«کافه بازی»، «کافه علم» و «کافه کارآفرینی» ویژه دختران مشهدی احداث می‌شود شهردار مشهد: بوستان‌های «بهشت» و «آفتاب» ویژه بانوان به زودی به بهره‌برداری می‌رسد مبدا تعیین مسافت شهر مشهد از سایر شهر‌ها کجاست؟ چهارمین کنفرانس بین‌المللی برنامه‌ریزی و مدیریت شهری در مشهد مقدس برگزار می‌شود نشان مشهدالرضا(ع) باعث رونق فعالیت‌های مردمی و جهادی می‌شود لزوم معرفی مشهد به عنوان دومین کلانشهر مذهبی دنیا روزشماری وقایع انقلاب اسلامی در مشهد، از اول تا چهارم دی‌ماه ۱۳۵۷ (بخش اول) | بیمارستان شاه‌رضا، پایگاه انقلاب مشهد آغاز هفته ملی مشهد با اجرای برنامه‌های ویژه فرهنگی، هنری و گردشگری جذب ۲۱ بانوی آتش‌نشان در مشهد ابلاغ برنامه‌های استقبال از بهار ۱۴۰۴ در مشهد از نیمه دی‌ماه هوای کلانشهر مشهد، همچنان آلوده است (۲ دی ۱۴۰۳) ناصحی: رویداد نشان مشهد الرضا(ع) باید در سطح ملی و بین المللی دیده شود نشان مشهد الرضا(ع)؛ فرصتی برای آشنایی نسل آینده با چهره‌های تاثیرگذار اقتصادی مشهد برگزاری اولین نشست کارگروه زیارت شورای عالی استان‌های کشور اختصاص ۱۳۰ تاکسی ون به تاکسیرانی مشهد (۲۸ اذر ۱۴۰۳) یادگارهای کوهسنگی مشهد در دل سازه‌های شهر حل اختلاف میان وزارت کشور و ایران‌خودرو بر سر ۹۰ تاکسی ون شهرداری مشهد بررسی مشکلات ساخت‌وساز‌های غیرمجاز در محلات حاشیه شهر مشهد | لنگرانداختن بسازوبفروش‌ها در بولوار توس آغاز اولین روز زمستان در مشهد با آلودگی هوا سرپرست شرکت بهره‌برداری قطارشهری مشهد منصوب شد (یکم دی ۱۴۰۳) امضای تفاهم‌نامه ٢ هزار میلیارد تومانی برای سامان‌دهی محور‌های ورودی مشهد مقدس
سرخط خبرها

عاشورا‌های ماندگار در حافظه تاریخی شهر مشهد

  • کد خبر: ۷۷۶۷۶
  • ۲۸ مرداد ۱۴۰۰ - ۰۷:۰۰
عاشورا‌های ماندگار در حافظه تاریخی شهر مشهد
در سطر‌های پیش‌رو به چند حادثه مهم در مشهد صد سال گذشته اشاره کرده‌ایم که از آن‌ها به عنوان «عاشورا‌های ماندگار تاریخ مشهد» نام می‌برند.

هما سعادتمند | شهرآرانیوز؛ دوباره صدای ناقه کاروانی می‌آید که ۱۴۰۰ سال است هربار با پرچم خونین کربلا از دل تاریخ عبور می‌کند و صدای مظلومیتش شعر آزادمردان است؛ صدای «یاحسین (ع)» که در دل محرم‌ها، گاه آهسته و گاه بلند، به گوش رسیده، اما هرگز خاموش نشده است، حتی در آوردگاه سخت‌ترین دوران‌ها؛ و مشهد، شهری که بیرق این آزادگی را هرگز از شانه پایین نگذاشته، چه بسیار روز‌های مهمی را پشت سر گذاشته که با عاشورا گره خورده و این گزارش، مروری است بر همین رخدادها.

