شکیبا افخمیراد | شهرآرانیوز - علی باغفر نوازنده درامز و موسیقی دان سرشناس مشهدی از جمله هنرمندانی است که با وجود شیوع کرونا، روزهای پرکاری را در این یک سال ونیم پشت سر گذاشته است. همکاری در آلبوم افرادی، چون حامد بهداد و نوید اربابیان در کنار پیگیری تولید و انتشار اولین آلبوم مستقل رسمی خودش، بخشی از فعالیتهای باغفر در عرصه موسیقی بوده است. او در این مدت در سینما هم فعالیت داشته و به عنوان بازیگر در فیلم «گیجگاه» ساخته عادل تبریزی، سینماگر مشهدی به ایفای نقش پرداخته، فیلمی که در جشنواره ملی و جهانی فجر اکران و رونمایی شد.
باغفر هرچند سال هاست که برای ادامه فعالیت هایش به تهران رفته، اما همچنان رابطه اش را با هنرمندان مشهد حفظ کرده است. او میگوید: من اهل مشهدم و این شهر برای من عزیز است، معلوم است که حواسم هنوز باید به مشهد باشد و من کارهایم را در اینجا هم پیگیری میکنم.
باغفر بر این باور است که نتوانسته آن طور که دلش میخواهد کاری برای شهرش انجام دهد. در ادامه گفت وگوی ما با این هنرمند درباره فعالیت هایش در سینما و موسیقی در دو سال اخیر را میخوانید.
من اولین بار در فیلم «فروشنده» اثر اصغر فرهادی جلوی دوربین رفتم. در ابتدا آقای فرهادی از من خواسته بود که در زمینه ساخت موسیقی فیلمش کمک کنم، اما بعد از مدتی بازی در فیلم را هم به من پیشنهاد داد. البته نمیتوان اسم آن را بازی گذاشت. من حضور کوتاهی در فیلم داشتم. این شروع ماجرا بود. سپس بازی در فیلم «راه رفتن روی سیم» به کارگردانی احمدرضا معتمدی به من پیشنهاد شد که فیلم بسیار سختی بود و بعد از سه سال روی پرده سینماها رفت. بعد از این کار یک فیلم کوتاه بازی کردم و «گیجگاه» هم چهارمین حضور من در دنیای بازیگری محسوب میشود. فیلمی که در جشنواره فیلم فجر سال گذشته رونمایی شد.
عادل تبریزی کارگردان و حنیف سروری تهیه کننده این فیلم از دوستان قدیمی من هستند. با حامد بهداد، بازیگر فیلم هم رفیق بودم. زمانی که بازی در «گیجگاه» به من پیشنهاد شد با حامد مشورت کردم و او هم از من خواست در این پروژه حضور داشته باشم. نقشم با نوع زندگی خودم تفاوت داشت که برای من چالش محسوب میشد، اما درنهایت تصمیم گرفتم در فیلم بازی کنم و الان هم پشیمان نیستم.
من از کودکی به سینما علاقه داشتم و سینمای ایران، موج نو فرانسه و ایتالیا را دنبال میکردم، روابط خیلی زیادی هم با اهالی سینما دارم. اما اولویت من همیشه موسیقی است و نمیخواهم به هیچ عنوان به غیر از سازم با چیز دیگری شناخته شوم. چون من جایی میایستم که در آن اعتبار دارم و نقطه قوتم است. این جایگاه همیشه نوازندگی ام بوده و سینما اولویت بعدی من است. هم اکنون نیز فیلم نامهای نوشته ام که شاید به زودی آن را با همراهی یک کارگردان جلوی دوربین ببرم.
این فیلم نامه قصه آدمهای با استعداد موسیقی مشهد را تعریف میکند و فکر میکنم سال آینده که وضعیت کرونا بهتر شود به مرحله تولید برسد.
