اهدای عضو بیمار مرگ مغزی در مشهد به ۵ بیمار زندگی دوباره بخشید (۲۸ مرداد ۱۴۰۴) بازسازی صحنه جنایت بعد از ۶ سال در جاده میامی مشهد تجهیز ۲۸۰۰ مدرسه به فضای ورزشی در هفته تربیت بدنی سال ۱۴۰۴ دیابت در کودکان چه علائمی دارد؟ سخنگوی آموزش و پرورش: عمده معوقات فرهنگیان طی ۳ سال اخیر، در سال ۱۴۰۴ پرداخت شده است حذف غذا‌های بسیار فرآوری شده، کلید دوبرابر کردن کاهش وزن همه چیز در مورد مضرات سیگار الکترونیکی ۳۰ درصد کاهش تلفات جاده‌ای اربعین ۱۴۰۴ افزایش چاقی در کودکان | زنگ خطری برای آینده سلامت جامعه اجرای «فوق‌العاده خاص» پرستاران منوط به تصویب دولت و تخصیص بودجه دستگیری ۳ متهم ماجرای تیراندازی در چالوس + ویدئو کمبود ۸۰۰ دستگاه اتوبوس برای جابه‌جایی زائران در دهه پایانی ماه صفر فرمانده انتظامی خراسان رضوی: ورود خودرو از مبادی ورودی مشهد ۱۲ درصد افزایش داشته است| آماده‌باش کامل در ایام دهه آخر ماه صفر رئیس دانشگاه علوم پزشکی مشهد: در دهه آخر ماه صفر کمبودی در حوزه‌های بهداشت، درمان و دارو نداریم قتل شریک تجاری در باغ ویلا + انداختن جسد در چاه | متهم در آستانه قصاص آغاز طرح «هم‌محله‌ای امام‌رضا(ع)» با محوریت ارتقای فرهنگ میزبانی زائران در مشهد و خراسان رضوی پیش‌بینی اسکان ۹۶۹ هزار نفرشب زائر در مشهد طی دهه پایانی صفر ۱۴۰۴ حقوق سرایداران مدارس افزایش می‌یابد (۲۷ مرداد ۱۴۰۴) وقتی میراث آینده شهر در خطر است   مدارس از نیمه شهریور ۱۴۰۴ بازگشایی می‌شود؟ واکنش پلیس مازندران به فیلم تیراندازی در چالوس + فیلم (۲۷ مرداد ۱۴۰۴) لزوم درج نرخ ترک تحصیل در کارنامه عملکرد استان‌ها برای ارزیابی کیفی آموزش منطقه‌ای سال تحصیلی ۱۴۰۵ - ۱۴۰۴ با ورود فناوری به روش‌های تدریس همراه خواهد بود قرارگیری ۶۱۴ مرکز فنی و حرفه‌ای رایگان در اختیار آموزش و پرورش بازدید و نظارت پیاپی مسئولان آموزش و پرورش از فرآیند ثبت‌نام مدارس عضو کمیسیون آموزش مجلس: طرح آغاز مدارس از ۵ سالگی در راستای افزایش بهره‌وری آموزش است خبر خوش برای بازنشستگان | مابه‌التفاوت حقوق فروردین بازنشستگان تأمین‌اجتماعی با حقوق مردادماه ۱۴۰۴ واریز می‌شود پذیرایی از زائران رضوی، زیر ذره‌بین بازرسان بهداشت و سلامت | زائران دهه آخر صفر مراقب گرمازدگی باشند
سرخط خبرها

چرا هنوز برخی شهروندان بدون ماسک در جامعه رفت و آمد می‌کنند؟

  • کد خبر: ۷۹۶۶۱
  • ۱۵ شهريور ۱۴۰۰ - ۱۱:۳۵
چرا هنوز برخی شهروندان بدون ماسک در جامعه رفت و آمد می‌کنند؟
۱۹ ماه است که درگیر این بیماری هستیم و خبر‌های منتشرشده درباره آن، درحالی از شمار خارج شده است که هنوز در جامعه، بر سر کمترین‌هایی مانند استفاده از ماسک، مسئله داریم. یک پرسش ساده: کجای کار می‌لنگد؟

فرزانه شهامت | شهرآرانیوز؛ چند روز دیگر می‌شود ۱۹ ماه. نوزده ماهی که قدر چندین و چند سال گذشت؛ آن قدر کُند و با بیم و امید که بازگشت به روز‌های پیش از کرونا، رویا شده است. اینکه با آرامش در خیابان قدم بزنیم، خرید کنیم، مدرسه و دانشگاه برویم، دورهمی بگیریم، زندگی کنیم و نفس بکشیم؛ بی ماسک، بی نگرانی و بدون خبر‌های تلخ از ویروسی چندچهره که به روز می‌شود، مبتلا می‌کند، آزار می‌دهد و گاهی جان می‌گیرد.


