مهلت ثبت سفارش کتب درسی تک‌جلدی آغاز شد (۱۱ آبان ۱۴۰۴) + آدرس سایت آخرین وضعیت توزیع شیر در مدارس | اولویت با مناطق محروم است مشاوران املاک مشهد مانع اجرای قانون ثبت رسمی معاملات با اثرات پنهان قند بر بدن آشنا شوید سرماخوردگی در کودکان می‌تواند منجر به ایست قلبی شود ۹۵ درصد بیماران پروانه‌ای حاصل ازدواج فامیلی هستند انتقاد بازنشستگان فولاد از خدمات ناچیز بیمه تکمیلی | داروخانه‌ها و مراکز درمانی پاسخگوی بازنشستگان نیستند مشهد؛ در تقاطع فرونشست و  گسل | درباره تهدیدی انسان ساخت که تاب آوری شهر در برابر زلزله را کاهش می دهد قتل پیرمرد توسط دزد تبعه خارجی با همدستی زن جوان در اطراف مشهد! ۲ دختربچه در بندرعباس قربانی حریق خانگی شدند کل و بز ایرانی؛ گونه‌های در معرض خطر دیده می‌شوند + ویدئو آتش‌سوزی گسترده کارگاه گاز مایع در شیراز مهار شد پیش‌دبستانی در یک قدمی اجباری شدن ثبت ۱۲۸ زلزله در کشور طی یک هفته گذشته (۱۰ آبان ۱۴۰۴) | خراسان رضوی در صدر لرزه‌خیزترین استان‌ها جهان وارونه شد | سالمندان جلوتر از جوانان در ماراتن دیجیتال! توضیحات تأمین اجتماعی در خصوص کسر یک درصد از حقوق بازنشستگان صدور هشدار سطح زرد هواشناسی در پی پیش‌بینی رگبار باران در خراسان رضوی (۱۰ آبان ۱۴۰۴) ارائه تسهیلات و تخفیفات ویژه اقامتی به بازنشستگان و وظیفه‌بگیران کشوری از روز دوشنبه (۱۲ آبان ۱۴۰۴) نارضایتی بازنشستگان از قرارداد بیمه تکمیلی حق مناطق جنگی به کدام بازنشستگان پرداخت می‌شود؟ +جزئیات حکمت کارت آبان بازنشستگان لشکری شارژ شد (۱۰ آبان ماه ۱۴۰۴) + مبالغ واریزی واریز معوقات بازنشستگان تأمین‌اجتماعی در هفته جدید ادامه دارد (۱۰ آبان‌ماه ۱۴۰۴) بازداشت مأمور پلیس در پرونده تیراندازی جاده رودان هرمزگان معجزه کاهش وزن با مصرف عصاره یک چای معروف پانسمان بیماران پروانه‌ای، قربانی تحریم‌های آمریکا تفاوت آنفلوانزا با دیگر بیماری‌های ویروسی تنفسی چیست؟ خوردنی‌هایی برای کاهش علائم اختلال عاطفی فصلی انسداد ۸ سایت غیرقانونی فروش بلیت هواپیما | مسافران پیش از خرید، استعلام مجوز سایت را بگیرند پاسخ فرودگاه مشهد به خبر «درهای بسته» بر روی مسافران | اختلال در اتوماتیک، علت تأخیر ورود بود (۱۰ آبان ۱۴۰۴) + فیلم
سرخط خبرها

یک حبه قند کنار چای تلخ همه غم‌های جهان!

  • کد خبر: ۷۸۹۳۸
  • ۰۸ شهريور ۱۴۰۰ - ۱۷:۲۷
یک حبه قند کنار چای تلخ همه غم‌های جهان!
الهام یوسفی، خبرنگار

صبح شده است! خورشید تابستان که برای سال‌های طولانی برایمان پیام شادی و سرخوشی داشت، اندوهناک بر فراز شهر مضطرب می‌تابد. صدای هیچ کودکی در کوچه نیست. کودکان در خانه می‌مانند تا در امان باشند. زنان و مردان نیز. خانه‌ها معنای دیگری یافته‌اند. خانه‌ها پناهگاه شده‌اند.

