لیلی رحمانی - قطارشهری بخشی از زندگی شهروندانی است که هر روز از آن برای سفرهای درون شهری خود استفاده میکنند و ساعاتی از زندگی روزمره آنها را شکل میدهد و میشود گفت هریک از این شهروندان هر روز دقایق زیادی را در مترو زندگی میکنند. از این رو تکرار مسائل و مشکلات برای این شهروندان به موضوعی فرسایشی تبدیل میشود. البته برعکس این موضوع هم اتفاق میافتد؛ در صورت رعایت شدن مسائل رفاهی، شهروندان میتوانند به آرامشی هرروزه در سفرهای درون شهری خود دست یابند. خط یک قطارشهری مشهد که سرانجام پس از چند دهه در سال ۸۹ به بهره برداری رسید، مشکلات ریز و درشتی داشته است که حدود یک سال پیش با همراه شدن مدیرعامل وقت قطار شهری در سفری یک روزه در مسیر خط یک، در قالب گزارش «بامسئولان»، مردم رودررو مسائلشان را مطرح کردند. اکنون که حدود ۳ سال است که خط ۲ قطارشهری هم فعال شده، در حالی بار دیگر به ایستگاههای قطارشهری میرویم که بسیاری از مشکلات همچنان باقی است.
از نبود آسانسور تا نمایشگرهای ناهماهنگ در خط ۲
«آسانسور کجاست؟» این را خانم جوانی از راهنمای ایستگاه میدان شهدا خط ۲ قطارشهری میپرسد، اما راهنما او را به سمت پلهها راهنمایی میکند و او غرولند کنان همان طور که به سمت پلهها میرود، میگوید: ایستگاههای خط یک همه آسانسور دارند، اما خط ۲ این امکان را ندارد. لطفا از مسئولان بخواهید برای این موضوع فکری کنند.
کمی جلوتر اطلاعات سفر روی چند مانیتور بزرگ نمایان است، اما خانم جوانی که همراه با فرزندش منتظر قطار است، میگوید: فکر میکنم زمان رسیدن قطار به درستی درج نشده است. من و پسرم چند دقیقهای است که اینجا منتظریم و چندبار زمان ورود قطار تغییر کرده، اما هنوز قطار نیامده است. فکر میکنم مدتی است قطار دیرتر از زمان تعیین شده روی مانیتور سر میرسد. او ادامه میدهد: راستش را بخواهید، خطیک سرعت بهتری دارد و خیلی سریعتر میرسد، البته ناگفته نماند واگنهای خط ۲ بزرگتر و دل بازتر از خط یک هستند.
آنتن دهی نامناسب تلفن همراه
حدود یک دقیقه بعد قطار از راه میرسد و مسافران سوار میشوند. باد ملایمی از چند دریچه داخل واگن میوزد و سکوتی هم حکم فرماست که چنددقیقه بعد، صدای اپراتور آن را میشکند.
۲ دختر جوان با شنیدن صدا پوزخندی میزنند. یکی از آنها به نام الناز میگوید:صدای اپراتور همیشه من و دوستم را به خنده میاندازد. صدایش و به ویژه انگلیسی حرف زدنش اصلا خوب نیست. از طرفی صدا گاه آن قدر بلند است که مسافران را آزار میدهد و گاه آن قدر ضعیف که برای شنیدنش باید گوش هایمان را تیز کنیم.
یکی دیگر از دخترها میگوید: به نظر من اگر زبان عربی اضافه کنند، بهتر است. من بارها مسافران عرب را در قطار دیده ام، اما فکر نمیکنم کسی سوار این قطار شود که نیاز به ترجمه انگلیسی داشته باشد. او ادامه میدهد: لطفا بگویید برای آنتن موبایلهای ما هم فکری کنند. خط ۲ آن قدر زیر زمین است که خیلی وقتها آنتن نداریم!