 

در سطر‌های پیش‌رو به چند حادثه مهم در مشهد صد سال گذشته اشاره کرده‌ایم که از آن‌ها به عنوان «عاشورا‌های ماندگار تاریخ مشهد» نام می‌برند.

محرم دوران رضاخان؛ ممنوعیت عزاداری و شکل‌گیری گروه‌های پنهان مبارزاتی

به‌گواهی تاریخ و اسناد برجای‌مانده آن، مشهد در همین یک سده گذشته، چند رخداد مهم را تجربه کرده که تقارن تقویمی آن‌ها با محرم و عاشورا سبب ماندگارترشدن یاد و اثرگذاری آن‌ها شده است؛ رخداد‌هایی که هر کدام برگی از تاریخ این شهر و کشور را ورق زده‌اند و نخستین آن‌ها شاید نخستین محرم پس از ممنوعیت عزاداری‌های مذهبی در دوره رضاخان باشد.

 

دلیل اهمیت این محرم آن هم در شهر مذهبی مشهد را ابتدا باید در شکل‌گیری گروه‌های مبارزاتی علیه حکومت وقت دانست. ماجرا از این قرار است که اواخر اسفند ۱۳۱۴شمسی، پهلوی اول دستور منع عزاداری‌ها را صادر می‌کند. این دستور دو روز مانده به نوروز سال ۱۳۱۵شمسی، طی بخش‌نامه محرمانه‌ای در وزارت داخله به استانداران ابلاغ می‌شود.

 

او در پاسخ به نامه ستاد ارتش درباره چگونگی برخورد با مراسم ایام محرم در مساجد و تکایا، چنین می‌نویسد: «البته باید روضه‌خوانی کنند و ممانعت نمی‌شود، اما روضه‌خوانی باید در مساجد و تکایا باشد، آن هم مرتب و با قاعده و در روی نیمکت‌ها مستمعین بنشینند و آقایان محدثین و متخصص، روضه‌خوانی کنند. سینه‌زنی و از این قبیل کار‌های سابق به‌کلی ممنوع است.»

 

ممنوعیت عزاداری‌ها تا سال ۱۳۱۶شمسی هر روز سخت‌‍‌تر از پیش ادامه می‌یابد تا آنجا که در این سال مردم حق نداشتند در ماه محرم از لباس مشکی، پارچه سیاه و هر جلوه محرمی دیگری برای نشان‌دادن عزاداربودنشان استفاده کنند.

 

عاشورا‌های ماندگار در حافظه تاریخی شهر

 

پس از این است که آژان‌ها و عمله‌های نظمیه مجاز می‌شوند بر عزاداران در هر مجلسی بشورند و چماق بر پیکر‌هایی بکوبند که قلبشان شرحه‌شرحه داغ کربلاست. این مجوز نه‌فقط حسینیه‌ها و تکایا که پشت دیوار خانه‌ها و خلوت عوام را هم تفتیش می‌کرد تا صدای هر نجوا و شیونی را در گلو خفه کند. پس از این است که خانواده‌های مذهبی تصمیم می‌گیرند آیین‌های عزاداری محرم را پنهانی و زیرزمینی در باغ‌های بیرون شهر یا حتی در حمام‌های عمومی با حضور تعداد محدودی از افراد برگزار کنند.

 

این راهکار در ادامه سبب شکل‌گیری حلقه‌های مبارزات مردمی در مشهد می‌شود؛ حلقه‌هایی که می‌توان بعد‌ها اعضای آن را به‌عنوان سردمداران یا رهبران صف‌های اعتراضی علیه حکومت دید که دامنه آن به انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ نیز می‌رسد.

محرم سال ۱۳۴۲؛ شورش در مشهد و تعطیلی مسجد گوهرشاد

تاریخ‌نگاران خرداد سال ۱۳۴۲ را پیوند «محرم و انقلاب» نامیده اند و آن را اتفاقی بی‌نظیر در تاریخ نهضت امام‌خمینی (ه) می‌دانند. در مشهد این دوران، محرم با حوادث بسیاری رقم می‌خورد که مهم‌ترین آن‌ها حادثه قتل غلامعلی شباهنگ، شورش مردم و تعطیلی چندروزه مسجد گوهرشاد است.

