هما سعادتمند | شهرآرانیوز؛ از ازل تا به ابد غلام کلمه بودن برای از او سرودن، اتفاق و افتخاری است که حُسن آن تمامی ندارد و این را شاعرانی که قرن هاست قلم به دست گرفته و ردیف و قافیهها را با شیدایی و شوریدگی بر صفحات که نه بر کتیبه جان سیاهه کرده اند تا از حضرت دوست بگویند، خوب میدانند.
نزدیکشدن به ایام عزاداری حضرترضا (ع) در روزهای پایانی ماه صفر و نیز «روز ملی شعر و ادب فارسی» سبب شد تا در سطرهای پیش رو نقبی بزنیم به تاریخ کتیبه نگاری در حرم مطهر رضوی و از کتیبههایی بگوییم که وصف عشق و ارادت به ائمه اطهار (ع) به ویژه سلطان خراسان روی پیکره شان با نقوش اسلیمی به نظم درآمده و با نام کتیبههای ادبی ماندگار شده اند.
کتیبههای بسیاری در حرم مطهر رضوی با طرحها و متنهای مختلف وجود دارد که نمیتوان به بررسی همه آنها پرداخت، اما نویسندگان مقاله «گونه شناسی ساختاری و محتوایی کتیبههای چهارایوان صحن عتیق حرم مطهر رضوی» در تعریف کتیبه و تاریخچه آن مینویسند: «کتیبه و کتیبه نگاری از هنرهایی است که جوهر و منشأ حقیقی آن را باید در قرآن جست وجو کرد.
هنرمندان مسلمان در طول تاریخ همواره تلاش کرده اند با استفاده از خطوط و کتیبه نگاری حضور خداوند را در همه جا تداعی کنند و صحنها و رواقهای حرم مطهر حضرت رضا (ع) از کانونهایی است که این هنر در آن به زیباترین شکل جلوه گری دارد.» این کارشناسان در ادامه کتیبه نگاری را هنری دانستهاند که با دوره صفوی آغاز میشود و در دوره قاجار به اوج خود میرسد.
کارشناسان محتوای کتیبهها را هم به کتیبههای قرآنی (آیات قرآن روی آن نقش خورده است)، کتیبههای حدیثیه (احادیث پیامبر (ص) و ائمهمعصوم (ع) بر آن حک شده است) و کتیبههایی که دارای اوامر و دستور هستند، تقسیم میکنند. در این میان، اما کتیبههای دیگری نیز هستند که از نظر ظاهر و محتوا صورتی متفاوت دارند؛ متن این گونه کتیبهها اشعار فارسی در قالب قصیده یا غزل هستند که در مدح ائمهمعصوم (ع) و بزرگان دین سروده شده است و معمولا در پایان خود اطلاعاتی درباره تعمیر و ساخت بنا یا بخشی از حرم را نشان میدهند.
تعداد کتیبههای ادبی حرم کم نیست، اما بارزترین نمونه برجای مانده از این هنر در دوره صفوی را میتوان بر دیوارههای صحن عتیق (داخل محراب ایوان طلا) جست وجو کرد؛ جایی که در آن قصیدهای در مدح حضرت رضا (ع) با خط نستعلیق روی آن نقش خورده است: «حبذا زین منظر عالی که فردوس برین/ بر در صحنش چو زائر از صداقت جبهه ساست/ آسمان زین آستان فیض سعادت میبرد/ وز فضایش عالم انوار در کسب ضیاست/ چشم انجم روشن از گرد و غبار درگهش/ دیده سیاره را مانند ثابت توتیاست/ ماه را از مهر میبخشد ضیا آیینه اش/ شکل خورشیدی عیان اینجا ز هر خشت طلاست/ رسته از صحن جنان گلدسته زرین مهر/ آشیان مرغ آمین است یا دست دعاست/ یا فروزان مشعل نوری است در دست زمین/ کز فروغ آن منور تا ابد صحن سماست...»
داخل ایوان عباسی در طرف راست داخل ایوان و زیر طاق نیز نمونه دیگری از کتیبه ادبی دوره صفوی قرار دارد که با خط نستعلیق «محمدرضا امامی» نامی به سال ۱۰۵۹ هجری قمری عبارت «ناد علیا مظهر العجائب/ تجده عونا لک فی النوائب» نوشته شده است. ناگفته نماند کتیبه «نادعلیا» را برخی کارشناسان در فهرست کتیبههای مذهبی و برخی، چون محمدجواد غفورزاده (شفق) در زمره کتیبههای ادبی قرار داده اند.
