امید حسینی نژاد | شهرآرانیوز - تشیـع در مسیر تاریخی خود دوران پرفراز و نشیبی را پشت سر گذاشت. پس از شهادت امام حسین (ع)، خفقان شدیدی علیه شیعیان حاکم بود. در دوران امام باقر (ع) و امام صادق (ع) شیعیان آزادی بیشتری را درک کردند و در دوره، امام رضا (ع) این مسئله بیشتر دیده میشد، اما از زمان امام جواد (ع) مسیری جدید پیش روی شیعیان گشوده شد. حکومت عباسی با هر بهانهای به دنبال ایجاد خفقان ضدشیعیان بود. امام هادی (ع) و امام حسن عسکری (ع) در شرایطی خاص و با نظارت نظامی عباسیان زندگی میکردند. یاران این دو امام به سختی میتوانستند با ایشان ارتباط بگیرند.
با اندک تحقیق و مطالعهای در تاریخ اسلام و سرگذشت زندگانی امام حسن عسکری (ع) به خوبی میتوان به این مطلب صحه گذاشت که این دوره از حیات امامت با سایر بازههای زمانی تفاوت فراوانی داشت. با توجه به موقعیت و جایگاه خاصی که امام حسن عسکری (ع) در بین مردم داشت، ایشان را در تمام شئون زندگی مورد مراقبت شدید قرار داده بودند، به طوری که هیچ گونه آزادی را برای این امام پارسا قائل نبودند. همه ارتباطات فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و دینی امام تحت اشراف سختترین بازرسیهای اطلاعاتی و امنیتی حکومت وقت بود. با وجوداین امام حسن عسکری (ع) در این شرایط خفقان، فعالیتهایی فوق سری برای تقویت جامعه شیعه و امدادرسانی فکری، فرهنگی و اقتصادی به پیروان خود به راه انداخته بودند.
هر چند امام حسن عسکری (ع) تحت سختترین اشراف اطلاعاتی دستگاه حکومت عباسی قرار داشت، باوجود همه آن فشارها و خفقان سیاسی و اجتماعی، شاگردانی تربیت کرده بود که به نشر معارف اسلامی، شیعی و رفع شبهات شبهه افکنان و پاسخ گویی به پرسشگران کمک شایانی کردند. شیخ طوسی تعداد این سربازان فرهنگی و فکری امام حسن عسکری (ع) را که به نوعی توانسته بودند از خرمن دانش و معرفت امام خوشهای برچینند، بالغ بر ۱۰۰ نفر ذکر کرده است. برخی از این شخصیتهای برجسته و علمی عبارت اند از: احمد بن اسحاق قمی، ابوهاشم داود بن قاسم جعفری، عبدا... بن جعفر حمیری، ابو عمر و عثمان بن سعید عمری و ....
دوره امامت امام عسکری هم زمان با سه خلیفه عباسی بود: معتز عباسی (۲۵۲-۲۵۵قمری)، مهتدی (۲۵۵-۲۵۶قمری) و معتمد (۲۵۶-۲۷۹قمری). در دوره زندگی امام عسکری (ع)، دستگاه عباسی به ابزار دستی برای امیران رقیب تبدیل شده بود و به ویژه فرماندهان نظامی ترک نقش مؤثری در نظام حکومتی داشتند. شاید نخستین موضع سیاسی ثبت شده در زندگی امام حسن عسکری (ع) مربوط به زمانی باشد که امام حدود ۲۰ سال داشت. ایشان در نامهای به عبدا... بن عبدا... بن طاهر (ازامیران صاحب نفوذ در دستگاه عباسی، که از دشمنان مستعین، خلیفه وقت، به شمار میآمد)، خلیفه را فردی طغیانگر خواند و ساقط شدن او را از خدا خواست.
در زمان حیات امام حسن عسکری (ع) جامعه شیعی در مناطق گسترده، شهرهای متعدد و فراوانی گسترش یافته بود. شهرهای بسیار مهمی همچون قم، آبه، نیشابور، سامرا، یمن، ری، آذربایجان، کوفه، بصره، جرجان، بغداد و... که در میان این مناطق، شهرهایی همچون سامرا، بغداد، نیشابور، قم و کوفه از از جایگاه ممتازی برخوردار بودند. از طرفی این گستردگی و پراکندگی جغرافیایی حیات شیعی، وجود سازمان سری و ارتباطات مخفی را ایجاب میکرد که بتواند تحت مدیریت و راهبری امام، ارتباط شیعیان را به نوعی با حوزه امامت برقرار کند.
طبیعی است که در شرایط سخت امنیتی که دستگاه عباسی برای امام حسن عسکری (ع) به وجود آورده بود، این راه ارتباطی، بهترین راهی بود که میشد جامعه شیعی را رهبری و سازمان دهی کرد. در این راستا در زمان امام نهم به بعد، شبکه فوق سری ارتباطی وکالت و نصب نمایندگان در مناطق گوناگون طراحی و سازمان دهی شد؛ این برنامه در زمان امام حسن عسکری نیز ادامه داشت.
