به گزارش شهرآرانیوز؛ در روزهای گذشته، نبردهای شدید میان نیروهای دولت مرکزی افغانستان و طالبان بر سر کنترل «ولسوالی ها» در ولایتهای مختلف به مناطق شمالی این کشور گسترش یافته است. به گزارش رسانههای محلی افغانستان، درگیریها میان طرفین در شهرهای میمنه از ولایت فاریاب، تالقان واقع در ولایت تخار، پلخمری در ولایت بغلان و مناطقی واقع در ولایت کندز آغاز شده است. برخی نمایندگان مناطق شمالی در مجلس افغانستان، وضعیت موجود در این مناطق را بسیار وخیم توصیف کرده و ضمن درخواست از دولت برای اقدام فوری هشدار داده اند که شهر میمنه در ولایت فاریاب در آستانه سقوط است.
همچنین گفته میشود که نیروهای دولتی از چندین ولسوالی در کندز و سرپل بیرون رانده شده اند و نبرد میان دو طرف در مراکز این دو ولایت جریان دارد. با برتری نظامی طالبان در برابر دولت مرکزی افغانستان، سقوط روزانه ولسوالیها ادامه دارد و گفته میشود طالبان حتی به حومه مزار شریف رسیده و اکنون فراخوان برای بسیج مردم علیه طالبان در مزار شریف در جریان است. نظر به پیشرویهای اخیر طالبان در افغانستان، برای بررسی چرایی این مهم و پیامدها و چشم انداز آن، سراغ پیرمحمد ملازهی، کارشناس مسائل شبه قاره، رفته ایم.
ملازهی در تحلیل چرایی توفیق طالبان در پیشروی در افغانستان و کنترل مناطق بیشتر در این کشور گفت: این پیشروی زمینههای قبلی دارد و بدین گونه نیست که یک باره اتفاق افتاده باشد. واقعیت امر این است که سال هاست طالبان به تقویت نیروهای خود و آمادگی برای یک حرکت بزرگ نظامی اشتغال دارد. با توجه به اینکه مذاکرات صلح بین الافغانی اخیر در استانبول به بن بست رسیده است و به نظر میرسد که راه حل سیاسی، اگر نگوییم دیگر راهگشا نیست، به جرئت میتوان گفت با موانع و مشکلات بسیاری مواجه شده است، طالبان از آمادگی پیشین خود برای انجام یک عملیات گسترده نظامی استفاده کرده و به مناطق مختلف تحت کنترل دولت مرکزی افغانستان هم زمان حمله میکند.
در هر حال، این یک واقعیت است که طالبان از فرصت خروج نیروهای بین المللی ناتو و آمریکا در جهت پیشبرد منافع خود استفاده میکند و نیروهای دولت مرکزی نیز توان کافی برای مقاومت و مقابله با تهاجم آنها را ندارند و در هر جا که با نیروهای طالبان درگیر شده اند، به شکل تاکتیکی عقب نشینی کرده اند.
ضمن آنکه طالبان به انگیزه مذهبی قدرتمندی در این درگیریها مجهز است؛ در شرایطی که چنین انگیزهای در میان نیروهای دولتی وجود ندارد.
او ادامه داد: همچنین طالبان در سالهای گذشته، امکانات نظامی و سلاحهای پیشرفته و خوبی را به دست آورده است که از آنها برای پیشرفت سرزمینی استفاده میکند. مجموع این عوامل سبب شده است طالبان در شرایط موجود، راه حل نظامی را بر راه حل سیاسی ترجیح دهد.
وی افزود: به طور خلاصه میتوان سه دلیل برای پیشرویهای اخیر طالبان در افغانستان بیان کرد؛ خروج نیروهای نظامی بین المللی، ضعف نیروهای امنیتی دولت مرکزی افغانستان و توسل طالبان به راه حل نظامی به جای راه حل سیاسی در شرایطی که مذاکرات صلح بین الافغانی به بن بست رسیده است. این عوامل درکنار هم منجر شده است تا در روزهای گذشته، طالبان به صورت جدی و عملیاتی، حیاط خلوت خود را در افغانستان توسعه دهد.