نبود رمپ ویژه معلولان
خیلی زود به ایستگاه شریعتی میرسیم. ایستگاهی که نقطه مشترک خط یک و ۲ است. در مسیر رسیدن به خط یک با خانم جوانی همراه میشوم. میگوید:برای خودم مشکلی پیش نیامده، اما کافی است به آدمهایی که از قطارشهری استفاده میکنند، نگاه کنید. اگر به عنوان گردشگر به اینجا آمده باشید، فکر خواهید کرد ما در این شهر معلول نداریم! اما درواقع موضوع این است که بسیاری از آنها نمیتوانند از امکانات استفاده کنند. به عنوان مثال، همین ایستگاهها که اثری از رمپ ویژه معلولان در آن وجود ندارد! البته ناگفته نماند که در خطیک حتی به تعداد کافی پله برقی هم نیست، چه برسد به رمپی برای معلولان.
صحبتهای این شهروند کنجکاومان میکند تا محلهای ورود و خروج را بررسی کنیم. همان طور که او گفته بود، به جز چند تابلو که محل گذاشتن ویلچر و «ورود ویلچر به قطارشهری ممنوع» را نشان میدهد، اثری از رمپ یا حتی یک ویلچر وجود ندارد.
خط یک؛ شلوغ، اما دقیق
در ایستگاه شریعتی پیاده میشویم و در انتظار قطار خط یک میمانیم. تابلو زمان یک دقیقه را تا رسیدن قطار نشان میدهد و درست سر زمان تعیین شده از راه میرسد. سوار واگن و همراه زوج جوانی میشویم که از برخی امکانات داخل ایستگاهها گله دارند. خانم جوان خیلی سریع میگوید: من نمیدانم چرا یک آب خوری در این ایستگاهها نیست؟ فروشگاههای داخل ایستگاهها هم که بیشتر تعطیل اند!
مرد جوان هم ادامه صحبتهای همسرش را میگیرد و میگوید: این قبیل امکانات در ایستگاهها معمولا کم است. مثلا در هیچ کدام از ایستگاهها نه اثری از سرویس بهداشتی است و نه چنانچه که همسرم گفت، میتوان یک آب سردکن پیدا کرد.
استفاده از کپسول گاز در مغازهها
در ایستگاه پارک ملت به سراغ یکی از معدود مغازههای فعال این ایستگاه میرویم. پسر جوانی از پشت پیشخوان بلند میشود و با حالتی درمانده میگوید:مشکلات زیاد است، کدام را بگویم؟
این مغازه را اجاره کرده ام و ماهیانه نزدیک به یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان هم اجاره میدهم، اما حتی به من اجازه نمیدهند از آسانسورها استفاده کنم. باید بارهای مغازه را از پلهها بالا بیاورم و اگر بیشتر از ۵ بار از آسانسور استفاده کنم، دیگر نمیتوانم در اینجا بمانم و عذرم را خواهند خواست. آن طور که این مغازه دار میگوید، آنها حتی گاز هم ندارند. درحالی که به فر گرم و روشن داخل مغازه نگاه میکنیم، توضیح میدهد: این فر را با کپسول روشن نگه میداریم، اما نکته جالب این است که حق نداریم تا زمان تمام شدن کپسول قبلی هیچ کپسول دیگری داخل مغازه بیاوریم. گاهی پیش میآید درحالی که مشتری منتظر آماده شدن سفارشش است، کپسول تمام میشود. آن وقت باید به او بگویم لطفا بروید، چون باید بروم و کپسول بیاورم!
