زمان اجرای متناسب‌سازی حقوق بازنشستگان صندوق نفت مشخص شد کشف ۱۱۰ کیلوگرم حشیش در مرز سراوان چگونه از گرمازدگی پیشگیری کنیم؟ پایان مرمت سرای گمرک در بازار وکیل شیراز (۱۶ تیر ۱۴۰۴) کاهش آمار گردشگری در خلیل‌آباد خراسان‌ رضوی به دلیل عدم روشنایی مناسب اژه‌ای: نظام جمهوری اسلامی ایران قدردان مردم سلحشور و متعهد کشور است مشاهده همزمان ۵ یوزپلنگ آسیایی در پارک ملی توران + فیلم (۱۶ تیر ۱۴۰۴) آغاز ابلاغ اینترنتی دعوتنامه هیئت تجدیدنظر تامین اجتماعی (۱۶ تیرماه ۱۴۰۴) استخدام ۸۵ هزار نفر در آموزش و پرورش از طریق آزمون استخدامی شهریه مدارس باید با توجه به وضعیت معیشت منطقه‌ای تعیین شود نرخ بلیت قطار از هواپیما سبقت گرفت! ۶ پرونده آثار تاریخی ایلام در مسیر ثبت در فهرست ملی کشور پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی امروز (دوشنبه، ۱۶ تیر ۱۴۰۴) | از شدت گرمای هوا کاسته می‌شود جزئیات جدید درمورد نوبت دوم کنکور (۱۶ تیر ۱۴۰۴) معاون گردشگری: بحران‌های سیاسی و اجتماعی در حوزه مدیریت گردشگری فرصت است نه تهدید! تهیه شناسنامه جزایر خلیج فارس برای حفاظت زیست‌محیطی راهکار‌هایی عملی برای صرفه‌جویی آب در تابستان هنگام استفاده از کولر‌های آبی | هوشمندانه خنک شوید صدور هشدار سطح زرد هواشناسی در خراسان رضوی در پی پیش‌بینی افزایش وزش باد (۱۶ تیر ۱۴۰۴) بازنشستگان تأمین‌اجتماعی: زمان پرداخت معوقات فروردین‌ماه ۱۴۰۴ بازنشستگان را مشخص کنید جزئیات دریافت کارت ورود به جلسه آزمون ورودی مدارس سمپاد و نمونه‌دولتی (۱۶ تیر ۱۴۰۴) تسهیلات ویژه برای فرهنگیان آسیب دیده در جنگ ۱۲ روزه چند توصیه بهداشتی در پی خیزش گرد و خاک پیوند قلب با موفقیت در دانشگاه علوم پزشکی مشهد انجام شد (۱۶ تیر ۱۴۰۴) درگیری کلان‌شهر تهران با پدیده گرد و غبار تا پایان تابستان ۱۴۰۴ اهدای عضو بیمار مرگ مغزی در مشهد به هفت بیمار زندگی دوباره بخشید (۱۶ تیر ۱۴۰۴) هشدار سازمان غذا و دارو درباره کالا‌های قاچاق و تقلبی کشف ۱۵ هزار قرص مخدر از یک خانه در تهران (۱۶ تیر ۱۴۰۴) استاندار خراسان رضوی پیگیر دغدغه‌ها و مطالبات دانشگاه علوم پزشکی مشهد شد وزارت گردشگری به دنبال ارزی شدن نرخ هتل‌ها در کشور
سرخط خبرها

مرگ همیشه در خانه همسایه را نمی‌زند

  • کد خبر: ۷۸۳۹۵
  • ۰۲ شهريور ۱۴۰۰ - ۱۳:۳۵
مرگ همیشه در خانه همسایه را نمی‌زند
محمد امانی - نویسنده

باور کنید این روز‌ها که مرض دارد عین بلا از آسمان شهر می‌بارد، همه دلشان می‌خواهد در خانه بمانند و جان خودشان و بچه هایشان را به خطر نیندازند. اما زندگی خرج دارد و با اینکه می‌دانم دارم با جانم بازی می‌کنم، روزی هفت هشت ساعت با همین قراضه توی شهر می‌چرخم.


از کجا معلوم این همه مسافری که سوار می‌کنم، یکی شان به ویروس کرونا مبتلا نباشد؟ همین دو روز پیش، پسر جوانی را سوار کردم که مقصدش یکی از بیمارستان‌ها بود. من خیلی اهل اینکه با مسافر‌ها وارد صحبت بشوم، نیستم، مگر اینکه خودشان سر حرف را باز کنند و من هم برای اینکه مسیر کوتاه بشود، با مسافر گپ می‌زنم.


خلاصه از آیینه دیدم که پسر جوان دارد خیلی آرام گریه می‌کند. پیش خودم گفتم حتما مریضی در بیمارستان دارد و لابد حالش خوب نیست. دلم طاقت نیاورد و علت گریه اش را پرسیدم. پسر جوان گفت که مادر شصت ساله اش به کرونا مبتلا شده است و بعد از چند روز دوندگی، تازه دیروز توانسته اند یک تخت خالی آن هم در بیمارستان خصوصی برای بستری شدن او پیدا کنند.


دلم خیلی برایش سوخت و خواستم کرایه نگیرم. ولی اینترنتی پرداخت کرد بنده خدا. حرفم این است که این روز‌ها شهر خیلی غصه دار است. آدم وقتی این همه ساعت در شهر می‌چرخد، بعضی موضوعات پررنگ‌تر به نظرش می‌آید؛ مثلا تعداد کسانی که از دنیا رفته اند و عکسشان را روی شیشه عقب ماشین‌ها چسبانده اند، این روز‌ها خیلی زیاد شده است. حالا اگر نگوییم همه شان، یک بخش از این‌ها مربوط به این ویروس وامانده است دیگر.


من خودم اوایلی که ویروس کرونا آمده بود، درگیرش شدم. البته کار به بیمارستان نکشید و در خانه، خودم را قرنطینه کردم. بعد فهمیدم که همسرم، انگشترش را فروخته است تا در آن یک ماه، خانه بی خرجی نماند.
فقط همین‌ها هم نیست. دیروز در یک گروه اینترنتی گفته بودند برای اینکه سیستم ایمنی بدن مقاوم بماند، باید فلان میوه مصرف بشود. خودمان هیچ، بچه‌ها که دیگر باید از این میوه‌ها بخورند تا بدنشان قوت داشته باشد که دور از جان مبتلا نشوند.


این موضوع را هم قبول دارم که بعضی‌ها رعایت نمی‌کنند و ازشان هم که بپرسی چرا بیرون هستند، در جواب می‌گویند دلشان در خانه پوسیده است و آمده اند چرخی بزنند و دلشان باز بشود. خودتان که ملاحظه می‌کنید چقدر شهر شلوغ است. انگارنه انگار که در همین شهر هر روز چندده نفر می‌میرند.


مشکل اینجاست که ما خیال می‌کنیم مرگ همیشه در خانه همسایه را می‌زند. امیدوارم خدا به همه مان رحم کند و از شر این ویروس در امانمان نگه دارد. راستی دیروز برایم پیامک آمد که باید بروم برای دریافت نوبت اول واکسن. خبر دارید که راننده‌های تاکسی هم قرار است واکسینه بشوند. به امید خدا اگر زودتر این واکسن برای همه آماده بشود، خیلی خوب می‌شود. ببخشید اگر خیلی حرف زدم. سرتان را به درد آوردم. خدا نگهدارتان! مواظب خودتان باشید!

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->