۱۹ ماه است که درگیر این بیماری هستیم و خبر‌های منتشرشده درباره آن، درحالی از شمار خارج شده است که هنوز در جامعه، بر سر کمترین‌هایی مانند استفاده از ماسک، مسئله داریم. یک پرسش ساده: کجای کار می‌لنگد؟

ماسک‌های دکوری

عصری تابستانی، خنکای وزش باد و زن و شوهر میان سالی که سرخوش، در پیاده رو تقریبا شلوغ قدم می‌زنند. آن قدر فارغ و سرگرم خوش وبش، که تماشای آن ها، به ویژه صورت هایشان که خبری از ماسک روی آن نیست، خاطره روز‌های بدون کرونا را زنده می‌کند. طوری که خوشی لحظه‌های با هم بودنشان خراش برندارد، به آن‌ها نزدیک می‌شویم و با یک مقدمه چینی کوتاه، می‌پرسیم: ماسکتان کو؟


مرد انگار که کسی ناغافل، مچش را گرفته باشد، می‌زند زیر خنده؛ با چشم‌های ریزی که حالا ریزتر هم شده است. می‌گوید: حواسم نبود، توی جیبمه. از همسرش می‌پرسیم ماسک شما هم توی جیبتان است؟ چادرش را تنگ‌تر می‌گیرد و می‌گوید: نه، توی ساکمه.
«ماسک توی جیب و ساک چه فایده‌ای دارد؟ دکوری است لابد!» مرد سرزنشمان را می‌شنود و همچنان که ماسکش را از جیبش درمی آورد، با خنده‌های ممتد ادامه می‌دهد: یادم رفت. ممنون که تذکر دادید.

هر کس رعایت کرد، کرونا گرفت!

گوشه چادر‌های مخملی سیاه و نفیسشان را روی شانه انداخته اند. لباس‌های سوزن دوزی شده زیبایشان با رنگ‌های چشم نواز، تصویری از اصالت زن بلوچ را پیش چشم می‌آورد. سه زن جوان هستند که هرکدام، طفلی شیرخواره را در آغوش دارند. در شلوغی پیاده رو، با آسودگی هرچه تمام‌تر قدم می‌زنند و با هم صحبت می‌کنند. به یکی از آن‌ها آهسته می‌گویی: ماسک نداری؟ ریز می‌خندد و به جای اینکه بهانه‌های تکراری دیگران ازقبیل «نفسم می‌گیرد»، «توی جیبم است» و «یادم رفت» را تحویل بدهد، می‌گوید: ولش کن!


بی مکث ادامه می‌دهد: به خدا بین ما هر کس که حساس بود و ماسک زد، کرونا گرفت. می‌پرسی: و لابد شما که ماسک نزدی و مراعات نکردی، سالم بودی و سالم هم می‌مانی! باز هم لبخند تحویل می‌دهد و می‌گوید: این طوری، بی ماسک، راحت ترم.
متعجب از شنیدن جوابش، سؤال آخر را می‌پرسی: «هر تصمیمی که با آن راحت تری، درست‌ترین تصمیم است؟» چیزی برای گفتن ندارد. تنها چیزی که تحویل می‌دهد، لبخند است.

الان ماسک را برداشتم!

پیرمرد یک پدربزرگ تمام عیار است؛ با چهره‌ای خاطره انگیز که تماشایش، ذهن را به دهه‌های دور می‌برد. سرمایه اند و بودنشان برای خوب بودن حال یک خانواده، شرط لازم است. او را با عرقچین رنگ و رو رفته، مقابل دکانی قدیمی پیدا می‌کنیم. از مغازه سوت و کورَش پیداست که در این دم دمه‌های غروب، کسی طالب کافه نشینی و خوردن دیزی سنگی نیست. از سکوت دکانش به شلوغی پیاده رو پناه آورده است، بی ماسک. به او که روی یک صندلی کهنه، جا خوش کرده و رفت وآمد مردم را تماشا می‌کند، نزدیک می‌شوی و از ماسک نداشته اش می‌پرسی.

 

چشمی را که سالم است، به صورتت می‌دو زد و می‌فهماند که ملتفت نشده است چه می‌گویی. به ماسک روی صورت خودت که اشاره می‌کنی، دوزاری اش جا می‌افتد و می‌گوید: ایناش! به کندی دست می‌برد سمت جیبش و ماسک تاخورده و لابد چندباراستفاد ه شده اش را درمی آورد. می‌گویی: جای ماسک که آنجا نیست؛ و پیرمرد انگار که با مأمور اداره بهداشت طرف باشد، با چاشنی «ببخشید»، می‌گوید که قبلا ماسک داشته و الان آن را برداشته است.


بیست قدمی از پیرمرد و کافه اش دور شده ای. سربرمی گردانی و او را می‌بینی که با دست‌های لرزانش همچنان دارد با ماسک ور می‌رود. پیداست برای سوارکردن آن روی صورتش، چالش دارد. خیلی‌های دیگر را هم می‌بینی؛ مثلا چند مغازه داری که دور هم جمع شده اند و خوش وبش می‌کنند. یکی شان ماسکش را زیر بینی آورده و دوتای دیگر هم ماسک ندارند.
چقدر حیف است اگر تنشان با سهل انگاری اسیر کرونا شود.

