برخورد بار کامیون با پل هوایی شهید فهمیده در مشهد (۲ آذر ۱۴۰۳) انتقام از قاتل با قتل فجیع سه عضو خانواده سانحه رانندگی در خواف خراسان رضوی هشت مصدوم برجای گذاشت (۲ آذر ۱۴۰۳) قتل فجیع جوان ۲۳ ساله تهرانی به جرم دفاع از ناموس تصادف در مسیر سبزوار- خوشاب یک کشته و ۲ زخمی برجای گذاشت (۲ آذر ۱۴۰۳) کاهش مصرف آب در مشهد، نتیجه اقدامات فرهنگی موثر است مسمومیت ۶ عضو یک خانواده با گاز مونوکسید کربن در نزدیکی مشهد (۲ آذر ۱۴۰۳) ۸ محصول غیرمجاز آرایش چشم اعلام شد برخی جاده‌های خراسان رضوی بارانی و لغزنده است (۲ آذر ۱۴۰۳) آیا میتوان با زن مبتلا به ایدز ازدواج کرد؟ پروازهای ایران‌ایر به فرودگاه استانبول روزانه شد جزییات حادثه سقوط آسانسور یک ساختمان مسکونی در خیابان قائم مشهد واژگونی خودرو در بجستان خراسان رضوی یک کشته برجای گذاشت (۲ آذر ۱۴۰۳) دستگیری ۳۸۶ متهم به سرقت در اجرای طرح اقتدار امنیت اجتماعی در مشهد زمان برگزاری کنکور سراسری ۱۴۰۴ اعلام شد تلاش‌های ماندگار استاد باقرزاده در توسعه دانشگاه فردوسی و رفاه دانشجویان اختصاص ۲.۲ هزار میلیارد تومان برای تکمیل طرح‌های نیمه‌تمام سیستان و بلوچستان آخرین اخبار از تأثیر معدل در کنکور توصیه‌هایی برای محافظت در برابر آلودگی هوا واژگونی خودرو در بولوار وکیل‌آباد مشهد بدون مصدوم و محبوس تنها نشانه پوکی استخوان «شکستگی» است ستاد حقوق بشر به تصویب قطعنامه پیشنهادی کانادا علیه ایران اعتراض کرد اختلافات مالی بین ۳ دوست در تهران منجر به قتل شد شمارش معکوس برای روشن‌شدن تنور نانوایی در محله عمار یاسر مشهد اعترافات مردی که همسرش را با کلنگ در مشهد به قتل رساند + عکس پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی (پنجشنبه، یکم آذر ۱۴۰۳) | تداوم بارش باران در غالب نقاط استان نگرانی وزیر بهداشت از روند نزولی زادوولد در کشور | ثبت کمتر از یک میلیون تولد در سال ۱۴۰۳ بازنشستگان تأمین اجتماعی فعلاً بیمه تکمیلی ندارند! (یکم آذر ۱۴۰۳) | لطفاً بیمار نشوید انجام ۱۵۰۰ عمل جراحی برای مجروحان حادثه لبنان در ایران تأکید معاون وزیر نیرو بر ضرورت اعمال مدیریت مصرف آب در مشهد
سرخط خبرها

روایت‌های کرونایی؛ همه را نمی‌شود راضی کرد

  • کد خبر: ۸۳۵۲۳
  • ۱۹ مهر ۱۴۰۰ - ۱۵:۵۹
  • ۱
روایت‌های کرونایی؛ همه را نمی‌شود راضی کرد
محمد امانی - نویسنده

خودتان که ملاحظه می‌کنید، با وجود اینکه شهر از آن حالت بحرانی و مصیبت زده خارج شده است و چند روزی است که اعلام کرده اند از وضعیت هشدار و قرمز دور شده ایم، هنوز این پلاستیک‌هایی را که بین خودم و مسافر‌ها کشیده ام، باز نکرده ام. خب، به قول قدیمی‌ها احتیاط شرط عقل است. باور کنید همین سه ماه پیش از هر سه مسافری که سوار می‌کردم، یکی شان به دلیل وضعیت مشکوک و خطرناکش قصد داشت برود بیمارستان یا اینکه می‌خواست برود به کلینیک یا مرکزی تا تست کرونا از او بگیرند.

