وجدان حرفهای و مروت رفتاری یک ارزش است که ارزش افزوده اخلاقی نیز به همراه میآورد؛ ارزش افزودهای که جغرافیا و باورها نیز نمیتواند آن را محدود کند؛ ارزشی که، چون در دوردستها اتفاق افتد و رویه شود، برای ما حسرت افزا میشود؛ حال آنکه باید درس باشد برای ما؛ مایی که از منظر دینی هم باید حکمت را ولو از اهل گمراهی و علم را ولو از کافران بیاموزیم.
به این گزاره آغاز سخن کردیم تا به یک ضرورت اجتماعی و اخلاق مردم داری توجه دهیم؛ موضوعی که نیاز امروز بازار ماست؛ چه اینکه همه ما از افراد مختلف شنیده ایم که از وجدان انسانی و حرفهای شهروندان اروپایی میگویند که وقتی برای خرید رفته اند، فروشنده گفته است این کیسه برنج مثلا ۸۰یورو است و آن یکی ۷۵یورو؛ وقتی هم وطن ما توضیح خواسته، پاسخ شنیده است که کیفیتها فرق نمیکند، بلکه کیسه ۷۵یورویی خرید قبل است و ۸۰یورویی خرید جدید است. البته در آن ممالک تورم این قدر نیست که میان یک محصول در ۲ نوبت خرید این همه تفاوت باشد.
این نرخ بر سبیل مثل است برای بیان موضوع که آنجا آنقدر اخلاق حرفهای را رعایت میکنند که هر خرید را به قیمت خودش بفروشند. یک البته دیگر؛ در کشور و حتی شهر خودمان هم از این دست آدمها پیدا میشوند که حواسشان به خرید قبل و بعد باشد که هرکدام را با قیمت خودش بفروشند، اما رویه غالب این نیست، بلکه نه تنها محصول قبل را به قیمت روز میفروشند که از فروش همان نیز ابا میکنند، وقتی قیمتها ساعت میزند. توجیه آنان که با نگاه و زبان عاقل اندرسفیه بیان میکنند، این است که اگر بخواهیم همین کالا را همین امروز بخریم، باید بیشتر پول بدهیم!
با حساب ریاضی هم درست میگویند، اما این منطق نه اخلاقی است و نه حرفه ای؛ قطعا با جوانمردی ایرانی هم در تضاد است. اما نمیدانم چرا این روحیه این همه دامن گستر شده است. برخیها میگویند کار از گفتن و نوشتن و پنددادن و وعظ و خطابه گذشته است، باید به چوب قانون بست افرادی را که چنین میکنند و به هیچ قاعده و قانونی پایبند نیستند. اما بند و بست شاید اثر موقت داشته باشد و قطعا چاره کننده این منش نخواهد بود.
بازهم اخلاقیات میتواند شفابخش این بیماری گسترش یافته باشد. بندها باشد برای گریزندگان و قانون باشد برای دستهای به تطاول گشوده شده. اما این اخلاق انسانی و فرهنگ مواسات است که میتواند درمانگر باشد؛ به ویژه در این روزهای سخت که تلخی به وفور در کام مردم مینشیند و انگار قصد برخاستن هم ندارد. هرکدام ما خود را جای دیگری بگذاریم و باهم چنان رفتار کنیم که میپسندیم با ما رفتار شود. آیا بازاریان محترم میپذیرند دیگران هم به قیمت فردا خدماتشان را به آنان بفروشند؟ اگر نمیپسندند، که پسندیده شدنی هم نیست، پس تا میتوانند به انصاف رفتار کنند تا انصاف بینند و همه شاهد گسترش این رویه اخلاقی و جامعه ساز باشیم؛ ان شاءا...