سمیرا منشادی | شهرآرانیوز؛ سید امین کاظمزاده کارگردان، نویسنده و بازیگر سینما و تئاتر است که از دوران کودکی کارش را شروع کرده است. با آنکه متولد ۱۳۷۱ است، اما دنیایی از تجربه را با خود دارد و پستی و بلندیهای کار هنری را از نزدیک لمس کرده و با آن درگیر شده است. او در مدت ۱۵ سالی که کارش را در زمینه هنر شروع کرده ۹ فیلم کوتاه را کارگردانی کرده و بهدلیل فیلم ۳ دقیقهایش به نام «بشر» در جشنواره بینالمللی پیامبر اعظم (ص) در سال ۹۴ مورد تقدیر قرار گرفته است. همچنین ۸ تئاتر را به روی صحنه برده، یک سریال را کارگردانی کرده که در انتظار نمایش است و یک فیلم سینمایی برای جشنواره فجر در دست تولید دارد. این کارگردان جوان و آیندهدار محله سیدی که در فیلمش قصد دارد از بازیگران تراز اول کشورمان استفاده کند، بیشتر مراحل پیشتولید را طی کرده است. با او همکلام میشویم تا از کارهایی که انجام داده بشنویم.
نخستین تجربهها
سید امین در محله سیدی بزرگ شده و در حال حاضر هم همراه پدر و مادرش در همان محله زندگی میکند. او از همان دوران کودکی به هنر و بازیگری علاقه داشته، اما راه ورود به این عرصه را نمیدانسته است. خودش در اینباره میگوید: «اوایل که کارم را شروع کردم کلاسهای بازیگری مثل الان نبود، از اینرو نمیدانستم که باید به کجا مراجعه کنم.» شوهرخواهرش «علی مدرسی» زمانی به بازیگری علاقه داشته، اما کسی نبوده که راهنماییاش کند، به همین دلیل وقتی متوجه علاقه سیدامین میشود تلاش میکند تا برادر همسرش به خواستهاش برسد. این کارگردان جوان میگوید: «دوم راهنمایی بودم که شوهرخواهرم علاقهام را دید و من را به مجتمع امام رضا (ع) در بوستان ملت برد.»
او سال ۸۷ وارد گروه تئاتری در مجتمع امام رضا (ع) میشود و تمرین را شروع میکند. هر چند بعد از ۶ ماه تمرین کار تئاترشان روی صحنه نمیرود، با این حال ارتباطاتش به آن گروه سبب میشود تا دایره روابطش گستردهتر شود و با سایر افراد و گروههایی که در این زمینه فعالیت میکردند آشنا شود. کاظمزاده با گروه مرحوم عطار نیز آشنا میشود و همراه آنها تئاتر «بیعتشکنان رمضان» را تمرین و سپس در سالن «ابنسینا» اجرا میکنند.
از بازیگری تا نویسندگی و کارگردانی
۱۸ سال بیشتر نداشت که تصمیم گرفت نویسندگی و کارگردانی کارهای خودش را انجام دهد. او برای هیچ کدام از رشتههایی که در آن فعالیت داشته به کلاس نرفته و همه آنها را بهطور تجربی یاد گرفته است. کاظمزاده در این زمینه میگوید: «کار کردن در تئاتر سخت است. باید هزارخان را پشت سر بگذارید تا در کاری سر تمرین بروید. از اینرو تصمیم گرفتم خودم نویسنده و کارگردان کارهای خودم باشم.» او که مطالعه زیادی داشته قلم به دست میگیرد و شروع به نوشتن میکند. کاظمزاده میگوید: «نتیجه کارم نوشتن تئاتر کودکی بود به نام «قلی و گلی» که ۵ روز آن را در یکی از سالنهای شهر اجرا کردیم، اما از سوی جامعه تئاتر بسیار مورد انتقاد قرار گرفت.»
