فصل چهارم «زخم کاری» چگونه به پایان می‌رسد؟ + فیلم جعفر یاحقی: استاد باقرزاده نماد پیوند فرهنگ و ادب خراسان بود رئیس سازمان تبلیغات اسلامی کشور: حمایت از مظلومان غزه و لبنان گامی در مسیر تحقق عدالت الهی است پژوهشگر و نویسنده مطرح کشور: اسناد تاریخی مایملک شخصی هیچ مسئولی نیستند حضور «دنیل کریگ» در فیلم ابرقهرمانی «گروهبان راک» پخش «من محمد حسن را دوست دارم» از شبکه مستند سیما (یکم آذر ۱۴۰۳) + فیلم گفتگو با دکتر رسول جعفریان درباره غفلت از قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات در ایران گزارشی از نمایشگاه خوش نویسی «انعکاس» در نگارخانه رضوان مشهد گفتگو با «علی عامل‌هاشمی»، نویسنده، کارگردان و بازیگر مشهدی، به بهانه اجرای تئاتر «دوجان» مروری بر تازه‌ترین اخبار و اتفاقات چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر، فیلم‌ها و چهره‌های برتر یک تن از پنج تن قائمه ادبیات خراسان | از چاپ تازه دیوان غلامرضا قدسی‌ رونمایی شد حضور «رابرت پتینسون» در فیلم جدید کریستوفر نولان فصل جدید «عصر خانواده» با اجرای «محیا اسناوندی» در شبکه دو + زمان پخش صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ فیلم‌های سینمایی آخر هفته تلویزیون (یکم و دوم آذر ۱۴۰۳) + زمان پخش حسام خلیل‌نژاد: دلیل حضورم در «بی‌پایان» اسم «شهید طهرانی‌مقدم» بود نوید محمدزاده «هیوشیما» را روی صحنه می‌برد
سرخط خبرها

جهان را به شاعران بسپاریم؟

  • کد خبر: ۴۳۳۵۹
  • ۲۷ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۲:۵۴
جهان را به شاعران بسپاریم؟
سلمان نظافت‌یزدی - خبرنگار
حقیقت درباره شعر این است که همه‌چیز هست و هیچ چیز نیست. جهان بدون شعر خلأ بزرگی دارد، جهان بدون شعر جهان زمخت و تلخی است، جهانی که سایه‌بان و جان‌پناه ندارد، جهانی که راحت در آن از انبوه خبر‌های تلخ مسموم می‌شویم و دیگر رمقی برایمان نمی‌ماند. استاد محمدرضا عبدالملکیان شعری دارد با عنوان «جهان را به شاعران بسپارید» که نام یکی از گزیده شعرهایش هم هست. استاد در این شعر می‌خواهد که جهان برای آرام شدن به شاعران سپرده شود؛ «.. جهان را به شاعران بسپارید/ دیوار‌ها فرو می‌ریزند و/ مرز‌ها رنگ می‌بازند/ درختان به خیابان می‌آیند/ در صف اتوبوس به شکوفه می‌نشینند/ و پرندگان سوار می‌شوند و/ به همه همشهریان/ تخمه آفتابگردان تعارف می‌کنند...».

اما آیا جهانی که به شاعران سپرده شود، جهان بهتری است؟ جهان خوب تنها در شعر موجودیت دارد و در جهانی که در آن زیست می‌کنیم، شعر تنها جان‌پناه است. از دست شعر برنمی‌آید که جلوی شلیک شدن گلوله‌ای را بگیرد، از دست شعر برنمی‌آید که رنج فقر را کم کند، اما می‌تواند اندکی خُلق آدمی را خوش کند. شعر می‌تواند با زخمی همدردی کند یا مویه‌ای شود بر سر گواری؛ و این‌ها همه از هست و بودن شعر است.

اما نیست شعر چیست؟ جهان شاعرانه جهان منطق و استدلال نیست، جهان دم‌غنیمت است و همین زیست انسان ایرانی در چنین جهانی که از تاریخ ریشه گرفته و شعر در جانش رخنه کرده است.
زیست شاعرانه انسان ایرانی را اگر با مداقه بررسی کنیم، زیست منسجم و پیش‌برنده‌ای نیست، زیستی است که قدرت استدلال و منطق را کم می‌کند و همین زیستن در جهان شاعرانه ما را از واقعیات جهان بی‌‎رحم امروز دور می‌کند و می‌کشاندمان به ورطه سکوت و تماشا. زیست شاعرانه باعث دوری ما از منطق و استدلال و فلسفیدن می‌شود و با این دوری هیچ مشکل اساسی حل نخواهد شد.
 
ما یعنی انسان ایرانی باید به این درک برسد که زیست شاعرانه، زیستی شریف و ارزشمند است، اما این زیست نباید بر همه شئون زندگی انسان ایرانی سایه بیفکند. به‌بهانه ۲۷ شهریور، روز درگذشت محمدحسین شهریار که در تقویم ملی به نام روز شعر وادب فارسی ثبت شده است، در پرونده‌ای جمع‌وجور به موضوعاتی همچون فاصله‌گرفتن فضا‌های دانشگاهی با محافل شعری، سابقه جلسات شعر در مشهد و مهاجرت شاعران مشهدی به تهران پرداخته‌ایم.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->