۲۷شهریور هر سال، روز شعر و ادب فارسی است و بهانه آن نیز درگذشت محمدحسین شهریار، شاعر معاصر زبان فارسی بوده است.
اما چرا روز شعر و ادب فارسی اهمیت دارد؟ یا به طور خاص، چرا شعر اهمیت دارد؟ حقیقت این است که شعر بازتاب دهنده بخشی از نیازهای روحی و عاطفی انسان است که با کلام معمولی نمیتوان آنها را بازگو کرد یا اگر هم بازگو کنیم، آن تأثیر را ندارد.
ما گاهی از رفتارها و مسائل معمول گزارش میدهیم، مثلا میخواهیم از رنگ لباسی که پوشیده ایم سخن بگوییم. این موضوعی عینی است و میشود گفت که من لباس آبی پوشیده ام. اما گاهی میخواهیم موضوعی را بیان کنیم که فراتر از یک حقیقت ساده است، مثلا شاعر میخواهد عمق اندوه و دل شکستگی اش را بیان کند. اینجا اگر بگوید «خیلی اندوهگین هستم» دیگر کارساز نیست. عواطف انسانی در این موقعیت کلام نیرومندتری میطلبد تا مخاطب را از نظر عاطفی درگیر کند. اینجاست که مثلا خاقانی شروانی میگوید:
شکسته دلتر از آن ساغر بلورینم
که در میانه خارا کنی ز دست رها
یا یک مثال دیگر. با یک نفر مدتی بحث میکنیم و چیزی را به او نصیحت میکنیم. دست آخر وقتی میبینیم که به نتیجه نمیرسیم و شخص حرف ما را به گوش نمیگیرد، میگوییم:
من آنچه شرط بلاغ است با تو میگویم
تو خواه از سخنم پند گیر خواه ملال
ما مدتی با شخص بحث کرده ایم و در بحثها از شعر استفاده نکرده ایم، ولی حالا چرا در آخر کلام این کار را میکنیم؟ چون میبینیم که دیگر بحث منطقی فایده ندارد و حالا باید عواطف او را تکان داد. اینجاست که شعر کارگر میشود.
حالا از آنجا که ما انسان هستیم و همیشه با تأملات، افکار و احساسات سروکار داریم، بخش مهمی از گفتارهای ما را همین سخنانی تشکیل میدهد که یا حالت شاعرانه و احساسی دارد یا خودش شعر است. در واقع شعر بخشی از ذهنیت ما را پر میکند و بخشی از محاورات ما را تشکیل میدهد و ما به صورتهای مختلف با آن سروکار داریم؛ از چند بیت شعر روی یک سنگ مزار بگیرید تا شعری که به صورت آواز و در قالب یک قطعه موسیقی ارائه میشود.
بله، یک جنبه دیگر از کاربرد و اهمیت شعر، استفاده از آن در هنر موسیقی است. هر اثری در قالب موسیقی آوازی، به شعری نیاز دارد. حالا این شعر میتواند یک شعر کلاسیک باشد، یک تصنیف باشد یا یک ترانه. ولی کمتر دیده ایم یا هیچ ندیده ایم که یک هنرمند موسیقی، یک قطعه نثر را به آواز بخواند، حتی اگر نثری شاعرانه مثل گلستان سعدی باشد؛ و همین گونه است هنر خوش نویسی که معمولا یا با آیات و احادیث سروکار دارد یا با شعر و ادب. باز شعر یکی از مواد اصلی این هنر است و اینها در طول تاریخ ارتباط بینابینی محکمی داشته اند.
چنین است که میتوان گفت بخش مهمی از زندگی ما به ویژه در زمینه ذوقیات و عواطف، با شعر آمیخته شده است و به ویژه در میان ما مردم مشرق زمین، اینها از زندگی ما جدایی ندارد.