محمد عنبرسوز | شهرآرانیوز - ششمین جلسه از سلسله نشستهای فرهنگی مرتبط با شهر مشهد که به همت گروه چهارسو و همکاری نهادهایی همچون معاونت فرهنگی جهاددانشگاهی مشهد، فرهنگسرای جهاددانشگاهی مشهد و کانون هماندیشی معماری مشهد برگزار میشود، با عنوان «صد سال کتابفروشیهای مشهد» میزبان فعالان فرهنگی و علاقهمند به کتاب و کتابخوانی بود. این رویداد که عصر چهارشنبه ۲۸ مهر برگزار شد با استقبال خوبی از سوی مخاطبان همراه بود. در ادامه، گزارشی میخوانید از این رویداد فرهنگی که بیانگر نقش کتابفروشیها بر تحولات فرهنگی در تاریخ صدسال گذشته مشهد بود.
مجموعه نشستهای فرهنگی مرتبط با هویت شهر مشهد بیش از دو سال است که پا گرفته و با همت فعالان عرصههای مختلف و فعالان فرهنگی برگزار میشود. از شهریور ۹۸ تاکنون پنج نشست از این مجموعه برگزار شده است که دستاندرکاران برنامه هر کدام از این نشستها را یک چراغ در بازنمایی هویت فرهنگی شهر مشهد نامیدهاند. پنج رویداد قبلی به ترتیب به تجلیل از مقام مرحوم محمدتقی شریعتی، تجلیل از مرحوم عابدزاده، پاسداشت خیابان ارگ مشهد، موسیقی خراسان و بررسی آیینهای رضوی اختصاص داشتهاند و چهارشنبه گذشته چراغ ششم از این سلسله نشست، به احترام کتابفروشان مشهد در تاریخ طولانی این فعالیت در شهر امام هشتم (ع)، روشن شد.
از لحاظ شیوه برگزاری، جالبترین بخش نشست شب «صد سال کتابفروشیهای مشهد»، استقبال بسیار خوب مخاطبان از این رویداد بود. تعداد زیادی از علاقهمندان به کتاب، در مقایسه با برخی رویدادهای مشابه، در محل کتابخانه مجتمع دکتر علی شریعتی جهاددانشگاهی مشهد حضور یافته بودند و برخی از ایشان حتی به سختی توانستند جایی برای نشستن پیدا کنند. اجرای این مراسم بر عهده صدرا میردامادی، عضو انجمن فرهنگی چهارسو بود.
او در نخستین بخش از مراسم، به تشریح فعالیتهای گروه چهارسوی مشهد در حوزههای مختلف هویتی مرتبط با شهر مشهد، از جمله بناها، شخصیتها و مفاخر، آیینها و رویدادهایی که بر هویت شهر مشهد اثر گذاشتهاند، پرداخت. او همچنین از جایگاه والای شهر مشهد در عرصه کتابخوانی، کتابفروشی و رواج فرهنگ کتاب، در سایه برکت بارگاه امام رضا (ع) و با محوریت حرم مطهر رضوی، سخن گفت و ابراز امیدواری کرد که حرکت فرهنگی شهر با نسل پرامید بعدی هم ادامه یابد و کتابفروشان خوشفکر و دغدغهمند به چرخه توزیع کتاب در شهر مشهد اضافه شوند. او بخشی از کتاب «تاریخ ایران بعد از اسلام» نوشته عبدالحسین زرینکوب را قرائت کرد که بر اهمیت فهم تاریخ در شکلگیری آگاهی عمومی اختصاص داشت.
در این مراسم بخشهایی از مستند «منارههای آگاهی» پخش شد که مورد توجه مخاطبان قرار گرفت. در این اثر، چهرههای تأثیرگذار و سرشناس زیادی از میان کتابفروشان مشهد روایتهای خود را از این حوزه با مخاطبان در میان میگذاشتند. سیدخلیل حسینی عطار، رضا رجبزاده و بسیاری از دیگر فعالان کتابفروشی مشهد از مصاحبهشوندگان این مستند بودند.