 

در تورق این بخش از تاریخ چنین آمده است: حکومت پهلوی به نصب اعلامیه امام‌خمینی (ره) روی دیوار‌ها حساس بود. از این رو در روز دهم خرداد (یک روز مانده به تاسوعا و عاشورای حسینی) که مردم مشغول خواندن اعلامیه امام (ره) جلو در مسجد گوهرشاد بودند، یکی از مأموران حکومت پهلوی به نام غلامعلی شباهنگ، اعلامیه امام‌خمینی (ره) را پاره می‌کند.

 

عاشورا‌های ماندگار در حافظه تاریخی شهر

 

این عمل او سبب قتل خودش و جنجالی تازه در شهر می‌شود. با این همه، چیزی را تغییر نمی‌دهد و مردم همچنان تصویر پیر و مرادشان را بر دیوار‌ها نقش می‌کنند. با افزایش عکس‌های امام‌خمینی (ره) روی در و دیوار شهر‌ها در آغازین روز‌های محرم، ساواک در بخش‌نامه‌ای به شهر‌های مختلف از جمله مشهد دستور می‌دهد که «در هر مغازه و محلی که عکس آیت ا... خمینی الصاق شده، روی آن تمثال حضرت امیرالمؤمنین (ع) چسبانده شود.»

۱۳ خرداد، هم زمان با عاشورای حسینی، روشنگری علما بر منبر منازل و مساجد روشن‌تر می‌شود و سیاهه‌نویسی ساواک بر حکم دستگیری آنان شدیدتر

روز ۱۴ خرداد، مردم همچنان مشغول توزیع و چسباندن اعلامیه به دیوار‌های مسجد گوهرشاد هستند؛ آن طور که بر اساس گزارش ساواک، ۱۵۰ نفر در این روز به‌همین دلیل دستگیر می‌شوند. بیشتر توزیع کنندگان اعلامیه‌ها را طلاب جوانی تشکیل می‌دهند که با بیت علمای مبارز مشهد در رفت وآمد بوده اند.

 

در روز ۱۵ خرداد نیز سرباز‌ها و تانک‌ها شهر مشهد را اشغال و ژاندارم‌ها با اسب به مردم کوچه و بازار حمله می‌کنند. در شب همین روز نیز حدود ۲۰ هزار نفر از مردم در منزل آیت‌ا... قمی برای اجرای مراسم سوگواری گرد هم می‌آیند. مندرج است که عوامل حکومت از ترس، ۸ کامیون حامل سرباز برای ۸ کلانتری و یک گردان برای استقرار در اطراف حرم امام‌رضا (ع) در این روز اعزام می‌کنند، مگر به این حیلت، علاج حادثه پیش از وقوع کنند و جلو هرگونه حرکت انقلابی را بگیرند، اما زهی خیال باطل!

 

ماجرای ۱۵ خرداد مشهد، با دستگیری برخی علمای نامی شهر و تعطیلی مسجد گوهرشاد به سکوتی کوتاه‌مدت ختم می‌شود؛ سکوتی که حکم آتش زیر خاکستر را دارد و کمی بعدتر در دیگر مبارزات مردم مشهد علیه حکومت پهلوی رخ عیان می‌کند.

محرم سال ۱۳۵۷؛ خطبه‌خوانی حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای در حرم و روشن‌شدن بارقه پیروزی انقلاب اسلامی

یکی از مهم‌ترین عاشورا‌های این قرن، عاشورای سال ۱۳۵۷ در مشهد است؛ روزی که با خطبه‌خوانی آیت‌ا... خامنه‌ای در حرم مطهر رضوی رقم می‌خورد؛ اتفاقی که به‌عقیده تاریخ‌نگاران پای سند پیروزی انقلاب اسلامی را امضا می‌زند. طبق اسناد برجای‌مانده در ۱۹ آذر سال ۱۳۵۷ مصادف با روز تاسوعای حسینی، تظاهراتی یک‌میلیون‌نفری با شعار «مرگ بر شاه» و «این شاه آمریکایی اعدام باید گردد» در مشهد به‌راه می‌افتد و شهر را به صحنه درگیری میان خیر و شر بدل می‌کند.

