به گزارش شهرآرانیوز؛ اوقات فراغت کودکان سالهاست دغدغه خانوادهها و متخصصان حوزههای گوناگون مرتبط با کودک بوده است. عواملی که در ادامه به آنها اشاره خواهد شد، از اساسیترین مواردی هستند که میباید در هنگام برنامهریزی برای اوقات فراغت کودکان - خاصه در این روزهای ملال آور و تکرار کرونایی- به آنها توجه کرد.
بازیکردن هنوز کلاسیکترین و ایدئالترین تصویری است که همه ما از گذران وقت در تابستان داریم؛ دوچرخهسواری با بچههای همسایه، ساختن سنگر با دوستان، اجرای نمایش با خواهر و برادرها، کنار دریا رفتن همراه خانواده. اما چهچیز بازی را اینقدر جذاب میکند و بازیکردن چه فایدهای برای بچهها دارد؟
وقتی حرف از بازی به میان میآید، نباید فکرمان را به یک نوع ویژه از فعالیت محدود کنیم. بازیکردن انواع مختلف دارد. در بازیهای اجتماعی مثل بازیهای گروهی با توپ، بازیهای رقابتی دوستانه یا ادای قهرمانان خیالی را درآوردن، بچهها با بچههای دیگر یا بزرگترها بازی میکنند. در بازیهای هدایتشده بزرگترها نوع بازی را برای بچهها تعیین میکنند.
برای نمونه، مربیشان به آنها میگوید «میخواهیم با این وسایل یک نمایش اجرا کنیم. بهنظر شما موضوع این نمایش باید چه باشد؟ چطور باید آن را شروع کنیم؟» در بازیهای انفرادی نیز مثل داستانپردازی با عروسک، پازل، آجرهای بازی و... بچهها بهتنهایی بازی میکنند.
بن ماردل، محقق، معلم و متخصص حوزه بازی و رشد و سرپرست گروه تحقیق در زمینه بازی در پروژه صفر یا Project Zero، پروژهای که دانشگاه هاروارد با هدف مطالعه و پژوهش درباره بهبود آموزشوپرورش راهاندازی کرد، میگوید: «من معتقدم هر فعالیتی میتواند بازی باشد یا نباشد، فقط کافی است بهاندازه کافی بازیگوشی در خود داشته باشیم؛ اینکه در موقعیتی قرار بگیریم، آن موقعیت موجب کنجکاویمان شود، متوجه شویم آن موقعیت میتواند لذتبخش و سرگرمکننده باشد و آستین بالا بزنیم و وارد عمل شویم. اگر از زاویه درستی نگاه کنیم، حتی تمیزکاری هم میتواند لذتبخش و سرگرمکننده باشد.»
اوایل دهه ۱۹۸۰ زیستشناسی بهنام ادوارد ویلسن فرضیه زیستگرایی یا Biophilia را مطرح کرد. برمبنای این فرضیه انسانها بهطور غریزی به محیط طبیعی اطرافشان گرایش دارند. اما اگر از والدین کودکان امروزی بپرسیم، خواهند گفت برعکس این موضوع صادق است؛ فرزندان آنها نشستن جلو تلویزیون یا رایانه را به بازیکردن بیرون از خانه ترجیح میدهند. هراس و نگرانی برای اینکه کودکان بیش از اندازه داخل خانه میمانند، آنقدر فراگیر شده است که حالا نامی برای آن وجود دارد؛ اختلال کمبود طبیعت.
شکی نیست که کودکان این قرن زمان بسیار بیشتری را به ماندن در داخل خانه اختصاص میدهند تا بیرون خانه، اما دلیل این امر چیست؟ پیش و بیش از همهچیز، فناوری. ریچارد لوو، مؤلف کتاب «آخرین بچه در جنگل: نجات فرزندانمان از اختلال کمبود طبیعت»، مطرح میکند یکی از کودکانی که با او مصاحبه کرده بوده، به او گفته است که بازی در خانه را بیشتر از بازی بیرون از خانه دوست دارد، «چون همه پریزای برق توی خونه هستن». دلیل دیگر، ترس فزاینده والدین از بیماریها و خطرات ناشی از بازیکردن بیرون از خانه است، که بر اساس شواهد علمی موجود، در بیشتر موارد ترسی کاملا نابجاست.
یافتههای پژوهشهای اخیر، بیانگر اهمیت وقتگذراندن بیرون از خانه، هم برای کودکان و هم بزرگسالان است. برخی پژوهشگران میگویند محیط بیرون میتواند هرجایی بیرون از خانه باشد، برخی میگویند محیط بیرون باید محیطی سبز باشد که در آن درخت و گیاه وجود دارد و برخی دیگر نشان دادهاند که حتی یک عکس از فضایی سبز هم میتواند فوایدی برای سلامت روان انسان داشته باشد. اما همه آنها بر سر یکچیز توافقنظر دارند؛ کودکانی که بیرون از خانه بازی میکنند، باهوشتر، شادتر و ملاحظهکارتر هستند و نسبت به کودکانی که بیشتر وقتشان را در خانه میگذرانند، اضطراب کمتری را تجربه میکنند.
