به گزارش شهرآرانیوز؛ پاوه را همه به خانههای پلکانی و باغها و مناظر سرسبزش میشناسند، اما اگر چند کیلومتر آن طرفتر بروید و طولانیتر شدن مسیر سفر را به جان بخرید با غارسنگی خالو حسین کوهکن روبه رو خواهید شد که شاهکار زیبا و اسرارآمیزی است.
اهالی هرکدام او را به نامی میشناسند. بعضیها فرهاد ثانی و برخیهای دیگر فرهاد قرن بیستم صدایش میزنند.
از فامیلی خالو حسین و القابی که برایش ردیف کرده اند میتوان گمان زد که او هم مثل فرهاد کوهکن، فدایی عشق داستان معروف وحشی بافقی در راه معشوق دل به کوه زده و شروع به کندن و تیشه بر سنگ زدن کرده است.
خالو حسین در ایام جوانی کشاورز و دامدار بود. شرایط اقتصادی نابسامان خانواده به او اجازه و مجال تحصیل و درس خواندن نداده بود. خالو حسین در بیست سالگی ازدواج میکند و ثمره آن ۷ فرزند میشود. یکی از پسرانش را در هنگام تولد از دست میدهد و ۲ پسر دیگرش را در چهار، پنج سالگی.
او که یک روز به قصد شکار به کوه میرود در حین کمین پایش سر میخورد و به زمین میافتد و بی هوش میشود. وقتی به دنبالش میآیند او را به بیمارستان میبرند، اما از بخت بد و کم توجهی پزشکان زودتر مرخص میشود و پس از ۴۰ روز که درد طاقتش را طاق میکند به سلیمانیه مراجعه میکند و در نهایت با تشخیص سیاهی استخوان، پایش را به اجبار قطع میکنند.
چرخ ایام که به مراد او نمیچرخد، چند سال بعد همسرش رابعه خانم را که به بیماری مبتلا بوده از او میگیرد و خانه و کاشانه اش در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و دفاع مقدس ایران نابود و ویران میشود.
او که تقریبا تمام اموالش را از دست داده با چندگوسفندی که برایش باقی مانده به روستای منصور آقایی کوچ میکند.
مدتی بعد به علت تلف شدن بخشی دیگر از حیواناتش، راهی منطقه میگوره میشود. فرهاد ثانی قصه ما که فقر و آوارگی، زندگی را برایش سخت و ناچار کرده است تصمیم به کندن کوهها و صخرهها میگیرد.
او پس از این اتفاقات با جسمی معلول و با یک کلنگ شروع به تراشیدن صخرهها میکند و ۲۰ سال از عمرش را برای ساخت خانه محبوبش میگذارد.
سرانجام کار ساخت غار تمام میشود. غاری که خالو حسین برایش ۹ اتاق و ۴ خانه مجزا تراشیده است. اتاقهایی که بعضی از آنها ارتفاعشان به ۱۷۰ سانتی متر میرسد.
خالو حسین کوهکن برای زندگی ابدی اش هم مقبرهای در یکی از اتاقها میکند تا پس از مرگش او را آنجا دفن کنند.
هرچند پس از آنکه او در سال ۱۳۹۵ به باری تعالی پیوست، خانواده اش به وصیت او عمل نکرده و او را در قبرستان عمومی دفن کردند.
حال خالو حسین رفته و ۲۰ سال از عمرش رفته است، اما او رنج از دست دادن هایش را تبدیل به کاری هنرمندانه و تماشایی کرده است، اثری که تا نسلها پس از او باقی میماند.