۵۰ درصد مردم دچار بی‌تحرکی هستند رسانه عبری فاش کرد: یک‌پنجم نظامیان رژیم صهیونیستی در آستانه طلاق هستند روند نگران‌کننده مصرف دخانیات به‌ویژه در میان نوجوانان و زنان پیام پزشکیان به پاپ لئون: ایران، پیام‌آور صلح، عدالت و گفت‌وگوی بین ادیان است دیابتی‌ها برنج و نان بخورند یا نخورند؟ وحید دستجردی: تأمین سالن‌های عقد و عروسی باید به عهده شهرداری‌ها باشد زلزله گزنک مازندران خسارتی نداشت (۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴) خروپف زنگ خطری برای بیماری قلب، عروق و  ریه | هشدار شبانه قلب رونمایی از تمبر الواح هخامنشی استعداد فرزندان در بن‌بست فقر پدران! تبهکار مخوف تبعه خارجی به دام پلیس مشهد افتاد ممنوع‌الخروجی بدهکاران مهریه حذف می‌شود؟ انهدام باند موسرخه در مشهد شورای ویژه اشتغال‌زایی دانش‌آموزان راه‌اندازی خواهد شد گزارشی از حضور نصفه‌نیمه کارمندان در ساعت ۶ صبح | خواب‌ماندن از قانون! ممنوعیت توزیع کتب درسی خارج از سامانه الکترونیکی بودجه‌ای برای تکمیل موزه‌های درحال‌ساخت نداریم آیا روغن زیتون هم فاسد می‌شود؟ هشدار سازمان غذا و دارو: عرقیات فاقد مجوز بهداشتی نخرید عظیمی‌راد: به جای مانع‌تراشی باید معلمان را حمایت کنیم دانش‌آموزان باید در حوزه تولید ابزار هوش مصنوعی آموزش ببینند انهدام ۲ باند کانال‌های جعلی تلگرامی | مجازات انتشار تصاویر خصوصی دیگران در فضای مجازی چیست؟ ابرهای عربستان در ایام حج بارور می‌شوند سقف حقوق بازنشستگان تأمین‌اجتماعی در سال ۱۴۰۴ حدود ۷۲ میلیون تومان است | ۶۰ درصد بازنشستگان حداقل‌بگیر هستند «دوغ» بهترین نوشیدنی برای فصل گرما وزیر آموزش‌ و‌ پرورش: هدف از برگزاری اردوهای راهیان نور، تربیت دانش‌آموزان است احکام حقوق بازنشستگان و مستمری‌بگیران تأمین‌اجتماعی صادر شد + لینک مشاهده احکام جداول برنامه درسی رشته‌های شاخه فنی و حرفه‌ای و کاردانش ابلاغ شد جزئیات جدید درمورد امتحانات نهایی | نحوه برخورد با متخلفان امتحان نهایی چطور خواهد بود؟ ثبت یک غار جدید در کرمان
سرخط خبرها

یاد مسعود با کرونا آمد

  • کد خبر: ۷۱۱۲۶
  • ۲۹ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۲:۰۳
یاد مسعود با کرونا آمد
محمدرضا امانی - نویسنده

حتی آن زمانی که وزنم به زحمت ۳۵ کیلو می‌شد، هم استعداد چندانی در بازی فوتبال نداشتم. همیشه در زنگ ورزش جزو آخرین نفراتی بودم که با اکراه انتخاب می‌شدم. بدون استثنا هم جایگاهم میان دو تیرک دروازه بود. یکی از آخرین رویارویی‌های جدی‌ام با مسعود، میان همین دو تیرک آهنی بود. با مسعود هم سن‌وسال و همسایه بودیم، اما نه خیلی صمیمی. سال‌ها قبل در یک سالن ورزشی وقتی وزنم از ۷۰ کیلو هم عبور کرده بود، مسعود که در تیم مقابل بود، پس از دریبل زدن مدافعان تیمم، مانند اجل معلق یک‌باره مقابلم ظاهر شد. حالا من بودم و مسعود و آبرویی که در آستانه ریختن بود.

 

انگار قصد داشته باشم گوساله‌ای رمیده را مهار کنم، با دست‌هایی گشوده به استقبال مسعود رفتم. شلیک مسعود هرچند قدرت بی‌اندازه‌ای داشت، آن دقت لازم را نداشت و دروازه نجات یافت؛ اگرچه به‌علت شدت صدمات دو هفته در خانه ماندم. پس از آن شب دیگر مسعود را خیلی کم دیدم. دانشگاه و کار و ازدواج، دیدار‌های تصادفی‌مان را به همان دست تکان دادن‌های از دور محدود کرد. از دوستان مشترک می‌شنیدم که سخت در تلاش است برای قبول شدن در رشته پزشکی. بعد‌ها شنیدم که در یکی از شهر‌های غربی کشور پرستاری می‌خواند و یک شب هم که به خانه پدرم آمده بودم و کوچه را چراغانی دیدم، فهمیدم که ازدواج کرده است.

 

یاد مسعود با کرونا آمد، وقتی که برادرم با ۴۰ درصد درگیری ریه در بیمارستان بستری شد. او در خط مقدم جبهه بود و در آن دو هفته شاهد بودم که بدون هیچ اکراه و هراسی با بیماران کرونایی در ارتباط است و با خنده و شوخی و التماس، از بیماران می‌خواهد که مایعات بنوشند و چند قاشق غذا بخورند. مسعود، همسایه‌ای که خیلی با او صمیمی نبودم و شوت‌هایش دمار از روزگارت درمی‌آورد، بهار قرن تازه را ندید. مسعود شهید شد. او مانند غریقی بود که صدهانفری را که درحال غرق شدن بودند، نجات داد. اما جانی برایش نماند تا خودش را به ساحل امن برساند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->