مالیات اضافه کسرشده از بازنشستگان نفت برگردانده شد گرانی؛ دلیل توزیع‌نشدن شیر مدارس بیمه بازنشستگان تأمین اجتماعی اعتباری ندارد! + ویدئو سرقت پس از صرف شام | بیهوش کردن نگهبان برای دزدی موج تب برفکی در راه است | مانور تمام‌عیار زلزله در مشهد برگزار می‌شود افزایش آگاهی، مؤثرتر از افزایش سکه در مهریه | میزگرد مهریه شهرآرانیوز با حضور جمعی از کارشناسان حقوقی برگزار شد کسری ۱۳ هزار معلم در خراسان رضوی رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی: تا ۱۰ روز آینده خبری از باران نیست | زمستان امیدوارکننده‌تر رعایت اصول خودمراقبتی، راهی مؤثر برای کاهش اثرات آلودگی هوا پیشگیری و مراقبت از زخم پای دیابتی پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی امروز (یکشنبه، ۱۸ آبان ۱۴۰۴) | پایداری جوی تا پایان هفته در استان افزایش ۲۱ درصدی تخت‌های فعال بیمارستانی تأمین‌اجتماعی خراسان رضوی | عبور از یک میلیون و ۳۰۰ هزار نسخه دارویی طی شش ماه علت ناترازی روابط کارفرمایان و تأمین اجتماعی چیست؟ بیماران دیابتی می‌توانند در حد اعتدال از قند و شیرینی استفاده کنند طبق قانون تأمین‌اجتماعی، رانندگان تاکسی‌های اینترنتی می‌توانند از مزایای بیمه دو کارگاه استفاده کنند معاون فرهنگی استاندار خراسان رضوی: تضمین اجرای بموقع طرح‌های مدرسه‌سازی در گرو همکاری و تعامل مستمر با نمایندگان مجلس است آیا دارو‌های ضدافسردگی باعث چاقی می‌شوند؟ میزان مستمری والدین بیمه‌شده در صورت تأیید کفالت چقدر است؟ اصلی‌ترین عوامل خطر در سرطان دهان چیست؟ | سرطان دهان را جدی بگیرید هشدار در مورد عفونت های تنفسی کودکان در فصل سرما مراقب «مرض قند» باشید! سامانه نوبت‌دهی اینترنتی مراکز درمانی تأمین‌اجتماعی راه‌اندازی شد کارگران می‌توانند در صورت عدم ارسال لیست و واریز حق بیمه توسط کارفرما، موضوع را پیگیری کنند نجات دختر فراری از لانه دزدان نقابدار توسط پلیس مشهد پلمب کافه مشروبات الکلی در تهران تعطیلی مدارس خوزستان به دلیل آلودگی شدید هوا در روز یکشنبه (۱۸ آبان ۱۴۰۴) صدور رأی بخش سوم پرونده «کینگ مانی»| تعیین تکلیف ۷۴۸ شاکی ثبت ۱۴۹ زلزله در کشور طی هفته گذشته (۱۷ آبان ۱۴۰۴) | وقوع ۱۲ زمین‌لرزه در خراسان رضوی
سرخط خبرها

غرق شدن در پشیمانی‌های زندگی | روایت‌های کرونایی

  • کد خبر: ۸۱۹۲۱
  • ۰۴ مهر ۱۴۰۰ - ۱۰:۵۱
  • ۱
غرق شدن در پشیمانی‌های زندگی | روایت‌های کرونایی
محمد امانی - نویسنده

مرد میان سال درحالی که بر تخت بیمارستان دراز کشیده بود و تلاش می‌کرد آخرین قطرات پاکت آب پرتقال را بدون تولید صدایی ناهنجار بالا بکشد، به کار‌هایی فکر می‌کرد که در طول زندگی انجام داده و درنهایت به پشیمانی غم انگیزی ختم شده بود.

به نیمه شبی فکر کرد که برای یافتن گنج به کاریز قنات روستایشان رفته بودند. سه نفر بودند و طناب را به درخت خشکیده سیب تابانده بودند.

او به عنوان اولین نفر، خودش را به ته چاه خشک رسانده بود. چراغ قوه را به اطرافش چرخاند و هیچ نشانی از سنگ سفیدی که قرار بود در دیواره چاه باشد و پشت آن خمره‌هایی پر از سکه باشند، نیافت. هنوز دومین نفرشان به میانه چاه نرسیده بود که دیواره‌ها از هرطرف ریزش کرد. او بعد از گذشت ۲۰ سال هنوز هم مثل بچه‌ها از تاریکی می‌ترسد.

به آن روز برفی فکر می‌کرد که در یک بنگاه قدیمی، مغازه کوچک و نازنینش را فروخت تا در یک شرکت هرمی که آن روز‌ها همه جا حرفش بود، سرمایه گذاری کند.

یکی از آشناهایش مژده داده بود که به سال نرسیده با سود‌ی که از آن شرکت نصیبش می‌شود، می‌تواند چند تا مثل همان مغازه را بخرد. حالا هربار که از جلوی آن مغازه کوچک که زمانی صاحبش بود می‌گذشت، ضربان قلبش تند‌تر می‌زد.

به آن چند ماه بعد از ورشکستگی اش فکر می‌کرد که در کارگاه تولید کفش کار می‌کرد و عاشق دختر صاحب کارگاه شده بود. طوری حواسش پرت بود که مدام چکش را به جای تخت کفش به انگشت هایش می‌کوبید.

هر روز صبح زود‌تر از همه کارگر‌ها می‌آمد و شب‌ها دیرتر از همه از کارگاه خارج می‌شد. بعد هم آن قدر معطل کرد تا یک روز صاحب کارگاه، کارت عروسی دخترش را آورد و روی میز کارش گذاشت.

مرد میان سال فکر کرد اگر همان سال‌ها ازدواج کرده بود، شاید حالا به جای تخت بیمارستان در بالکن خانه اش به پشتی تکیه زده بود و داشت برای بچه هایش سیب پوست می‌گرفت.

اما حالا باید در اتاق بیمارستان به پرستار یا رهگذری بگوید که تختش را کمی بالاتر بیاورد، بلکه بتواند محوطه را تماشا کند و شاید مادر پیرش را ببیند که زیر درختان قدیمی بیمارستان زیر لب برای سلامتی او دعا می‌کند.

مرد میان سال همچنان در پشیمانی‌های زندگی اش غرق بود و به سه ماه پیش فکر می‌کرد؛ روزی که باید برای دریافت واکسن کرونا به مرکز بهداشت مراجعه می‌کرد.

اما تحت تأثیر شایعاتی که در فضای مجازی و ساندویچی محله شنیده بود، هیچ اقدامی نکرد. اگر آن روز رفته بود، تا حالا نوبت دوم را هم دریافت کرده بود و شاید در این غروب اواخر تابستان روی بالکن خانه داشت تسبیح مادرش را نخ می‌کرد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۶:۰۵ - ۱۴۰۰/۰۷/۰۴
0
0
عجبا. قصه منتشر می کنین؟ یادداشت مطبوعاتی که توی رسانه منتشر می شه قاعدتا باید با قصه نویسی یه تفاوتایی داشته باشه.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->