این کارشناس مسائل شبه قاره، در پاسخ به این پرسش که «اشرف غنی در ماههای گذشته بارها اعلام کرده بود که دولت مرکزی افغانستان آمادگی دارد که پس از خروج نیروهای بین المللی، خود امنیت افغانستان را برقرار کند، پس چرا این امر محقق نشده است و سیاست «دفاع فعال» دولت مرکزی، در گسست میان نیروهای امنیتی طرفدار او و عبدا... عبدا... در برابر پیشروی نظامی طالبان کارآمد نبوده است؟»، گفت: نیروهای امنیتی دولتی در افغانستان در سالهای گذشته بیش از آنکه برمبنای تجربه و تخصص در جایگاههای مهم نظامی به کار گمارده شوند، بر مبنای نزدیکی به سلایق سیاسی غنی و عبدا... مسئولیت گرفته اند و درنتیجه نتوانسته اند ارتباط لازم را با مردم و نیز با واحدهای نظامی تحت امرشان برقرار کنند.
اما شاید نکته مهمتر که بتوان به آن اشاره کرد، این باشد که نیروهای نظامی و ارتش در افغانستان، بیشتر بر اساس قومیت شکل گرفته اند و این بزرگترین ضعف آنان محسوب میشود. به نظر میرسد که شرایط امروز افغانستان، با افزایش فشار نظامی طالبان، مشابه سالهای پایانی دولت دکتر محمد نجیب ا...، پنجمین رئیس جمهور افغانستان و واپسین رئیس جمهور حکومت جمهوری دموکراتیک افغانستان، خواهد شد.
یعنی در نهایت نیروهای نظامی افغانستان تجزیه میشوند و هر یک به گروههای قومی خود میپیوندند. این خطر متأسفانه اکنون وجود دارد و دولت مرکزی افغانستان در شرایط کنونی از دولت دکتر نجیب ا... نیز ضعیفتر است؛ زیرا آن دولت حداقل چندین سال در برابر طالبان مقاومت کرد، اما اکنون اشرف غنی معتقد است که اگر نیروهای خارجی به دولت مرکزی افغانستان کمک نکنند، به تنهایی شش ماه نیز نمیتوانند در برابر طالبان مقاومت کنند.
ملازهی درباره هدف طالبان از پیشرویهای نظامی اخیرش در افغانستان گفت: هنوز قطعی نمیتوان گفت که طالبان راه حل سیاسی را کنار گذاشته است و با اتکای صرف به قدرت نظامی، قصد آن را دارد که کابل را اشغال و در نهایت جنگ قدرت در افغانستان را به نفع خود تمام کند. هدف اصلی طالبان از پیشرویهای نظامی اخیر، این نیست که از طریق نظامی جنگ را تمام کنند؛ چون میدانند که بدین شکل جنگ داخلی تمام نمیشود.
اما حداکثر فشار را ایجاد میکنند برای آنکه دولت مرکزی افغانستان را در مذاکرات سیاسی در موضع ضعف قرار دهند و آن فرمول پیشنهادی کنونی را که ۶۰ درصد قدرت در اختیار طالبان و ۴۰ درصد در اختیار دولت مستقر افغانستان باشد، به هم بزنند و درصد پیشنهادی فعلی را به نفع خود افزایش دهند.
وی در پاسخ به اینکه تسلط هرچه بیشتر طالبان بر افغانستان، چه پیامدهایی بر دیگر کشورهای منطقه ازجمله ایران در بُعد امنیتی دارد، گفت: تسلط طالبان بر افغانستان، برندگان و بازندگانی دارد. برندگان این وضعیت، عربستان سعودی و امارات متحده عربی هستند که به لحاظ ایدئولوژیکی به طالبان نزدیکی دارند و البته پاکستان که به لحاظ سیاسی و نظامی حامی اصلی طالبان است. بازندگان این شرایط نیز هند، ایران، روسیه و چین هستند.
هند جایگاهی را که اکنون در افغانستان دارد، بدون شک در دوره تسلط طالبان نخواهد داشت و بی شک موقعیتش تضعیف خواهد شد. ایران نیز حداقل از سه منظر با خطر روبه رو میشود. نخست آنکه ایران با موج جدید مهاجرت از افغانستان به ویژه از جانب شیعه مذهبان و هزارهها روبه رو خواهد شد. دوم، تهدید امنیت شرق ایران است؛ زیرا موقعیت نیروهای ضدسیستمی علیه ایران مانند گروههای بنیادگرا و افراطی مذهبی همچون داعش را تقویت میکند؛ و درنهایت، ترانزیت مواد مخدر که منبع اصلی درآمد طالبان است، به واسطه آن تشدید میشود.