افزایش ۱.۳ درجه‌ای میانگین دمای هوای ایران در تیرماه تعطیلی و کاهش ساعت کاری ادارات و بانک‌های قم از دوم مرداد ۱۴۰۳ + جزئیات دستمزد عجیب سوادآموزی هر بیسواد در کشور خراسان‌رضوی پیشگام در واکسیناسیون دام نمرات امتحان نهایی چه زمانی اعلام می‌شود؟ بی‌اختیاری ادرار، یکی از علائم اصلی اختلال در کف لگن است بهره‌مندی ۵ هزار دانش‌آموز مشهدی از خدمات بهزیستی پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان‌رضوی (دوشنبه یکم مرداد ۱۴۰۳) | تداوم وزش باد در استان تا پایان هفته برای اولین بار در خراسان‌رضوی؛ افتتاح مرکز نگهداری شبانه‌روزی موقت اوتیسم تجویز آنتی‌بیوتیک در ایران ۱۰ درصد بیشتر از میانگین جهانی قاچاق معکوس دخانیات به دلیل قیمت پایین در ایران توصیه‌هایی در خصوص خشکی چشم | زائران اربعین مبتلا به خشکی چشم، اشک مصنوعی همراه داشته باشند کشف و ضبط ۱۳۰ قبضه سلاح جنگی غیر مجاز در شادگان خوزستان تغذیه و تحرک کافی از عوامل اثر گذار در حفظ سلامت استخوان و مفاصل است علت تأخیر در واریز حقوق تیرماه ۱۴۰۳ بازنشستگان تأمین‌اجتماعی | تعطیلات رسمی بهانه تأخیر در واریز حقوق و مستمری نشود! چرا مدیریت مصرف آب در تابستان امسال ضرورت دارد؟ | مراقب گرمای غیر طبیعی تابستان امسال باشید ابلاغ بیش از ۶۱ هزار میلیارد ریال از اعتبارات سرمایه‌ای خراسان رضوی ماجرای نامه مخبر برای حداقل‌بگیران تامین اجتماعی چه بود؟ | سه میلیون تومان برای متناسب‌سازی نیست! راه اندازی چهارمین مرکز خدمات جامع سلامت آموزشی در دانشگاه علوم پزشکی مشهد اعمال‌قانون ۱۸۳۷ خودروی حادثه‌ساز در مشهد | توقیف ۴۴ خودروی متخلف (یکم مرداد ۱۴۰۳) آخرین وضعیت بانک‌ها در پرداخت وام ازدواج | ۲۷۰ هزار نفر در صف انتظار هستند (یکم مرداد ۱۴۰۳)
سرخط خبرها

اندوه شیرین

  • کد خبر: ۷۱۶۸۰
  • ۰۲ تير ۱۴۰۰ - ۱۱:۰۴
اندوه شیرین
محمدرضا امانی - نویسنده

موضوع این روایت به خیلی سال قبل بازمی گردد. خیلی دورتر از وقتی که این ویروس معلق مرگبار، سبک زندگی مان را به عزلت و خانه نشینی تغییر داده باشد. زمانی که خیار جزو میوه‌های آبرومند بود و سالاد اولویه هنوز پا به عرصه نگذاشته بود. دورانی که از آن به عنوان نوستالوژی یاد می‌شود. این روز‌ها که به دلیل کرونا زمان طولانی تری در خانه هستیم، فرصت بیشتری هست برای مرور روزگار گذشته.


حالا این روز‌های رفته چه دارد که این طور آدم با حسرت و غم همراه با شیرینی از آن‌ها یاد می‌کند؟ به اعتقاد باسوادان علم انسان شناسی، در رویارویی ذهنی با گذشته، ذهن آدم خاطرات تلخ و سختی‌ها را حذف می‌کند و آنچه اکنون به یاد می‌آورد، حلاوت و خوشی آن خاطرات است. اما به عقیده من آنچه گذشته را در گردش‌های ذهنی افراد درخشان و پر از شادی می‌کند، این است که هنوز سهم اندکی از شکست هایمان را در آن دوران دریافت کرده ایم و هرچه عمر گذشت، بیشتر لایق این جیره روزانه شدیم.


یکی از آن خاطرات مشترک و شیرین گذشته که برای بیشترمان رخ داده است، شب نشینی‌های فراوان قدیم بود. دست‌کم برای من که متولد شهرستان کوچکی هستم، این طور بود. در آنجا رسم بود که رفتن به خانه اقوام درجه یک، ۲ و حتی کسانی که جزو قوم و خویش آدم به حساب نمی‌آمدند، نیازی به دعوت کردن نداشت.


قابلمه غذا را بر‌ می‌داشتیم و باتوجه به توان پیاده روی کودکان، مقابل در خانه آشنایی ظاهر می‌شدیم و برای صرف شامی که بیشتر به صبحانه می‌مانست، به اهالی آن خانه ملحق می‌شدیم.


پدر‌ها جلوی تلویزیون، اخبار جنگ را دنبال می‌کردند و در زیرسیگاری‌هایی که از پوکه‌های فشنگ کلاشینکوف ساخته شده بود، سیگار‌های کوپنی شان را می‌کشیدند و مادر‌ها هم اگر بچه‌ای روی پا نداشتند که بخوابانند، از درمان‌های خانگی و شایعات ستون پنجم عراق درباره موشک باران شهرمان که در منتهی الیه شرقی کشور بود و درس خوان بودن یکی از هفت هشت بچه شان. حرف می‌زدند.


بچه‌ها هم در حیاط‌های درندشت با خونریزی‌های خطرناک و زخم‌های عمیق و کبودی‌های بی شمار به بازی مشغول می‌شدند. آخر شب هم درحالی که در تلاش بودم پرتقال بزرگی را توی جیب شلوارم جا بدهم، پیاده برمی گشتیم خانه.


با وجود احترام به کارشناسان علوم انسانی که یادآوری می‌کنند انسان در مواجهه با گذشته زجر‌ها را فراموش می‌کند، هیچ وقت قطره اشک‌هایی را که در ساعات پایانی شب بر دفتر مشقم می‌چکید، فراموش نخواهم کرد، درحالی که مادرم با میل بافتنی بالای سرم ایستاده بود و مدام تهدیدم می‌کرد.


با همه دشواری‌ها و عذاب‌های دوران کرونا، چند سال بعد، از این روز‌ها هم با حسرت یاد خواهیم کرد و در دلمان می‌گوییم که چه روزگار شیرینی بود. شاید به این دلیل باشد که هنوز دنیا سهم کافی از شکست‌ها را نصیبمان نکرده است.


با همه این حرف‌ها بد نیست گاهی که به گذشته نگاه می‌کنیم و از غمی شیرین لبریز می‌شویم، تصمیم بگیریم دوباره و در زمان اکنون باز آن‌ها را تجربه کنیم. بعد از کرونا شبی دست اهل وعیال را بگیرید و قابلمه غذایتان را بردارید و بی دعوت به خانه یک آشنا بروید. البته کمی تحقیق کنید و ظرفیت صاحبخانه را بسنجید تا آن دیدار، آخرین شام نباشد!

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->