بیشک وقتی که درباره چرایی تکسرنشین بودن از خیلیها پرسیدهایم، این پاسخ که هنوز اتوبوس و قطار شهری انتخابهای مناسبی نیستند و حتی تاکسی گزینه اقتصادیتری به حساب نمیآید، از خیلیها شنیدهایم. نشانه همین تفکر هم شده ترافیک ثابت و آلودگی تثبیت شده هوا که از زیادی خودروهای شخصی در شهر است. در چند روز اخیر، وقتی برای تهیه گزارش عزاداریهای روزهای آخر ماه صفر راهی اطراف حرم شدم و با پای پیاده در میان انبوهی از خودروها سردرگم ماندم، دوباره همین فکر به ذهنم رسید که واقعا راننده چند خودرو با پلاک مشهد لازم بود پشت فرمان بنشینند و در این روزهای شلوغ خود و خانوادهشان را با خودرو شخصی تا نزدیکی حرم برسانند.
روزهایی که مدیریت شهری نه تنها تعداد اتوبوس و ونها را افزایش داده، بلکه ساعت کاری آنها را به همراه قطارشهری نسبتبه روزهای معمولی بیشتر کرده است تا شهروندان مشهدی راحتتر خودشان را به حرم مطهر برسانند. اما گویا این موارد چندان هم به مذاق رانندگان خوش نیامده است؛ چراکه علاوهبر اشباع ۵ هزار و ۲۰۰ جایپارکی که شهرداری منطقه ثامن برای این ایام در اطراف حرم مطهر آماده کرده بود، خیلی از خیابانها هم به اشغال خودروها و بهخصوص مشهدیها درآمدهاند. از خیابان کاشانی بگیرید که از چهارراه زرینه تا ابتدای آن خودروها دوبل و سوبل در خیابان پارک شده بود، تا بولوار رضوان، بولوار کامیاب، وحدت، اندرزگو، هفتده شهریور و چند خیابان دیگر اطراف حرم. شلوغیای که حتی پیادهها را برای تردد از میان خودروها به دردسر انداخته بود. هرچه بود یک جای کار میلنگید، شاید شهرداری جایپارک کمی برای این ایام فراهم کرده بود! شاید خیابانهای اطراف حرم کوچک بود! شاید مشکل از اتوبوس، ون و قطارشهری بود که مقابل منزل تکتک رانندگان ایستگاه نداشت! و هزار شاید دیگر که میتواند آخرینش نبود هنر تغییر سبک زندگی باشد؛ هنری که تا زمان ایجادنشدن آن در وجودمان، وضع همین شلوغی با خودروها بهخصوص در روزهای مناسبتی مشهد خواهد بود. حالا میخواهد شهرداری به جای ۵ هزار، ۵۰ هزار جایپارک ایجاد کند، با افزایش ساعت کاری اتوبوس و ون و قطارشهری حتی تردد با آن را رایگان کند، خیابانها را از امروز پهنتر کند و... ایجاد این هنر هم برای خیلی از ما که هنوز با خودرو شخصی تردد میکنیم، میتواند با به همزدن پیشفرضهایی اتفاق بیفتد. اینکه حتی استفاده از تاکسی هم گرانتر از خودرو شخصی نمیشود. در تردد با اتوبوس، ون و قطارشهری اگر زودتر بجنبیم، دیرتر نخواهیم رسید، از بدنمان استفاده کنیم و قدم در پیادهرو بگذاریم، تا توجه به همین چند نمونه اندک اگر همراه با تغییر سبک زندگیمان باشد، همان هنری را خرج کردهایم که کمککننده در مدیریت شهرمان هم بوده است. بهعنوان نمونه اکنون کارشناسان درحال تهیه طرحی هستند که بتوانند ترافیک و شلوغی هسته مرکزی شهر بهخصوص اطراف حرم مطهر را حلکنند. در این راه تاکنون گرفتن عوارض خودرو هم مطرح شدهاست؛ البته هنوز به نتیجه واحدی برای اجرا نرسیدهاند. حال آنکه اگر خیلی از ما خودروسوارها کمی نحوه استفاده از خودرو را در مکانهای شلوغ شهرمان تغییر دهیم، بعید میدانم به چنین اقداماتی که کم هزینه هم نیازی نیست، باشد.