معصومه متیننژاد | شهرآرانیوز؛ شما را نمیدانم، ولی من هروقت دلم از چیزی یا کسی حسابی پر باشد و نتوانم آن را با خودم حلوفصل کنم، یکراست راهی حرم میشوم. انگار خدا آنجا نزدیکتر است یا شنواتر! نمیدانم چرا در میان آن همه شلوغی که همه در آن لحظه رو به درگاه خدا دارند، حس میکنم بیشتر دیده و شنیده میشوم و گره از کارم باز میشود.
اینکه خداوند عالی اعلی از ما خواسته است تا یکسوم زندگیمان را به عبادت اختصاص بدهیم، بیدلیل نیست. شاید ظاهر عبادت، بندگی برای خدا باشد، اما باطن آن جز سود و فایده برای سلامت جسم و روان خودمان نخواهد بود. برای نمونه، اجازه بدهید با هم قدری به مقوله زیارت نگاه دقیقتری داشتهباشیم که بخشی از مناسک عبادی ماست.
ما آدمها در کنار نیازهای فیزیولوژیکی مانند نیاز به خوراک، پوشاک و مسکن، نیازهای روحی و روانی هم داریم که باید به موازات آنها پاسخ داده شوند. بهعبارت دیگر، اگر به نیازهای روحی بهدرستی پاسخ داده شود، نشاط درونیاش را حفظ میکنند. اما اگر به این نیازها بیتوجهی شد، خیلی زود جسم تحلیل میرود و زمینگیر میشود. نمونه آن شایعترین بیماری روانی قرن، یعنی افسردگی است که پس از مدت کوتاهی بیمار را از پا درمیآورد. خلاف آن را هم میتوان در افرادی مشاهده کرد که با وجود ضعف بدنی و معلولیت، با اراده آهنینی که دارند، همه نقصهای جسمیشان را میپوشانند و کاری میکنند کارستان.
پژوهشهای زیادی در سراسر دنیا نشان دادهاست افرادی که به مکانهای معنوی رفتوآمد دارند، در مقایسه با دیگران، روانی سالمتر، روحیهای بهتر، شادی و نشاط درونی بیشتر و جسمی سالمتر دارند. همچنین کمتر بهدنبال بزههای اجتماعی میروند. دلیل این موضوع به دیدگاه انسانهای موحد در زندگی برمیگردد. آنها معنای زندگی را یافتهاند و به قدرتی بالاتر از قدرتهای زمینی اعتقاد و اعتماد دارند؛ قدرتی که درست در بزنگاههای سخت زندگی دست آنان را گرفتهاست و میگیرد.
آنها خوب میدانند که زندگی دنیایی فانی و زودگذر است و برای هدفی مشخص خلق شدهاند. این افراد اگر به نماز میایستند یا دعا میخوانند و مناجات میکنند یا به زیارت یکی از حجتهای الهی در زمین میروند، میدانند که در همه این لحظات باب یک ارتباط دوسویه را باز کردهاند و درحال تعامل با نیرویی فرازمینی هستند که محصور زمان و مکان و ماده نیست.
در بحث سلامت روان با ۲ مقوله درمان و پیشگیری روبهرو هستیم و زیارت این ظرفیت را دارد که بهطور همزمان به این ۲ نیاز پاسخ دهد. برای نمونه، مادری را درنظر بگیرید که برای فرزندش دعای سلامتی و عاقبتبهخیری دارد. با این کار هم برای سلامت جسم و روان فرزندش قدمی برمی دارد و قلبش آرام میگیرد، هم از استرسهای بیدلیل مادرانهاش تاحد زیادی کاسته میشود.
چون باور دارد که فرزندش را در پناه قدرتی مافوق طبیعی قرار میدهد. با این نگاه، ما در مقوله زیارت با آثار فردی و اجتماعی بسیاری روبهرو هستیم که سبب میشود میزان سازگاری ما با اتفاقات و پذیرش آنها بیشتر شود و از سلامت روان بهتری برخوردار شویم. در ادامه به برخی از این آثار فردی و اجتماعی اشاره کوتاهی میکنیم.
کسى که دائم احساس امنیت و ترس و خطر مىکند، پیوسته در دنیاى ذهنىاش درحال دفع خطرهای احتمالى است و این یعنی سلامت روانش دائم تهدید میشود. درحالیکه زیارت احساس امنیت خاطر و آزادى نسبى از خطر در فرد ایجاد میکند و او با احساس نزدیکى به خدا در هنگام زیارت و همچنین تخلیه هیجانى، به احساس آرامش درونى بیشترى دست مییابد.