 

شب همین روز نیز برابر اسناد ساواک، گروهی از مردم مجسمه‌های شاه در میدان‌های شاه، تقی‌آباد، داخل بیمارستان شاه‌رضا، بیمارستان شهناز (قائم) و محوطه هنرستان رضاشاه را پایین می‌کشند. این عده سپس رهسپار منبع آب قاسم‌آباد می‌شوند و تاج فلزی بزرگ روی دکل چاه‌ها را می‌شکنند.

 

همین امر سبب پاگیری شایعه‌هایی با این مضمون می‌شود: «آب لوله‌های مصرفی شهر را مسموم کرده‌اند!» عوامل رژیم این خبر را چنان با سرعت پخش می‌کنند که مردم شب عاشورا تا صبح جرئت استفاده از آب آشامیدنی را ندارند تا اینکه در ظهر عاشورا رادیو مشهد بر اساس جوابیه آزمایش اداره بهداشت اعلام می‌کند این خبر شایعه است و درست نبوده است.

 

عاشورا‌های ماندگار در حافظه تاریخی شهر

اما از همه این‌ها مهم‌تر اتفاقی است که در حرم رخ می‌دهد. استاندار، شهردار و صاحب‌منصبان حکومتی در صحن مطهر رضوی جمع می‌شوند تا طبق سنتی دیرین و هرساله، در این روز خطبه‌ای با نام شاه قرائت کنند، اما در کمال ناباوری، آیت‌ا... خامنه‌ای و چند تن از طلاب در حالی که عده زیادی از مردم نیز در حرم و اطراف آن اجتماع کرده‌اند، وارد می‌شوند. ایشان بالای منبر می‌روند و در حضور مأموران و کمربه‌خدمت‌خم‌کرده‌های بسیار حکومتی، خطبه را با نام امام‌خمینی (ره) می‌خوانند.

 

آیت‌ا... خامنه‌ای در این خطبه امام‌هشتم (ع) را خطاب قرار می‌دهند و می‌گویند: «یابن‌رسول‌ا...، از شما معذرت می‌خواهم که طاغوتیان هر سال مراسم امشب را در کنار حرم شما برپا می‌کردند، درحالی‌که نه به شما ایمان داشتند و نه به جدتان حسین (ع)، ما خراسانی‌ها فقط نظاره‌گر آن‌ها بودیم، نه چاره‌ای داشتیم و نه توانی، ساکت بودیم!»

 

سپس روی سخن را به فرماندار نظامی مشهد و استاندار می‌کنند و ادامه می‌دهند: «نکته‌ای را از تاریخ انقلاب فرانسه به شما یادآوری می‌کنم، حاکمان فرانسه در آن زمان انتظار سقوط حکومتشان را نداشتند، ۲۰ روز پیش از پیروزی انقلاب فرانسه، خیرخواهان حاکمان را به تسلیم در برابر اراده ملت فراخواندند، اما آنان بر لجاجت و تکبر خود پافشاری کردند، انقلاب برخلاف میل حاکمان پیروز شد، اینک یکی‌دو ماه بیشتر به پیروزی ما نمانده است، شما را نصیحت می‌کنم و می‌گویم با مردم به‌نیکی رفتار کنید!»

محرم سال ۱۳۷۳؛ بمب‌گذاری حرم و تکرار دوباره تاریخ

۸۰ سال پس از به‌توپ‌بسته‌شدن حرم مطهر رضوی به‌دست روس‌ها، تاریخ دوباره تکرار می‌شود؛ آن هم در روز‌هایی که دیواربه‌دیوار مشهد به سنت هر‌ساله محرم سیاه‌پوش است.