«دارالحفاظ» به عنوان نخستین رواق حرم (دوره تیموری) کانون دیگری است که میتوان کتیبههای ادبی را در آن مشاهده کرد. در اینجا علاوه بر کتیبههای قرآنی، حدیثی و دعایی، ۴۲ بیت شعر در مدح امام رضا (ع) به خط نستعلیق هست که شاعر در آنها عطر حرم امام رضا (ع) را مشک و عنبری میداند که نشانهای از بهشت دارد و امام را خورشیدی توصیف میکند که شرف آدمیان خاک نشین است: «ای روضهای که دهر ز بویت معطر است/ آبت ز کوثر و گلت از مشک و عنبر است/ در طینت تو چشمه خورشید مضمر است/ بوی تو، چون نسیم جنان روح پرور است/ خاکی و نه فلک به وجودت منور است/ تا در تو نور دیده زهرا و حیدر است/ خورشید کو یگانه رو هفت کشور است/ بهر شرف ز خاک نشینان این در است...»
در صفه غربی رواق «ا... وردی خان» نیز یک رباعی با کاشی کاری معرق چشمنوازی میکندکه روی آن نوشته شده است: «جبریل عرض آید و حوران زنعیم/ از بهر طواف شه فردوس حریم/ عمدا پر خورد بر دم مقراض زنند/ شاید که بدین وسیله گردند مقیم» در دو طرف این کتیبه نامی با عنوان «قائله و راقمه حسن الخادم» حک شده است.
اما شاخصترین کتیبههای ادبی حرم متعلق به دوره قاجار و قصیدهای است که «حکیم قاآنی شیرازی» شاعر آن است. او که مدتی در مشهد مقدس اقامت داشته، قصیدهای طولانی در مدح و منقبت امامرضا (ع) در قافیه «ق» سروده که بسیار جذاب و بدیع است: «زهی به منزلت از عرش برده فرش تو رونق/ زمین ز یمن تو محسود هفت کاخ مطبق/ تویی که خاک تو با آب رحمت است مخمر/ تویی که فیض تو با فر سرمد است ملفق/ چو دین احمد مرسل مبانی تو مشید/ چو شرع حیدر صفدر قواعد تو موثق/ ز هر چه عقل تصور کند فضای تو اوسع/ ز هر چه وهم تخیل کند بنای تو اوثق/ ز آستان تو حصنی است نه سپهر معظم/ ز خاکروب تو گردی است هفت کاخ مروق/ کدام مظهر بیچون بود به خاک تو مدفون/ که از زمین تو خیزد همی خروش اناالحق/ حصانت تو بر از صد هزار حصن مشید/ رزانت تو بر از صد هزار کوه محلق/ ز بس رفیعی و محکم ز بس منیعی و معظم/ به راستی که خموشی است در ثنای تو اوفق...» قصیده طولانی دیگری نیز از قاآنی بر بالای ازاره رواق «دارالشکر» روی سنگ با خط نستعلیق «آقا میرزا زنجانی» خوش نویس معروف دوره قاجار نوشته و نصب شده است.
علاوه بر قاآنی، نامهای دیگری، چون علی سرخوش، شفایی مشهدی، مینا امیرالشعراء، میرزا سعیدخان، صبوری و چند تن دیگر نیز هستند که اشعارشان در قالب کتیبههای ادبی دیوارههای صحن و رواق حرم را مزین کرده است. برای نمونه على سرخوش، حوالی سال ۱۲۷۰ هجری قمری در مشهد زندگی میکرده و قصیدهای از او در بالای ازاره شرقی رواق «دارالسیاده» به سمت «دارالحفاظ» در زمان حکومت فریدون میرزا فرمانفرما (والی خراسان در زمان ناصرالدین شاه) بهخط نستعلیق کتابت شده است. مطلع این قصیده چنین است: «به کاخ عالی شاهنشهی که بر در او/ نموده خسرو انجم به مسکنت مسکن/ چراغ دوده حیدر فروغ دیده من / که چشم شرع شد از نور روی او روشن/ بهین نتیجه موسی که کل خطه طوس/ ز یمن مرقد او رشک وادی ایمن...»