چرا هنوز برخی شهروندان بدون ماسک در جامعه رفت و آمد می‌کنند؟

 

عمدی ماسک نمی‌زنم

برای پیداکردنشان اصلا لازم نیست به زحمت بیفتی. شهر پر است از آن‌هایی که ماسک ندارند. تا دلت بخواهد، بند ماسک‌هایی را می‌بینی که از لبه جیب پیراهن‌های مردانه بیرون زده است. ماسک‌های زیر چانه، زیر بینی و پیچیده شده دور مچ دست هم فراوان اند. سیگار به لب‌ها و آن‌هایی که ماسکشان را داده اند پایین تا آبمیوه یا بستنی بخورند، به وفور دوروبر بازار‌ها دیده می‌شوند.

 

آن قدر زیادند که نمی‌شود با تک تکشان به گفتگو نشست. در بینشان همه جور تیپی می‌توان پیدا کرد. از پسر جوانی که موهایش را مش کرده تا دیگری که ریش بلندی دارد و موهایش را با شماره چهار زده است. همچنین دختر جوانی که ماسکش را زیر چانه داده تا لابد مِیک آپ صورتش به هم نریزد و آن یکی که دو جای بینی اش را پیرسینگ کرده است، یا آن سه مرد میان سال که لباس محلی دارند و دیگری که اعتیاد از سر رویش می‌بارد و تا می‌گویی ماسک، می‌گوید: اعصابم خراب است؛ بمیرم راحت شوم. پول بده خواهر... کمکم کن.


مریم شرایط متفاوتی دارد. لیسانس ادبیات دارد و می‌گوید که هر روز، دو ساعتی را در فضای مجازی به ویژه اینستاگرام سِیر می‌کند. ماسک نزدنش نه از روی فراموشی است، نه بی حوصلگی. او عمدا و به زعم خودش از روی آگاهی، ماسک نزدن را انتخاب کرده است و در هیچ جا جز حرم مطهر، آن هم از سر اجبار ماسک نمی‌زند. چرایی رفتارش را که می‌پرسیم، خلاصه می‌گوید که ماسک ضرر دارد.
وقتی از او می‌خواهیم بیشتر توضیح بدهد، انگار که سختش باشد همه چیز‌هایی را که پذیرفته، شرح بدهد، نشانی یکی از صفحات اینستاگرامی را می‌فرستد و می‌گوید: اگر دنبال واقعیت هستید، استوری ذخیره شده درباره ماسک نزدن را ببینید.

شبهات بی پاسخ

به صفحه مربوط با حدود ۱۶ هزار دنبال کننده سری می‌زنیم و سلسله استوری‌های خطر ماسک را می‌بینیم؛ از آرشیو صداوسیما و سخنان دکتر جهانپور، مدیر روابط عمومی وقت وزارت بهداشت در فروردین ۹۹ که با استناد به یافته‌های روز، می‌گوید که ماسک هیچ کمکی به پیشگیری از انتقال کرونا برای جمعیت عادی نمی‌کند و مردم نگران نباشند، تا فیلم‌های جدیدتر که مکرون، رئیس جمهور فرانسه، را در جریان سفر به عراق، بدون ماسک نشان می‌دهد و این تصور را القا می‌کند که عامه مردم جهان، گرفتار یک بازی با بازیگردانی ابرقدرت‌ها شده اند. همچنین تصویری از مجله اکونومیست مربوط به سال ۲۰۲۰ که با انتشار آن تلاش شده است فایده مندی ماسک را سناریویی ساختگی نشان دهد.


صفحات مختلف، در حالی بدون هیچ محدودیتی دردسترس همه مردم قرار دارند و هر روز، پست‌های تازه‌ای را نشر می‌دهند که در گزارش‌های خبری رسانه‌های رسمی به ویژه صدا وسیما، هیچ وقت به این گروه از جامعه، اشاره‌ای نمی‌شود و ماسک نزن ها، فقط افرادی کم توجه و بی خیال، نشان داده می‌شوند.


رخت بستن کرونا از جهان، تاریخ و افق روشنی ندارد. آنچه فعلا هست، سویه‌های جدید و موج‌هایی است که کشور را تسخیر می‌کند و با گرفتن هزینه‌های جبران ناپذیر، مدتی آرام می‌نشیند. در این شرایط به نظر نمی‌رسد که صرفا با تکرار «ماسک بزنید» از رسانه‌ها یا حتی ایجاد محدودیت‌های اجتماعی، گروهی از جامعه را بتوان مجاب به استفاده از ماسک کرد. اقناع آن‌ها به برنامه‌های جدی تری از جنس گفتگو‌های دوسویه مخالفان و موافقان شیوه نامه‌های بهداشتی فعلی نیاز دارد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->