حجاب فقط پوشش نیست بلکه فراتر از یک کنش فردی، یک رفتار دینی و حتی بالاتر، به مثابه یک مکتب مطرح است. مکتب درست زندگیکردن، اندیشمند زیستن، سلامت سلوک کردن و سعادتمند به سوی فردا رفتن است؛ لذا از فرد محجبه توقع رفتاری است که از متدینترین و اخلاقیترین مردم میتوان انتظار داشت.
این گزاره را با تأکید بیان کردم تا به یک بستر تازه در بحث حجاب گام بگذاریم با این تصریح که حجاب مد نیست که هر روز به شکلی درآید.
حرف در این نیست که فرد محجبه نباید زیبا بپوشد و در پوشیدهپوشی خود هنر به خرج ندهد. اتفاقا باید هنرمندانه بپوشد و با وزانت حجاب خود، مبلغ این تکلیف الهی باشد. البته روش انجام تکلیف باید در راستای همان تکلیف نظم یابد و در نگاهی کلانتر، با دیگر تکالیف دینی انسان، دارای هارمونی بشود و با کامل کردن یکدیگر، شمایی کامل و شاخص برای شخصیت دینی فرد تعریف کنند.
اینکه عرض میکنم حجاب مد نیست که هر روز به رنگی و شکلی دربیاید از این روست که در بستر فضای مجازی شاهد تبلیغهای لوکس برای آدمهای محجبه هستیم. اگر سری به صفحههای اینستاگرام بزنید، این واقعیت را ملموستر درخواهید یافت که انگار دارد نوعی رفتارسازی جدید رخ میدهد که به نام حجاب، دارد حجاب را به حاشیه میراند.
انگار در بستر حجاب دارند به طراحی و ترویج تعریف تازهای از حجاب میپردازند که با خود سبک زندگی و رفتاری تازهای به همراه میآورد، سبکی که اگر پوشش صددرصدی هم داشته باشد، با روح حجاب ناسازگار است که حجاب، پوشیده رفتاری است نه به رخ کشیدن، و با تفسیری که برخی مفسران بر آن تأکید دارند، آیات ناظر به حجاب، حتی «و قل للمؤمنات یغضضن من أبصارهن و یحفظن فروجهن و لا یبدین زینتهن إلا ما ظهر منها و لیبضربن بخمرهن علی جیوبهن و لا یبدین زینتهن» (نور، آیه ۳۱) علاوه بر تأکید بر حجاب، به منع تفاخر هم نظر دارد.
نباید زینتهایشان را آشکار کنند، چون باعث توسعه حسرت در میان فقرا میشود. با این نگاه، آنچه بهاصطلاح به آن «حجاب لاکچری» گفته میشود جای «اما» و «اگر»های فراوان دارد، چون در عمل، به مسابقهای برای نمایش داشتهها و به رخ کشیدن تازههای بازار است که فقط گروهی اندک میتوانند آن را فراهم کنند. توجه داریم که حجاب امری دینیاجتماعی است.
رعایت آن باید اخلاق دینی و اجتماعی را مدد برساند نه اینکه حسرت نداشتهها را در نگاه بسیاری برانگیزاند و به عریــــانسازی فاصلـــههای اقتصادیاجتماعی بینجامد. این، عملا ایستادن در برابر فرهنگ دینی است که حجاب بخشی از آن است. با بررسی نتایج پدیده حجاب استایلها میتوان به این قاعده فقهیحقوقی توجه داد که «ما قصد لم یقع و ما وقع لم یقصد».
یعنی آنچه منظور بوده واقع نشده و آنچه واقع شده منظور نبوده! اگر به دنبال تعظیم و تکریم حجاب هستیم، باید به شیوهای اقدام کنیم که با هدف فرهنگ حجاب همخوان و همخانواده باشد. پوشیدگی، آراستگی، حریمداری و حرمتگذاری را ترویجی بایسته و شایسته باشد.