تعلق و وابستگىهای مادی مساوى است با غم و اضطراب ازدستدادن آنچه هست و حسرت و افسوس آنچه نیست. درحالیکه احساس دلبستگى که به خداوند و ائمهاطهار (ع) در مکانهای زیارتى بهوجود مىآید، فرد را از هرچه رنگ و بوى نقص و کمبود داشتهباشد، دور میکند. همچنین ارتباط با انسانهای سادهزیست و قانع مانند ائمه (ع) دوستی دنیا را از او دور مىکند و زمانى که در امور دنیوى و مادى دچار مشکل مىشود، آرامش خود را از دست نمىدهد.
آدمی به امید زنده است و میداند وقتی خود را به پایگاه الهى متصل مىکند و خویشتن خویش را بهوقت زیارت در حریم کبریایى ائمهاطهار (ع) قرار میدهد، تنها و بى یاور نیست و مىتواند با عنایت این انسانهاى بزرگ زندگى دنیایی و اخروی خود را بسازد و اگر از سر غفلت هم دچار معصیت و لغزشى شده باشد، هیچگاه از غفران الهى ناامید نخواهد شد و مىداند که در این مکانهای نورانى راحتتر مىتواند توبه کند و خداوند هم به برکت این انسانهای بزرگ او را راحتتر میبخشد. افزون بر این، در این مناجاتهای دونفره، امید فرد به حل مشکلات، بهبود اوضاع و آینده بهتر بیشتر خواهد شد.
پژوهشهاى اجتماعی نشان مىدهد که مذهب نهتنها حمایت اجتماعى براى افراد فراهم مىکند، بلکه عاملی برای مهار اجتماعى نیز محسوب میشود. بهعبارتی وقتی فرد کسی را پیوسته ناظر و حاضر بر خودش ببیند، بهراحتی اجازه خطاکردن به خودش نمیدهد.
بخشی از مشکلات عاطفى و روانى ما آدمها به این علت است که شخص امانتداری را در زندگىمان نداریم که بتوانیم با او همدلى کنیم. ازاینرو در روانشناسى هرچه میزان همدلى و برقرارى ارتباط صمیمى بین مشاور و مددجو بیشتر شود، درمان هم سرعت بیشتری پیدا مىکند؛ بنابراین کسی که به زیارت میرود، این باور را هم دارد که به نزد کسى آمدهاست که با او همدل است، به او محبت دارد و اسرارش را صادقانه حفظ مىکند.
این روزها برای درمان بیماریهای روحی و روانی در سراسر جهان هزینههای زیادی میشود. همچنین از روشهای مختلف و گاه آسیبزایی برای این مسئله استفاده میکنند. درحالیکه زیارت بهتنهایی این ظرفیت عظیم را دارد که از بسیاری مشکلات روحی و روانی شایع در جامعه پیشگیری و سلامت روان افراد را تأمین کند.
الکسیس کارل، زیستشناس معروف فرانسوی، مىگوید: نیایش در روح و جسم تأثیر بسیاری مىگذارد و خود را با علامتهای بسیار مشخص و منحصربهفردى نشان مىدهد. مانند صفاى دل، متانت رفتار، انبساط خاطر، شادى بىدغدغه، استعداد هدایت، آمادگى براى پذیرش حق و راضىبودن به رضاى پروردگار. ازاینرو، اگر قرار باشد این نیایشکردن در مکانهای معنوی مانند زیارتگاهها انجام شود که همه برای یک هدف واحد در آنجا جمع شدهاند، آدمی زودتر به مقصدش خواهد رسید.
حالا که بارگاه منور رضوی این ظرفیت را برای مشهدیها فراهم کردهاست، باید برای جهانیشدن این ظرفیت هم فکری کرد. هرچند این روزها دیگر بعد زمان و مکان اهمیتی ندارد، اما برای بهرهمندی بیشتر باید از بسترهای فضای مجازی استفاده بهتری کرد؛ مانند ساخت کلیپ و نماهنگ با موضوع زیارت و انتشار گسترده آن در شبکههای اجتماعی یا شناساندن سیره رضوی به گروههای مختلف سنی و جنسیتی و قومیتی با برگزاری سمینارها و وبینارها و تولیدات محتوایی ویژه در قالب صوت و تصویر.