در طول گذر از ایستگاههای مختلف، یاد یکی از پیامکهای ارسالی شهروندان به روزنامه میافتیم که موضوع کمبود سطلهای زباله و نظافت را مطرح کرده بود. درست است که سطل زبالهای وجود ندارد، اما حلقههای فلزی که کیسههای زباله را در میان خود نگه داشته اند و در فاصلههای منظم از هم قرار دارند، به نوعی همان کار سطلهای زباله را انجام میدهند. سفر حدود یک ساعت ونیم ما با بازگشتن به مبدأ به پایان میرسد و این درحالی است که در دقایق آخر تهویه نامناسب داخل ایستگاه خط۲ برایمان آزاردهنده شده است. موضوعی که شاید بیشتر مسافران به دلیل توقفهای کوتاهشان در ایستگاهها زیاد متوجه آن نشوند، اما زمانی که موضوع را با یکی از مأموران قطارشهری در میان میگذارم، چهره اش را در هم میکشد و میگوید:پس ما که چندین ساعت در اینجا کار میکنیم، چه بگوییم؟
هزینه احداث و نگهداری سرویس بهداشتی زیاد است
مدیر روابط عمومی شرکت بهره برداری قطارشهری در پاسخ به موضوعات مطرح شده به موضوع نبود سرویسهای بهداشتی در ایستگاههای قطارشهری اشاره میکند و میگوید: طبق استانداردهای جهانی و با تأکید بر اینکه این ایستگاهها محل توقف دائمی نیستند و مسافران بیشتر از ۵ دقیقه در ایستگاه حضور ندارند، نیازی به احداث سرویس بهداشتی در ایستگاهها احساس نمیشود. به گفته میثم زارع هزینههای احداث و نگهداری سرویسهای بهداشتی بسیار بالاست؛ بنابراین امکان احداث آنها در ایستگاهها میسر نیست. با این وجود در هر ایستگاه یک یا ۲ چشمه سرویس بهداشتی وجود دارد که مخصوص کارکنان است و ما طبق بخش نامهای از کارکنان هر ایستگاه خواسته ایم تا در صورت درخواست، اجازه استفاده را به سالمندان، بیماران خاص، زنان باردار و کودکان بدهند. شهروندان میتوانند در صورت بروز تخلف، موضوع را گزارش دهند تا برخوردهای لازم صورت گیرد. زارع توضیح میدهد: تمامی ایستگاههای خط یک در نزدیکی مساجد و سرویسهای بهداشتی عمومی قرار دارند که دسترسی به آنها آسان است. درباره وجود آب سردکن نیز تنها ۲ ایستگاه سعدی و شریعتی آب سردکن ندارند که پس از رفع مشکل آب این ۲ ایستگاه، شرکت قطارشهری پس از خرید دستگاههای آب سردکن آن را نصب خواهد کرد.
حل مشکل معلولان پس از تحویل کامل قطارشهری به شرکت بهره برداری
مدیر روابط عمومی شرکت بهره برداری قطارشهری با توضیح اینکه وظیفه این شرکت جابه جایی ایمن مسافران است و ایستگاهها پس از ساخت به شرکت بهره برداری قطارشهری تحویل میشود، بیان میکند: آسانسورهای خط ۲ در حال ساخت است و هنوز تحویل نشده، اما بلافاصله پس از تحویل به بهره برداری خواهد رسید و مشکل جابه جایی معلولان با راه اندازی آسانسورها حل خواهد شد. به گفته زارع، در زمینه ورود ویلچرها به قطار در خط ۲ مشکلی وجود داشت که دلیل آن، فاصله بین قطار و ایستگاه است و اکنون این مشکل رفع شده است. او درباره گلههای مطرح شده به صدای اپراتور نیز بیان میکند: این صداها بر اساس استاندارد تنظیم میشود و تصور ما بر این است که در زمان ازدحام، صدا ضعیفتر به گوش شهروندان میرسد که باعث اعتراض میشود. البته ما موضوع را برای بررسی بیشتر با بخش فنی در میان گذاشته ایم.
گازرسانی ایستگاهها اکنون امکان ندارد
او تکمیل سامانههای تهویه خط ۲ را منوط به اقدام شرکت ساخت میداند و میگوید: موضوع گازرسانی مغازهها در ایستگاهها را به دلیل وجود موارد ایمنی از سوی شرکت گاز اکنون امکان پذیر نیست. به گفته او به دلیل وجود اتصالات برق در ایستگاهها امکان آسیب لولههای گاز وجود دارد.