شهرآرانیوز - چه موفقیتی برای نویسنده، آرمانیتر از اینکه وقتی شخصیت داستانش مرد، خوانندگانش سوگوار شوند و در خیابانها گریه کنند و با بازوبند سیاه بر سر کارشان حاضر شوند؟ آن هم نویسندهای که شخصیت داستانی یادشده را مزاحم خود و مانع از پرداختنش به کارهای مهمتر بداند! آن نویسنده سر آرتور کانن دویل (۱۹۳۰ - ۱۸۵۹)، پزشک و داستان نویس اسکاتلندیِ ایرلندی تبار بود که امروز هفتم ژوئیه سالگرد درگذشتش است، آن شخصیت داستانی شرلوک هولمز، کارآگاه خصوصی باهوش و تیزبین، و آن کارهای مهمتر از دید آقای کانن دویل نوشتن رمان تاریخی و داستان ارواح و داستانهای مربوط به علم پزشکی و ... بود، البته او نویسنده پرکاری بود و در زمینههای گوناگون قلم زد، اما جایی از مسیر نوشتن، سعی کرد از شر شرلوک هولمز خلاص شود. او که این کارآگاه دوست داشتنی را بر اساس شخصیت یکی از استادان دانشگاهش در مجموعهای از داستانهای جنایی آفریده بود، در داستان «مشکل نهایی» هولمز را در موقعیت درگیری با دشمن معروفش پروفسور موریارتی جنایتکار قرار داد و باعث شد هر دو از آبشار سقوط کنند.
این پایان به مذاق مردم خوش نیامد و اندوه بزرگی بر جامعه چیره شد. روایتی تأییدنشده نیز میگوید که معترضان شیشههای خانه نویسنده را شکستند! در نتیجه، ناشران که زمانی از پذیرفتن نخستین داستانهای شرلوک هولمز اکراه نشان داده بودند، از او خواستند در قبال حق التألیف شایان توجه، بازگشت کارآگاه را رقم بزند. کانن دویل پذیرفت و در ادامه ماجراهای شرلوک هولمز را این گونه جلوه داد که پس از آن درگیری، هولمز زنده مانده، اما برای دستگیری دیگر جنایتکاران هم دست موریارتی تظاهر به مردن کرده است. چنین شد که داستانهای مربوط به این شخصیت مانای ادبیات جنایی در چارچوب ۵۶ داستان کوتاه و ۴ رمان شکل گرفت.
شرلوک هولمز با هوش سرشار و دقت بسیار و دلیل آوردنهای منطقی، نمونهای سرآمد از کارآگاهان داستانی به نمایش گذاشت. کتاب گینس او را «شناخته شدهترین شخصیت خیالی» میداند و او حتی آن قدر محبوب است که برخی باور نکرده اند انسانی واقعی نباشد. راوی بیشتر داستانهای هولمز دوست و همراهش دکتر واتسون است. از دیگر شخصیتهای این مجموعه، دو مأمور اسکاتلندیارد، لسترید و گرگسون، هستند که وقتی در حل معمای پروندههای جنایی شان درمی مانند، به هولمز مراجعه میکنند.
گفته شده که زندگی شرلوک هولمز به زندگی کارآگاهی واقعی به نام جروم کامینادا شبیه است.
آرتور کانن دویل که لقب سِر را دریافت کرد، در آغاز نوشتن متأثر از نویسندهای فرانسوی به نام گابریو بود. گابریو نخستین نویسنده داستانهای پلیسی است که بررسی جرم بر پایه دانش و منطق را به کار گرفت.
کانن دویل سابقه حضور در جنگ جهانی اول و قاره آفریقا را دارد. او در پی تحصیلات دانشگاهی وارد حرفه پزشکی شد، اما بعد به نفع ادبیات از این شغل فاصله گرفت تا اینکه به تمامی رهایش کرد. یکی دیگر از چیزهایی که این نویسنده نامدار با آن کنار نیامد، باورهای کاتولیکی بود که از خانواده به ارث برده بود.
او به فلسفه لاادری گری و نیز به عرفان گرایش پیدا کرد. در داستانهای پرشمار او به جز ماجراهای شرلوک هولمز، رمان تاریخی و داستان ماورایی و داستان علمی و نمایش نامه هم یافت میشود، اما اگرچه گاه – مانند آثار ماجراییِ پروفسور چَلنجر – مشهور شدند، چه بسامجموعه شرلوکهولمز متمایزترین نوشتههای اوست. وقایع شیرین و دلپذیری که کارآگاه زیرک ما محقق میساخت، نه تنها پس از مرگ او به دست نویسنده از نو پدیدار شد که پس از مرگ خود کانن دویل هم، این بار به دست نویسندگانی دیگر مانند فرزند او و آنتونی هوروویتس ادامه یافت.
همچنین در سینما و تلویزیون اقتباسهای فراوان از روی این داستانها انجام شد که از به یادماندنیترین هایش میتوان به سریالی اشاره کرد که جرمی برتِ فقید در آن ایفاگر نقش هولمز بود.
در ایران کتابهای کانن دویل و اقتباسهای دیگران از نوشته هایش با اقبال مترجمان و خوانندگان روبه رو شده است و مترجمانی، چون کریم امامی، قاسم صنعوی و رامینآذربهرام ماجراهای شرلوک هولمز را به فارسی برگردانده اند.
*برخی منابع این یادداشت عبارتند از کتابهای «معامله پرسود و داستانهای دیگر» (ایتالو کالوینو، دینو بوتزاتی، میخائیل بولگاکف و...؛ مژده دقیقی؛ انتشارات نیلوفر؛ ۱۳۸۵) و «آخرین ضربه آرشه» (آرتور کانن دویل؛ قاسم صنعوی؛ نشر شمشاد؛ ۱۳۹۶).