او ضعف کارش را قبول دارد و تأکید میکند: «هر کاری برای اولینبار میتواند همراه با نقاط ضعفی باشد. اما این سبب نمیشود که دیگر کار را کنار بگذارم. در کار بعدیام که سال ۱۳۹۰ به نام «شهر سلامت» بود آن ضعفها را برطرف کردم. این کار هم برای کودک بود و بسیار مورد استقبال شهروندان و تئاتریهای شهر قرار گرفت.» او در سالهای بعد نمایشهایی از جمله ۵ خورشید تابان، خوابگاه دختران، غول آخر، کله پوکها و... را به روی صحنه میبرد. کاظمزاده تاکنون ۹ فیلم کوتاه ساخته و در این میان برای فیلم «بشر» جایزه جشنواره فیلم پیامبر اعظم (ص) را گرفته است.
رقابت یا حسادت
کاظمزاده چند سالی برای فعالیتش به چناران و شهرستانهای اطراف میرود. آنجا کارهایش را به روی صحنه میبرد. هنگامی که علتش را میپرسیم در یک کلام خلاصه میگوید «حسادت»؛ آنچه سبب شده تا او و بسیاری دیگر از اهل هنر نتوانند کارشان را ادامه بدهند. او حال و روز این روزهای تئاتر و سینما را خوب نمیداند و میگوید: «در این روزهایی که کرونا سایهاش را روی همه مشاغل انداخته است تئاتر و سینمای شهر هم تحتتأثیر آن قرار گرفته است. ۲ سال است که سالنها اجرایی به خود ندیدهاند. بالأخره اهالی تئاتر و سینما هم باید از راهی کسب درآمد کنند. تصور کنید این ۲ سال بازیگران، سالنها و... چطور خرج زندگی خود را تأمین کردهاند.» کاظمزاده در صحبتهایش به این نکته اشاره میکند که تولید کار در زمینه تئاتر کم شده و تولیدگنندگان را با مشکلهای مالی فراوانی روبهرو کرده است. از سوی دیگر سرمایهگذار بهسختی حاضر میشود در کاری سرمایهگذاری کند. به همین دلیل برخی اهالی سینما و تئاتر مجبور میشوند نقشها را بفروشند تا بتوانند کارشان را ادامه بدهند.
خبری از شهرت و پول نیست
بسیاری از آدمها تصور میکنند اگر به سمت تئاتر و سینما بروند، شهرت و پول برایشان فراهم میشود. به همین دلیل خود را به آب و آتش میزنند تا به این عرصه ورود کنند. حال آنکه صدای دهل شنیدن از دور خوش است.
کاظمزاده هم این موضوع را تأیید میکند و در صحبتهایش میگوید: «سینما و تئاتر منبع مالی محسوب نمیشود. این روزها همه با دوربینهایی که دارند بازیگر و کارگردان هستند. به همین دلیل دست در کار هنری زیاد شده و همه مدعی
هستند.
از سوی دیگر، از بین هزاران نفری که برای بازیگری، نویسندگی، کارگردانی و... وارد این کار میشوند فقط آنهایی که استعداد دارند میتوانند راهی برای خودشان باز کنند.»
کلاسهایی که وقت را هدر میدهند
این روزها در جاهای مختلف شهر کلاسهای هنری دایر شده است. کلاسهایی که شرکتکنندگان بسیاری را جذب میکنند. بماند که برخی هنرمندان هم کلاسهایی برای آموزش و استعدادیابی دارند. کاظمزاده که کارش را تجربی پیش برده است میگوید: «برخی از افرادی که در کلاسهای بازیگری شرکت میکنند استعداد ندارند، مربی هم این موضوع را میداند.
اما هنرجو را چندین ترم به کلاس میکشاند و پولهای هنگفتی از او میگیرد به این بهانه که روزی نقشی به او خواهد داد. هنرجو هم که تصویر خود را بر سر در سینماها تصور میکند این هزینهها را با جان و دل پرداخت میکند. در آخر هم به او میگویند فعلا کاری نیست، بعدا خبرت میکنیم. در حالی که میتوانند از همان ابتدا بگویند که استعدادی نداری.»