در بخشهایی از مستند «منارههای آگاهی»، موضوعات مختلفی از جمله اهمیت منش و شخصیت کتابفروش در ترویج فرهنگ کتابخوانی و قوام یافتن ساختار فرهنگی شهر، فراوانی کتابفروشیهای قدیمی مشهد در نقاط مختلف شهر، تأثیر روح دینی شهر مشهد و فعالیتهای وراقان یا کتابنویسان متون مذهبی بر تکوین فرهنگ بازار کتاب در تاریخ مشهد، مطرح شده است.
همچنین نقش حجرههای مکتبخانه صحنهای حرم مطهر رضوی در ترویج کتاب، اطلاعات تاریخی جذاب مرتبط با کتابفروشیهای مشهد در سالهای قبل و بعد از سال ۱۳۰۰ هجری خورشیدی، اهمیت خیابان ارگ مشهد در سالهای قبل، نقش کتابفروشیها در جنبش انقلاب اسلامی با عرضه کتابهایی از دکتر علی شریعتی و آیتا... طالقانی و معرفی مهمترین چهرههای تاریخ مشهد در شکلگیری کتابفروشی در این شهر، از مواردی است که در مستند «منارههای آگاهی» مورد اشاره قرار گرفته است.
در این رویداد محسن مدیر شانهچی، استاد علوم سیاسی، محقق، پژوهشگر و نویسنده آثار زیادی در حوزه تاریخ تحولات سیاسی معاصر ایران، درباره نقش کتابفروشیها در توسعه مشهد سخن گفت. مدیر شانهچی با این مقدمه وارد بحث شد که در هنگام تماشای یک فیلم، ممکن است فقط نقش هنرپیشهها و کارگردان به چشم ما بیاید، در حالی که بسیاری از افراد دیگر هم در جایگاههای مختلف (مثلا سینمادارها) برای تولید و اکران آن فیلم تلاش کردهاند که فعالیتهایشان کمتر مورد توجه قرار میگیرد.
او با این تشبیه، به نقش کتابفروشها در چرخه تولید و توزیع کتابها و ترویج فرهنگ کتابخوانی اشاره کرد و توضیح داد که در این عرصه، کار نویسنده و ناشر بیشتر به چشم میآید، اما کتابفروشها هم نقش بسیار مهمی دارند که متأسفانه این نقش به مرور به سمت کمرنگ شدن پیش میرود. شانهچی همچنین به سنت زدن مهر کتابفروشیها بر روی کتابها اشاره کرد که در سالهای قبل رایج بود، اما مدتی است که از بین رفته و همین موضوع نشان میدهد که جایگاه کتابفروش کمرنگتر از قبل شده است.
محسن مدیر شانهچی همچنین مفهوم توسعه را مورد تحلیل قرار داد و از توسعه جامع و موزون حرف زد. او مرکزگرایی و محدود شدن به پایتخت را مخل توسعه موزون دانست و تلویحا از تمرکز کتابفروشیها در پایتخت انتقاد کرد. او سپس بر نقش کتابفروشیها در توسعه شهرها و محلات تأکید کرد و جای خالی یک پژوهش دانشگاهی درباره تأثیر رونق کتابفروشیها بر توسعه فرهنگی مناطق مختلف مشهد را یادآور شد.
جواد محقق نیشابوری، استاد دانشگاه فرهنگیان و از مدیران پیشین اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان، نیز درباره چهار حلقه زنجیره تهیه و توزیع کتاب، یعنی نویسنده، ناشر، کتابفروش و کتابخوان، صحبت و بر نقش حیاتی کتابفروشان تأکید کرد. محقق نیشابوری کتابفروشی را یک شغل مبتنی بر عشق به فرهنگ معرفی کرد و با ذکر مثالهایی از کتابفروشیهای به تعطیلی کشیده شده، سعی کرد پیشنهادهایی برای تضمین برقرار باقی ماندن اتصال در چرخه مذکور ارائه کند.