دکتر تریزا بلتن، استاد مدعو دانشگاه انجلینای شرقی و پژوهشگر حوزه ارتباط بین سررفتن حوصله و تخیل، در مصاحبه با بیبیسی میگوید سررفتن حوصله عاملی مهم در ایجاد «محرکهای داخلی» است، که خود زمینهساز خلاقیت حقیقی است. اگرچه ممکن است با وجود اینترنت و جذابیتهای ناتمامش، دیگر ظرفیت ما برای تحمل این حس بسیار کم شده باشد، دهههاست که اهمیت «هیچکارینکردن» بحث داغ محفل متخصصان و مورد تأکید آنها بوده است.
در سال ۱۹۹۳، روانکاوی بهنام ادم فیلیپس نوشت: «اینکه کودک تحمل وضعیتی را داشته باشد که در آن حوصلهاش سر رفته است، میتواند در فرایند رشد او یک دستاورد محسوب شود.» بهواسطه اینکه بیکار میشویم و حوصلهمان سر میرود، فرصتی برایمان پدید میآید که بهجای باعجله ردشدن از کنار زندگی و مفهوم آن، به تفکر و تعمق دربارهاش بنشینیم.
لین فرای، روانشناس کودک ساکن لندن که تمرکز اصلی کارش بر آموزشوپرورش است، توصیه میکند مادران و پدرها در ابتدای تابستان همراه با فرزندان دستکم بالای ۴ سالشان فهرستی بنویسند از هر کاری که فرزندانشان ممکن است از انجام آن در طول تعطیلات لذت ببرند. این فهرست میتواند شامل فعالیتهای بسیار سادهای مانند کتابخواندن یا دوچرخهسواری باشد یا میتوان مواردی خاص و مشخص، همچون پختن یک وعده غذای اعیانی، اجرای یک نمایش یا تمرین عکاسی را در آن نوشت. بعد، در طول تابستان، هروقت فرزندتان با گله از اینکه حوصلهاش سر رفته است پیش شما آمد، به او بگویید برود به آن فهرست نگاهی بیندازد و کاری برای انجامدادن پیدا کند. در این صورت، ممکن است فرزندتان مدتی بیکار بماند و حوصلهاش سر برود، اما مهم است بدانید که این زمان تلف نشده است.
فرای میگوید: «هیچ ایرادی ندارد حوصله بچهها کمی سر برود [..]فقط از این طریق است که بچهها یاد میگیرند روی پای خودشان بایستند.»
۳ عامل یادشده توصیههای متخصصان هستند برای گذراندن اوقات فراغت در همه احوال و دوران، اما در وضعیت کنونی و با وجود کرونا چه باید کرد؟ همه ما میدانیم که باید فاصلهگذاری اجتماعی را رعایت کنیم، از سفرهای غیرضروری اجتناب کنیم و تا حد ممکن در خانه بمانیم و از رفتن به مکانهایی که ممکن است شلوغ باشند، خودداری کنیم. اما با تابستان بچهها چه کنیم؟ بچههایی که تا همین حالا هم نیمی از سال را در خانه گذراندهاند، چطور باید تابستان را بدون آسیبدیدن، هم بهلحاظ جسمی و هم بهلحاظ روحی، از سر بگذرانند؟ چطور میشود آنها را سرگرم کرد؟ کلید موفقیت ۲ چیز است: حفظ روزمرگی و خلاقیتداشتن.
حفظ روزمرگی: داشتن برنامهای مشخص و پیشبینیپذیر برمبنای تکرار و زمانبندی، مثل آنچه در دوران مدرسه اتفاق میافتد، به بچهها این حس را میدهد که کنترل امور را در دست دارند. مثلا ساعتهای خواب، بازی و تماشای تلویزیون مشخصی برای فرزندانتان تعیین و تلاش کنید به آنها پایبند بمانید.
خلاقیتداشتن: حالا که منابع و دسترسیها محدودند، والدین باید در تبدیل هر موقعیتی به بازی و سرگرمی خلاقیت داشته باشند. مثلا اگر نمیتوانید به سفری طولانی بروید، سعی کنید جایی مناسب و کمتردد را در طبیعت پیدا کنید و نهارتان را آنجا بخورید یا حتی شب در همانجا کمپ بزنید. اگر این امکان فراهم نیست و نمیتوانید از فواید بودن در طبیعت استفاده کنید، در حیاط خانه یا حتی بالکن یا داخل خانه کمپ بزنید. یک چادر وسط پذیرایی برپا کنید و با این کار زندگی تکراری و پرملال این روزها را کمی تغییر دهید و برای بچهها تجربهای لذتبخش و خاطرهای بهیادماندنی رقم بزنید؛ و درنهایت، چنانکه پیشتر گفته شد، بگذارید بچهها زمانی برای خودشان داشته باشند؛ شما مسئول سرگرمکردن آنها در همه زمانها و شرایط نیستید. آنها باید بتوانند برای خودشان سرگرمیهایی پیدا کنند. زیادهروی در برنامهریزی برای تابستان بچهها کاری غیرضروری است و حتی میتواند درنهایت آنها را از کشف آنچه واقعا برایشان جالب است، بازدارد.