البته خیلی هم خطرناک بود. نهایت فاصله مان با مسافر بیمار به یک متر هم نمی‌رسید. حقیقتش با هر سرفه‌ای که از صندلی پشتی می‌شنیدم، مطمئن می‌شدم که این ویروس لاکردار بالاخره به ریه من هم نفوذ خواهد کرد. البته چاره‌ای هم نبود و فقط می‌توانستم همین مشما را بین خودم و مسافر بکشم و دو تا ماسک به صورتم بزنم و بعد از پیاده شدن هر مسافر همه صندلی‌های ماشین را با الکل اسپری کنم.
گذشته از خرج خانه، اگر امثال من نبودند، چه کسی باید این بندگان خدا را به بیمارستان یا درمانگاه یا مراکز شلوغ سی تی اسکن می‌رساند؟

حالا به لطف پروردگار و زحمت‌های دکتر‌ها و پرستار‌ها اوضاع کاملا برعکس شده است. از هر سه چهار نفری که سوار می‌کنم، یکی شان نشانی مرکز واکسیناسیون را می‌دهد. با این مسافر‌ها که حرف می‌زنیم، همه شان تنها راه شکست این بیماری و ویروس را همین واکسیناسیون عمومی می‌دانند. ولی نمی‌دانم چرا بعضی‌ها این قدر به همه چیز شک دارند؟

همین دیشب پسر جوانی را سوار کردم و طبق معمول این روز‌ها حرفمان کشیده شد به کرونا و واکسن. پسر جوان که از رفتار و گفتارش معلوم بود تحصیل کرده هم هست، حرفش این بود که واکسن نمی‌زند و استدلالش هم این بود که شنیده است پس از چند سال عوارض واکسن خودش را نشان می‌دهد. از او پرسیدم که این اطلاعات را از کجا آورده است. گفت در فضای مجازی خوانده است و با اینکه بیشتر اعضای خانواده اش واکسن زده اند، خودش برای دریافت آن هنوز شک دارد.

به او گفتم که من به خاطر شغلم چند ماه پیش دو دز واکسن را زده ام و همه همکارانم هم رفته اند و واکسن هایشان را تزریق کرده اند. برایش مثال آوردم که تا قبل از آمدن واکسن، هفته‌ای نبود که خبر فوت یکی از همکارانمان را نشنویم. دور از جان شما، بینشان هم جوان بود و هم سالخورده. ولی این چند ماه که واکسن زده ایم، دیگر خبری از مرگ و میر نیست و شاید هم باشند کسانی که مبتلا می‌شوند، اما اوضاعشان دیگر مثل پیش از تزریق واکسن، حاد و‌وخیم نمی‌شود.

قبل از اینکه پیاده بشود، گفتم همین اوضاع نسبتا آرام شهر و اینکه بیشتر صنوف به کارهایشان برگشته اند، نتیجه همین واکسنی است که جنابعالی به آن اعتقادی ندارید.
پسر جوان هیچ حرفی نزد و آن تب و تاب اولیه اش کمی فروکش کرد. معلوم بود که دارد با خودش فکر می‌کند. بعد هم پیاده شد و وقتی داشت کرایه اش را حساب می‌کرد، گفت: «واکسنش که درد ندارد؟»

یادتان نرفته است که چند ماه پیش وقتی کرورکرور خانواده‌ها عزادار عزیزانشان می‌شدند، فضای مجازی پر شده بود از «واکسن بخرید.» حالا که کشور دارد کمی از آن روز‌های سیاه و ترسناک فاصله می‌گیرد، همان‌ها که «واکسن‌بخرید» از دهانشان نمی‌افتاد، دارند هشتک می‌زنند که «نه؛ به واکسن اجباری.» واقعا قدیمی‌ها راست گفته اند که «هیچ وقت همه را نمی‌شود راضی نگه داشت.»

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۵۸ - ۱۴۰۰/۰۷/۲۰
0
0
خداقوت به نویسنده تخیلی نویس
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->