 

ساعت ۱۴:۲۶ روز ۳۰ خرداد ۱۳۷۳، صدای مهیب انفجار در گوش‌های شهر زنگ می‌زند، اما حیرت از چنین جنایتی آن هم در زمین مقدس مشهد و در روز عاشورا سبب می‌شود هر کسی ابتدا دیر و سخت باور کند که در حرم بمبی منفجر شده است. زائران حیرت‌زده غبار خاک و دود سیاه را از پیش دیدگان پس می‌زنند تا شاید چرایی این صدا را بفهمند، اما جز پیکر‌های تکه‌تکه و بوی گوشت سوخته، چیز دیگری با حیرانیشان در میان گذاشته نمی‌شود.

 

شاهدان عینی بعد‌ها در شرح خاطراتشان گفته‌اند که تکه‌های بدن و گوشت تن شهدا و مجروحان همه‌جا پخش شده بود، از پشت ترنج‌های ضریح گرفته تا گنبد ا... وردی‌خان، گنبد حاتم‌خانی و دیوار‌های دارالولایه و حتی سقف گنبد. در بعضی جا‌ها این گوشت‌ها فقط با کاردک از دیوار جدا می‌شدند.

 

عاشورا‌های ماندگار در حافظه تاریخی شهر

 

شدت انفجار همه لباس‌های شهدا را برده و حتی شیشه‌های کفشداری نزدیک مدرسه میرزاجعفر را هم شکسته بود. اعضای بدن تعدادی از زائران همچون سر و دست و پا و انگشت جدا شده و در اطراف محل حتی پشت‌بام حرم و سقف ضریح مطهر پراکنده بود. نه‌فقط سطح حرم و روضه منوره رضوی، بلکه قطعات خردشده بدن زوار، سطح دیوار‌های حرم مطهر و داخل آن را پوشانده و به‌خون آغشته کرده بود.

 

بوی خون و سوختگی و دود، فضای حریم رضوی را مالامال کرده، تعداد زیادی از نسخ قرآن و مفاتیح ورق‌ورق شده و چلچراغ‌ها در محل حادثه خرد شدند. در میان قرآن‌ها و کتب ادعیه‌ای که در این انفجار تکه‌تکه شدند، می‌شد بیشترین خون را بر صفحاتی دید که زیارت عاشورا بر خود داشتند. در همان ساعات اولیه، گروهک تروریستی منافقین عامل این حادثه اعلام شد. هدف آن‌ها از این اقدام، اختلاف‌افکنی بین شیعه و سنی بود.

 

قلب مشهد تا ماه‌ها در تب این حادثه تند می‌تپید و هرروز بخشی از حقایق تازه کشف می‌شد. این اتفاق تلخ تیتر یک روزنامه‌ها شد. انفجار حرم برای آن روزگار چندان بزرگ و باورناپذیر بود که دادگاه رسیدگی به پرونده عاملانش هرشب از شبکه ملی پخش می‌شد و همه ایران را پای جعبه سیاه‌وسفید تلویزیون‌ها می‌نشاند.

 

خبر‌های چاپ‌شده از ۲۵ سال پیش مشهد حکایت از این دارد که بمب را مهدی نحوی نامی در کیف زنانه‌ای تا نزدیک ضریح رسانده و علیرضا رحمانی و دو زن او را همراهی کرده‌اند. مهدی نحوی متواری، اما علیرضا رحمانی دقایقی پس از انفجار حرم شناسایی می‌شود، تحت تعقیب قرار می‌گیرد و دست‌بند قانون روی دست‌هایش می‌نشیند. چهار روز بازجویی، بالاخره لب‌های بسته او را به‌اعتراف باز می‌کند و رحمانی همدستانش را لو می‌دهد. در این حادثه که خونین‌ترین عاشورای مشهد است، ۲۶ نفر شهید و ۱۴۰ تن زخمی و مجروح می‌شوند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->