ماهي هاي مهاجر، ماهي هاي مديترانه اي! ماهي هايي كه گاهي براي زندگي بهتر و گاهي براي اعتقاد هجرت را بر ميگزينند!
فرق نميكند براي دفاع از حرم در قالب دلاوران "فاطميون" به سوريه هجرت كنند، يا شبيه "محمد" و "ليلا" ي "مديترانه" از زادگاه خويش براي كار چند صباحي به مشهد بروند...!
آري! فيلم سينمايي مديترانه حكايت هجرت است براي اعتقاد.
فيلم سينمايي "مديترانه" ساخته ي "هادي حاجتمند" را در جشنواره فيلم فجر ديدم.
فيلمي كه متعلق به سينماي قصه گو ست! روايت و داستان درستي دارد؛ تدوين مناسبي روي آن صورت گرفته و يك فيلم صاحب عيار و هويت مند است.
از نكات اززنده ي "مديترانه" آن است كه جزء فيلمهايي ست كه بصورت پيشگام و پيشتاز به مساله لشكر فاتح "فاطميون" (مدافعين حرم افغانستان) پرداخته است! اين فيلم بدور از هرگونه شعار زدگي و اغراق در روايت رزمندگان مدافع حرم را انسانهايي شبيه همه ي مردمان نشان ميدهد!
آنها غذا ميخورند، ميخوابند، شادي ميكنند، ميخندند ، ترانه ميخوانند و تنها يك چيز مرز و وجه تمايز آنها با سايرين است!
"اعتقاد و انتخابشان!"
آنها بر مبناي باورهاي عميق و اصيل اعتقادي شان انتخاب كرده اند هر كجا انساني مظلوم باشد نبايد مرز ها را به رسميت شناخت و بايد به ياري او رفت...! در اين مسير شيعه و سني و مسلمان و مسيحي نيز مشترك اند.
يادم مي آيد يكي از دوستان افغانستاني ام كه مدافع حرم بود ميگفت ما با شما ايرانيان جدا از آنكه "وطندار" (هموطن) هستيم؛ "خون شريك" نيز هستيم! و اين "خونشريك" فلسفه ي عميقي دارد!
وقتي دو گروه براي يك اعتقاد و هويت مشترك خونشان بر زمين مي ريزد ديگر تا ابد خون شريك ميشوند و گويا خونهايشان تا تاريخ برپاست با هم گره خورده است.
با اين باور "مديترانه" اين غيرت مشترك را آنجا كه يكي از فرماندهان فاطميون خود را بچه ي "شاه عبدالعظيم" معرفي ميكند و معتقد است او غيرت ِ افغانستان و ايران را با هم بدوش ميكشد به خوبي و زيبايي به نمايش گذاشته است...!
و كارگردان با هوشمندي در انتخاب نام "مديترانه" به مرزهاي نبرد بزرگ جهاني حق و باطل و مبارزه ي سرنوشت ساز صهيونيزم در مقابل جبهه ي عدالتخواهي و صلح طلبي جهاني اشاره داشته ؛
نكته ي جالب در "مديترانه" آن است كه به نوعي بحران آب را كه تحليلگران منشاء جنگ آينده ي جهاني ميدانند به رخ كشيده است!
بطوري كه "محمدِ" قصه ي مديترانه (پوريا پور سرخ) بعنوان يك تكنسين شركت آب و فاضلاب مشهد براي باز راه اندازيِ تصفيه خانه اي كه "داعش" با تصرف آن آب را به مردم بسته است به سوي سوريه راهي مي شود!
انگار فيلمساز در لايه ي پنهانِ داستان خويش ميخواسته بازتعريفي از روايت عاشورا براي امروز ارائه دهد و به رخ بكشد كه در تمام طول تاريخ اين روشِ يزيديان بوده است كه آب را بر تشنگان ببندند و شبيه به لشكر سيدالشهداء عليه السلام (كه البته قطعا همانندي در هيچ كجاي تاريخ به ايشان يافت نمي شود) لشكري بايد از نقاط مختلف و فرهنگهاي مختلف گرد هم بيايند كه از "وهب نصراني" تا "جُون" تيره پوست تا "حبيب بن مظاهر" كهنسال و "شاهزاده علي اصغر" كودك و جناب "حُر" كه توبه كرده در آن باشند.
و در اين ميان وقتي بحرانِ آب تبديل به جنگ مي شود؛ طبيعي ست كه عده اي سودجو و فرصت طلب نيز از آب گل آلود به نفع خويش ماهي هاي منفعت طلبانه بگيرند! كه البته اين موضوع نيز بخوبي در "مديترانه" به نمايش در آمده است.
نكته ي بعدي بازيهاي حساب شده و دقيق فيلم است. تا آنجا كه از "پوريا پورسرخ" يكي از بهترين بازيهاي چند سال اخيرش را مي بينيم ؛ "بهرنگ علوي" نقشش را بسيار باور پذير ارائه ميدهد و بازي فكر شده و مبتني بر شخصيت پردازي درست "مهراوه شريفي نيا" مانند مرواريدي در فيلم مي درخشد!
اين درخشش در بازي بازيگران غير اصلي نيز به چشم مي آيد و همه بدون بزرگنمايي بازيهاي باورپذير و خوبي ارائه كرده اند.
ضرباهنگ فيلم نيز كه به مدد تدوين شكل گرفته؛ ريتم خوبي براي فيلم ساخته ؛ طوريكه مخاطب را خسته نمي كند و جذابيت داستان در هر لحظه كشش مناسبي براي همراهي با خود به مخاطب ميدهد كه البته با كمي حذف و اضافه نمودن شايد اين ريتم بهتر هم بشود.
در مجموع مديترانه را فيلم محترم و درستي ميدانم كه هم خوب قصه ميگويد و هم نماهاي خوب، روايت درست و موسيقي قابل اعتنا و بازيهاي دقيق و خوبي دارد . و همه اين نكات باعث ميشود كه بتوان از چند نقطه ضعف كوچك مانند در نيامدنِ پلان سرقت گوشيِ "ليلا" ، يا ضعف فيلمبرداري پلانهاي سوريه اغماض و چشم پوشي نمود.
"مديترانه" شايد بعنوان دومين تجربه سينمايي "هادي حاجتمند" يك شاهكار سينمايي قلمداد نشود! اما اثري قابل اعتنا و محترم به نظر مي رسد كه سعي كرده اصول سينما را بدرستي رعايت كند و نمايي از يك فيلمساز مولف كه انديشه هايي براي آينده ي مسير سينمايي خود در سر دارد به مخاطبان ارائه دهد؛ بطوريكه ميتوان با جرات گفت : در ورود امثال "هادي حاجتمند" ، "دانش اقباشاوي" ، "مرتضي علي عباسميرزايي" ، "هادي نائيجي" و... به روند فيلمسازي بايد تولد سربازان گام دوم انقلاب را مشاهده كرد و ميلادِ "ملاقلي پورها"، " حاتمي كياها" و "درويش ها" ي نسل جديد سينما را جشن گرفت.