در «دارالسیاده» نیز کتیبه اشعار فارسی از شاعری به نام صبوری وجود دارد که در سال ۱۳۰۰ قمری ملک الشعرای آستان بوده است. بین «توحیدخانه» و «ایوان طلای نادری» نیز دری نقرهای قرار دارد که «امیر نظام گروسی» آن را به حرم مطهر تقدیم کرده است. در اطراف این در، شعری از «شفایی مشهدی» شاعر قرن دوازدهم حک شده که مطلعش این است: «ز آستانه این شاه کی سپاه که کوفت/ کمینه چاکر او کوس بر درکاووس» شعر دیگری نیز از این شاعر در ایوان طلای صحن نو کتابت شده که در بیت اول آن آمده است: «دهد بوسه بر عتبه اش صبح شارق/ نهد جبهه بر سده اش شام غارب/ در بارگاه علی بن موسی/ که ساید به فرش رهش عرش حاجب»
مینا امیرالشعرا یکی دیگر از شاعران عصر قاجار است که در سده سیزدهم در مشهد میزیسته است. او مجموعهای از قصاید دارد که تعداد ابیات آن به عدد ۶ هزار میرسد و همگی در منقبت ائمههدی (ع) است. در زمان تعمیر منارههای جامع گوهرشاد برای تزیین این بخش، از معروفترین قصیده او استفاده شده که ابیاتی از آن چنین است: «در آستان ملک پاسبان خسرو طوس/ رضا، ولی خدا شاه لامکان خرگاه/ علی سلاله موسی که کائنات برند/ برآستان جلالش ز حادثات پناه/ منیر مهر خراسان ابوالحسن که بود/ ز بار منت او پشت نه سپهر دوتاه ...» از امامرضا (ع) در این اشعار با عنوان «پادشاه طوس»، «ولی خدا» و «شاه لامکان» یاد شده که انسانها به آستان شوکتش پناه میبرند.
در مناره سمت چپ این کتیبه با اشاره به خرابی مناره و بازتعمیر آن آمده است: «بزرگ چاکر شاه جهان شهاب الملک/ که رجم دیو کند زآسمان شوکت شاه/ حسین خوی و حسن خلق و یم نوال کریم/ که کوه در نظر همتش کم است ز کاه/ چه از حوادث گردون دون بوقلمون/ گر این مناره ایوان خراب گشت و تباه/ درم فشاند و نمود اهتمام در تعمیر/ که ذکر خیرش ماند در السن و افواه/ بقای شه طلبید و سعادت ابدی/ چه شاه را زسر صدق بود دولتخواه/ چه شد ز رفعت تاریخ سال تعمیرش/ کنند فکرت مینا اثر در این درگاه.»
«میرزا سعید خان» از رجال معروف عصر قاجاریه است. از او نیز قصیده بلندی در مدح حضرت رضا (ع) باقی است که به سال ۱۲۹۶ هجری قمری با خط نستعلیق زیبایی نگارش و در حاشیه ایوان شمالی صحن نو، روی کاشیهای بسیار زیبا بر دیوار نصب شده است: «بیاای لاجوردی طاق برگردون مینایی/ که بسیار است فرق از آسمان تا آسمان سایی/کنی ویران بنای صبر وهوش اهل بینش را/ هر آن ساعت که، چون خوبان جمال از پرده بنمایی/ سزد کاسودگی خواهم روان صاف سعدی را /خدا را گر بر آن شرطش پرستیده به یکتایی/ به زیورها بیارایند روی ماه خوبان را/ تو بی زیور چنان خوبی که زیورها بیارایی»
شاعر در این ابیات عاشقانه با تضمین بیتی از سعدی، میگوید که خوبرویان با تمام زیبایی، محتاج زیور هستند، اما امام هشتم (ع) چنان خوب و دارای کمالات است که احتیاجی به زینت این دنیایی ندارد. او دارنده خوانی گسترده و قصری با شوکت است که علت به وجود آمدن خلق، زمین و آسمان است. از این دست کتیبهها پس از دوره قاجار نیز بسیار است که با طرح توسعه حرممطهر در دوران پس از انقلاب افزایش پیدا کرده است.