«عثمان بن سعید عَمْری» که از نزدیکترین و صمیمیترین یاران امام بود، زیر پوشش روغن فروشی فعالیت میکرد و شیعیان و پیروان آن حضرت، اموال و وجوهی را که میخواستند به امام تحویل دهند، به او میرساندند و او آنها را در ظرفها و مشکهای روغن قرار میداد و به حضور امام میرساند. «داود بن اسود»، خدمتگزار امام که مأمور هیزم کشی و گرم کردن حمام خانه حضرت عسکری بود، میگوید: «روزی امام (ع) به من فرمود:این چوب را بگیر و نزد عثمان بن سعید ببر و به او بده. من چوب را گرفته، روانه شدم. در راه به یک نفر سقّا برخوردم. قاطر او، راه مرا بست. سقا از من خواست حیوان را کنار بزنم. من چوب را بلند کردم و به قاطر زدم. چوب شکست و من وقتی محل شکستگی آن را نگاه کردم، چشمم به نامهای افتاد که در داخل چوب بود؛ به سرعت چوب را زیر بغل گرفته، برگشتم.
وقتی به در خانه امام رسیدم، عیسی، خدمتگزار امام، کنار در به استقبالم آمد و گفت: آقا و سرورت میگوید که چرا قاطر را زدی و چوب را شکستی؟ گفتم: نمیدانستم داخل چوب چیست. امام (ع) فرمود: چرا کاری میکنی که مجبور به عذر خواهی شوی؟ مبادا بعد از این چنین کاری کنی؛ اگر شنیدی کسی به ما ناسزا هم میگوید، راه خود را بگیر و برو و با او مشاجره نکن. ما، در شهر و دیار بدی به سر میبریم؛ تو فقط کار خود را بکن و بدان که گزارش کارهایت به ما میرسد.»
از آنجا که غایب شدن امام و رهبر هر جامعهای یک حادثه بسیار سخت و غیر قابل تحمل است و باور کردن آن برای بسیاری سخت و مشکل جلوه میکند، از همان ابتدا پیامبر گرامی اسلام (ص) و حضرات معصوم (ع) سعی داشتند موضوع مهم غیبت را برای شیعیان و پیروان خود تبیین کنند. این موضوع بسیار مهم و استراتژیک در عصر امام هادی (ع) و همچنین امام حسن عسکری (ع) به طور جدی و ویژهای دنبال میشد تا اینکه جامعه اسلامی را با فرهنگ انتظار و جامعه منتظر بیشتر آشنا کنند.
ازآنجاکه غایب شدن امام و رهبر هر جمعیتی، یک حادثه غیر طبیعی و نامأنوس است و باور کردن آن و نیز تحمل مشکلات ناشی از آن، برای اغلب مردم دشوار، پیامبر اسلام (ص) و امامان معصوم به تدریج مردم را با این موضوع آشنا ساختند و افکار را برای پذیرش آن آماده میکردند.
این تلاش در عصر امام هادی (ع) و امام عسکری (ع) که زمان غیبت نزدیک میشد، به صورت محسوس تری به چشم میخورد؛ چنان که امام هادی (ع) اقدامات خود را توسط نمایندگان انجام میداد و خودش کمتر با افراد تماس میگرفت.
این معنا در زمان امام عسکری (ع)، جلوه بیشتری یافت؛ زیرا امام از یک طرف با وجود تأکید بر تولد حضرت مهدی (عج)، او را تنها به شیعیان خاص و بسیار نزدیک نشان میداد و از طرف دیگر، تماس مستقیم شیعیان با خود آن حضرت، روزبه روز محدودتر و کمتر میشد؛ به طوری که حتی در خود شهر سامرا به مراجعات و مسائل شیعیان از طریق نامه یا توسط نمایندگان خویش پاسخ میداد و بدین ترتیب، آنان را برای تحمل اوضاع و شرایط و تکالیف عصر غیبت و ارتباط غیر مستقیم با امام آماده میساخت و این همان روشی است که بعدها امام دوازدهم (عج) در زمان غیبت صغرا در پیش گرفت و شیعیان را به تدریج برای دوران غیبت کبرا آماده ساخت.
یکی از مسائلی که در آن دوره مورد توجه شیعیان بود، موضوع ولادت حضرت مهدی (عج) بود. با توجه به اینکه حکومت به دنبال آن بود که فرزند امام عسکری (ع) را به شهادت برساند، فضای حاکم بر منزل امام (ع) بسیار خاص بود. چندی پیش، مقالهای به زبان انگلیسی درباره مادر امام زمان (عج) در یکی از مجلات خارجی منتشر شد که یافتههای تازهای در اختیار محققان تاریخ اندیشه اسلامی قرار داد.