 

در شهر چهره‌های نیمه‌پوشیده، دور از هم، به دنبال لقمه‌ای نان از این سو به آن سو می‌دوند به امید رسیدن به خانه. اندوه از در و دیوار شهر سوگوار می‌بارد. حال دوستان را اگر بپرسی، یا مریض‌اند یا مریض‌داری می‌کنند، یا سوگوار و غم‌دیده در کنج تنهایی نشسته‌اند! همه‌جا پچ‌پچ است از وضعیت سیاه شهر! اخبار بد حتی وقتی در گوشه خانه امن و راحتمان نشسته‌ایم، از دریچه تلفن همراه سرازیر می‌شود توی خانه، می‌ریزد روی فرش. حتی گل‌های قالی پژمرده و دلمرده‌اند. اخبار بد روی دیوار‌ها راه می‌رود.

 

اخبار بد روی مبل با ما می‌نشیند و شب با ما به رختخواب می‌آید. ما هرروز در این حجم اندوه و اضطراب غوطه‌وریم. در دیدار‌های کوتاهمان در خیابان، در تماس‌های تلفنی‌مان، در استوری‌ها و پست‌های صفحه اینستاگراممان، غم را به هم تعارف می‌کنیم. حلقه‌ای می‌شویم در زنجیره اضطراب. قرار نبود این‌طور باشد. بود؟!

 

شاید وقتش رسیده ما زن‌ها جهان را نجات دهیم. مگر نه اینکه همه مردم به خانه‌هایشان پناه برده‌اند؟ مگر خانه کجاست؟ یک چهاردیواری، با سقفی به قاعده بلند، اثاثیه‌ای و فرشی؟ نه! جایی که در آن بشود ساعتی نشست، فارغ از کار جهان! چای نوشید، روی مبلی لمید، غذایی خورد و در تاریکی شب به رختخواب رفت؟! نه! جایی که می‌توانی از شر بیماری در امان بمانی؟! شاید. خانه، اما اگرچه همه این‌ها هست، فقط این نیست. مگر جز این است که خانه قلمرو بلامنازع زنان است؟ مگر نه اینکه ما معنای خانه‌ایم؟! حتی بیش از این.

 

من فکر می‌کنم خود خانه زنی است با پیراهنی راحتی با طرحی از گل‌های سوسن. خانه زنی است با مو‌هایی کوتاه و شانه‌شده و درخشان، یا مو‌هایی بلند و زیبا و پریشان! خانه زنی است که آرام از این سو به آن سو می‌رود. گلدان‌های زیبایش را آب می‌دهد. صبح‌ها نان یخ‌زده از فریزر بیرون می‌کشد، گرم می‌کند، سفره می‌چیند، عطر می‌زند.

 

خانه زنی است که جهان کوچکی آفریده که اگرچه می‌داند آن بیرون غم هست، درد هست، اندوه هست و بیماری هست، باز زندگی را دوست دارد. باور کنیم که خانه‌های کوچکمان ما را نجات خواهند داد از این غم بی‌امان. خانه‌هایی که در آن ماییم، ما زنانی که بلدیم از کوچک‌ترین و دم‌دستی‌ترین چیز‌های جهان بهانه‌های ساده خوشبختی بسازیم. ما زنان که هرروز صبح کودکانمان، کودکان بی‌گناه و درخانه‌مانده‌مان که هیچ از غم جهان نمی‌دانند، تصویر دنیا را در چشم‌های ما می‌جویند.

 

ماییم که با چهره ماتم‌زده‌مان به آن‌ها می‌گوییم باید بترسند و چیز‌های بدتری در راه است. ماییم که با خنده‌های سرخوشانه‌مان، با زیبایی خانه، و آرامشی که بلدیم چه‌طور بیافرینیم، به آن‌ها می‌گوییم زندگی زیباست و ارزشش را دارد. به آن‌ها می‌گوییم خیالتان راحت، ما مراقبتان هستیم و اینجا امن است. ما، زنان، خود خود خانه‌ایم، خانه‌ای که باید به آن از شر بیماری و اندوه و مصیبت جهان پناه برد.

 

حواسمان باشد ما راه و رسم نجات جهان را خوب بلدیم. می‌دانم! سخت است که در میانه رنج، شادمان باشی و امیدوار. تلخی جهان جای خود. ما باید حواسمان باشد که حبه قند کنار چای تلخ جهان را ما باید بگذاریم، برای حرمت زندگی و فرزندانی که تجسم آینده‌اند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->