جمله معروفی هست با این مضمون که «دکترها از خون نمیترسند.». البته در هر موضوع و جامعهای موارد استثنا وجود دارد. اما درکل افرادی که ماهها و سالها در مراکز درمانی و بهداشتی فعالیت میکنند، دیگر آنطور که برخی افراد خارج از این مجموعهها از خون هراس دارند، به این ماده حیاتی که در سرتاسر بدن جاری است، واکنشی از جنس ترس نشان نمیدهند.
علت آنهم تنها در یک کلمه ساده نهفته است؛ «عادت». دیدن هر روزه جراحت و خونریزی و عفونت برایشان به امری عادی تبدیل شده است و اگر جز این هم بود، توان اجرای تخصصشان را نداشتند. پزشکی را فرض کنید که در اتاق عمل با دیدن حجم زیادی از خون، زانوهایش بیرمق بشود و از حال برود. این امری غیرممکن است.
ذهن پیچیده بشر بهگونهای طراحی شده است که با قرار گرفتن در هر موقعیت تازه، با گذشت اندک زمانی خود را با آن شرایط سازگار میکند و به محیط جدید عادت میدهد؛ چیزی که در حیوانات کمتر دیده میشود و شاهد هستیم که به کوچکترین تغییری در محیط زندگیشان واکنش نشان میدهند و خیلی زود یا کوچ میکنند یا در آستانه انقراض قرار میگیرند.
«عادت» همانطور که میتواند یک موهبت خداوندی باشد تا آدمیزاد توان ادامه زندگی را در مراحل دشوار داشته باشد، به همان اندازه هم میتواند یک ویژگی خطرناک باشد؛ اینکه با بهوجود آمدن هر وضعیت متفاوت اجتماعی و فردی، خودمان را با آن همسو کنیم و بیهیچ تلاشی برای رفع آن موقعیت نامطلوب به آن عادت کنیم.
هنوز یادمان هست در آن چند هفتهای که کرونا درحال بلعیدن جهان متمدن بود و در کشور خودمان عدد قربانیان هنوز دورقمی بود، ازآنجاکه با پدیدهای جدید روبهرو بودیم، با وجود امکانات ناکافی، شهر چنان از آدمیزاد تهی شده بود که انگار دور از جان، خاک مرده بر آن پاشیده اند.
هر بیرون آمدن از خانه مستلزم رعایت شدید شیوهنامهها بود و چنانچه مواد خوراکی یا وسیلهای به خانه وارد میشد، باید تمام جوانب احتیاطی ازجمله شستوشو و گرم کردن و ضدعفونی با شدیدترین وسواس رعایت میشد.
کمتر کسی را در کوچه و خیابان مشاهده میکردیم که بدون ماسک و دستکش باشد. همه بازدیدها از طریق آنلاین صورت میگرفت و جز در مواقع خیلی استثنایی، رفتوآمدی به خارج از شهر نمیشد.
اما همین که مدتی گذشت و ویروس کرونا در شهر و سرزمین و دنیایمان لنگر انداخت، آرامآرام سختگیریها را رها و به وضع موجود عادت کردیم، این درحالی بود که تعداد بستریهای روزانه به چندهزار در روز رسیده بود و تعداد قربانیان در میانههای اعداد سهرقمی جا خوش کرده بود. گویی دیدن بیمارانی که دچار زجر تنفسی هستند و سردخانههای مملو از جسد، جزئی از زندگی روزمرهمان شد. اما فراموش نکنیم که عادت کردن به ویروس کرونا، پیامدی جز مرگ برایمان ندارد.