پروژه آلبوم حامد از ۲۰ سال پیش شروع شد آن زمان ما استودیو داشتیم و حامد به همراه من و مسعود آهنگی به نام «دل و دین» را ضبط کرد که ورژن جدیدش در آلبوم «هزارهیچ» هست. در این سالها چندباری تصمیممان جدی شد که کنسرتی برگزار و آلبومی منتشر کنیم، اما این اتفاق عملی نشد، تا اینکه سال ۹۶ به درخواست حامد گروهی کنارهم آمدند که هسته اصلی آن را من، حامد، مسعود و دارا دارایی تشکیل میدادیم. ما به مدت چند ماه هر روز تمرینات فشرده داشتیم تا بتوانیم کنسرت برگزار کنیم.
آن زمان آقای کیارستمی فوت کرده بودند و با توجه به علاقه زیادی که حامد به او داشت میخواستیم کنسرت تئاتری برای آقای کیارستمی طراحی کنیم. این پروژه بعد از تمرینهای فراوان در استودیو ضبط و تبدیل به آلبوم شد و زمانی که تصمیم گرفتیم آن را منتشر و کنسرتهایی در خارج کشور برگزار کنیم همه گیری کرونا شروع شد تا اینکه چندماه پیش آلبوم «هزارهیچ» در دسترس مردم قرار گرفت. آلبومی که مسعود فیاض زاده برای انتشار و جمع آوری اش خیلی زحمت کشید.
به نظر من نقد و کامنتهایی که در صفحه خود آقای بهداد میشود نمیتواند منبع واقعی بازخوردها باشد، چون مخاطب صفحه حامد بیشتر سینمایی است. بعضیها انتقادهای تندی هم کردند که مثلا تو که بازیگری چرا خواننده شدی. ولی به لحاظ موسیقایی من به هیچ عنوان نظر بدی نگرفتم و همه اش تعریف و تمجید بوده است. حامد قبل از اینکه بازیگر شود، همیشه گیتارش دستش بود و به باور من خواننده خوبی است. او غلیانی در درونش دارد که در هرکاری کمکش میکند و آن قدر برای هرکاری انرژی میگذارد که اصلا امکان ندارد آن کار بد شود. در مجموع بازخوردهای خوبی گرفتیم و به لحاظ فروش هم فکر میکنم نسخه فیزیکی فروش خوبی داشته، اما از فروش نسخه اینترنتی اطلاعی ندارم.
آلبوم حامد، نوید اربابیان و چندین آلبوم دیگر که من به عنوان نوازنده استودیو در آنها ساز زدم از جمله فعالیتهای من در یک سال گذشته بوده، اما مهمترین این فعالیتها انتشار تک آهنگ مستقل خودم و موزیک ویدئوی آن بود که محصول کروناست و، چون کرونا آمد، این آهنگ ساخته شد. در ادامه هم قرار است دو آهنگ دیگر منتشر و تا آخر سال نیز اولین آلبوم مستقلم که احتمالا «دماوند» نام دارد را روانه بازار کنم. ترانه ها، آهنگ سازی و تنظیم قطعات آلبوم که حال و هوایش مربوط به این روزهای جامعه و پاندمی است، بر عهده خودم بوده و دوستان دیگری در آرایش سازی و نوازندگی به من کمک کرده اند.
من ۲۲ سال است موسیقی کار میکنم و ادعای من این است که هیچ وقت موسیقی تجاری کار نکرده ام. این به معنی خوب یا بد بودن نیست. بازار در ایران حساب و کتابهایی دارد که تن دادن به آن هم خوب است و هم بد. خوب به این معنی که بیشتر دیده و شنیده میشوید و بد به این معنا که در جایگاه و سطحی قرار میگیرید که هیچ وقت نمیتوانید آن را درست کنید. من در این ۲۲ سال سمت مارکت نرفتم و اهمیتی هم برایم ندارد. کمبودهایی که در شهرم وجود داشت به من یاد داد چطور مستقل باشم. به همین علت برایم خیلی ترسناک نیست که از یک محصولی پول دربیاورم یا نه.