حادثه عاشورا برای شیعه بهطور خاص و برای بسیاری از اهل سنت در طول تاریخ، از قداستی ویژه برخوردار بوده و هست. لازمه این نوع نگاه به عاشورا، مسائل زیادی است که در حاشیه این واقعه عظیم از نظر تاریخی و گزارشی، ادبی و هنری، اجتماعی و فرهنگی و نیز جنبههای تربیتی پدید آمده است.
علاوهبر آنها، جنبه مذهبی عاشورا هم نهایت اهمیت را داشته و دارد؛ به این معنا که روی برداشت تشیع از اسلام تأثیر ویژه داشته و صرف نظر از اینکه کدام دیدگاه درست باشد، از جنبههای مختلف روی نگاه مذهبی و تاریخی شیعیان تأثیر گذاشته است.
در زمینه تاریخ عاشورا کارهای زیادی از قدیم و جدید صورت گرفته و در ادوار مختلف تاریخ از قرن اول تاکنون، هزاران کتاب و رساله و مقاله نوشته شده است. این کتابها اغلب، شامل بخشی تاریخی و بخشی تحلیلی یا ادبی است که مورد استفاده مردم بوده و تاکنون نیز بسیاری از آنها بهعنوان منبع و مرجع یا اثری عمومی مورد مطالعه قرار میگیرد.
در دو دهه اخیر هم مجموعههای بزرگی در قم و تهران در گردآوری اخبار این نهضت پدیدآمده که گاه تا چندین مجلد تدوین و ارائه شده است.
عاشورا از جنبههای دیگری هم مورد توجه بوده است که بهطور خاص میتوان از جنبه ادبی یاد کرد. کتابهای زیادی در گردآوری اشعار مربوط به عاشورا نوشته شده و این علاوهبر دیوانهایی است که قصاید زیادی در آنها درباره کربلا و امام حسین (ع) سروده شده است. بههرحال کمابیش روی جنبههای ادبی کار شده است.
اینها بیشترین زمینههای کار روی عاشورا بوده و درکنار آنها درباره تعزیه، تحقیقات مختصری هرچند سودمند انجام شده و نشان داده شده است که تعزیه بهعنوان نوعی نمایش که ایرانیان مبدع آن بودهاند، نقش مهمی در نمایاندن جنبههای نهضت عاشورا برعهده داشته، ضمن آنکه بههرحال جنبههای منفی نیز داشته است.
تاریخ عزاداری هم زمینهای جدی است که پی در پی به آن پرداخته شده و علاوهبر یک کتاب چندجلدی درباره تاریخ عزاداری سنتی، درباره برخی از ادوار معاصر از تاریخ عزاداری هم مقالاتی منتشر شده است. در این زمینه همچنان زمینه کار بیشتر وجود دارد.
به نظر میرسد تاکنون، مراکز عاشوراپژوهی ما، یا افرادی که به این کار علاقهمند هستند، بیشتر درگیر همین زمینههای تاریخی، تحلیلی، ادبی و تعزیهای هستند، اما از آثار اجتماعی و سیاسی عاشورا جز پراکندهکاری انجام نگرفته و سخن دقیق و مفصل گفته نشده است.
برای نمونه، نقش عاشورا در تحولات سیاسی مشروطه، یا رخدادهای دوره رضاشاه، و همین استفاده بهرههای سیاسی که از آن در تحولات سیاسی دورههای بعد تا انقلاب و جنگ و تاکنون صورت گرفته، کمتر بهصورت علمی بحث شده است.
یادم است یک بار همایش مفصلی در ایران درباره عاشورا و نهضت امامخمینی برگزار شد که در آن به برخی از جنبههای این بحث پرداخته شد، اما همچنان نیازمند کارهای بیشتر و بیشتری است.
صرف نظر از دوره معاصر ما، در دوره قاجار، عاشورا و ایام محرم، از نظر اجتماعی و سیاسی همواره منبعی برای تأثیرگذاری بوده است و با مرور در منابع آن دوره، میتوان در این زمینه به پژوهش پرداخت، مسئلهای که کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
این روزها، بهوفور شاهد تحلیلهای اجتماعی سیاسی متفاوت از عاشورا هستیم و میدانیم سالهاست هرکسی با استناد به جملهای از امامحسین (ع) یا رفتاری از آن حضرت، یک تفسیر سیاسی خاص ارائه میکند؛ این درحالی است که غالب این عبارات یا گزارشها، هنوز از نظر تاریخی، نقادی نشده است.
اما صرف نظر از آن، هیچگاه رویه فقها این نبوده است که این چنین به گزارشهای تاریخی برای استفاده در گزارههای حقوقی استناد کنند و از آن نتایج فقهی بگیرند. این کارها، از زمانی هم که باب شده، بیشتر کار منبریها بوده و الا زیر تیغ فقیهان استخواندار و اصیل، اینقبیل کارها، محل اعتنا نبوده است.
اگر نگاهی به منابع عاشورایی در این صد سال بیندازید، خواهید دید تفسیرهای حماسهای که در این قرن باب شده، در متون کهن جایی نداشته و برای مثال، کتابهای قاجاری همه روی اشک و آه بنا شده است. کدامیک از این دو نگاه، درست است؟ اگر نگاهی در روزگار ما غلبه دارد، معنایش این است که اگر هزار سال هم به آن توجه نشده، بی شک درست است؟ با چه اصولی؟
در اینجا بهخصوص تأکید بنده روی تأثیر عاشورا در اوضاع اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ما در دو قرن اخیر است که از زوایای مختلف اهمیت داشته و در ساختن تاریخ امروز ما نقش مهمی ایفا کرده است.
پژوهشگران ما فارغ از اینکه بخواهند موضع خاصی داشته باشند، باید بهطور شفاف دراینباره تحقیق کرده و آنچه را از لحاظ علمی درباره رابطه میان عاشورا و اوضاع اجتماعی و سیاسی و فرهنگی ماست، تبیین کنند.
این مسئله میتواند کمک بزرگی به فهم ما از هویت مذهبی و ملی ما، تأثیر عاشورا در عمق جامعه ما و روحیات مردم، رابطه میان تصور تاریخی و معقول از عاشورا با آنچه در جامعه خود را نشان داده، و نیز مسیری که استفادههای درست یا غلط از عاشورا بوده است، باشد. ما نیازمند آن هستیم که درکنار کارهای مذهبی و با رعایت جنبههای تقدس در این نهضت، کارهای پژوهشی مستقلی هم داشته باشیم تا ما را در جهت شناخت دقیقتر در این زمینه کمک کند.