او شرح پیشنهادهای خود را با ذکر شرایط جدید توزیع کتاب، مانند دانلود فایل و یا فروش اینترنتی مستقیم کتاب از سوی ناشر، آغاز کرد و توضیح داد که شرایط جدید ممکن است به حیات کتابفروشان لطمه جدی وارد کند. در حالی که شکل سنتی کتابفروشی هم ارزشهای خاص خودش را دارد و برای حیات فکری جامعه ضروری است. از همین روی، محقق نیشابوری راهکارهای خود را برای حفظ حیات کتابفروشان سنتی در دو محور ارائه کرد.
در بخش اول، او به نقش بخشهای اداری و شبهاداری پرداخت و توضیح داد که با وارد شدن این بخشها به حوزه کتابفروشی و نشر کتاب مخالف است، زیرا از یک طرف مجموعههای خصوصی و دلسوز توان مقابله با امکانات دولتی را ندارند و از سوی دیگر مجموعههای اداری کار نشر و توزیع کتاب را به چشم یک فعالیت کارمندی میبینند و به قدر کافی نمیتوانند در عرصه انتشار و فروش کتاب مؤثر واقع شوند. بر همین اساس، محقق نیشابوری پیشنهاد داد که تا حد امکان، چاپ و فروش کتاب به سازمانهای مردم نهاد و فعالان متخصص و خوشنام بخش خصوصی در این عرصه واگذار شود تا حیات اقتصادی کتابفروشان، در یک رقابت نابرابر با بخشهای اداری، در خطر قرار نگیرد.
محور دیگر پیشنهادهای محقق نیشابوری به ارائه راههای سادهای برای حمایت مجموعه دولت و مدیران شهری از کتابفروشان اختصاص داشت؛ روشهایی مثل تصویب و اختصاص دادن بخش کوچکی از بودجه سازمانها برای خرید کتاب از کتابفروشیها، قائل شدن برخی امتیازات شهری برای فروشندگان کتابها و هدایت فرهنگ عمومی با ابزارهای رسانهای و فرهنگی به سمت ترویج کتابخوانی. او ابراز امیدواری کرد که کتاب «کتابفروشیهای مشهد از عصر قاجار تا صبح انقلاب» بهزودی در دسترس علاقهمندان قرار گیرد و در همین باره گفت که با مطالعه روزنامه شهرآرا در جریان انتشار این کتاب قرار گرفته و از آن زمان با اشتیاق زیادی برای مطالعه این کتاب ارزنده لحظهشماری میکند.
در این رویداد مجری مراسم پس از قرائت بخشی از کتاب «کتابفروشیهای مشهد از عصر قاجار تا صبح انقلاب» که جایگاه مرحوم حسین زوار را مورد تجلیل قرار میداد، مریم زوار فعال فرهنگی و کتابفروش، تاریخچه مختصری از فعالیتهای خانواده زوار در عرصه کتابفروشی را بیان کرد و توضیح داد که این روند با پدربزرگش نوروزعلی از سال ۱۲۶۲ در تهران آغاز شده و از سال ۱۲۷۷ تا امروز در شهر مشهد ادامه یافته است.
زوار در سخنانی کوتاه، قصه فعالیت خانوادگی خود را به این ترتیب ادامه داد که پدربزرگش، به واسطه فشارهای حکومت وقت، به اجبار به مشهد مهاجرت کرده، اما در شهر مشهد ماندگار شده و کتابفروشی را در این شهر ادامه داده است. مطابق این توضیحات، مرحوم حسین زوار از سال ۱۳۰۹ مدیریت مجموعه را بر عهده گرفته و بین سالهای ۵۹ تا ۷۲ نیز محمود لقمانی این راه را ادامه داده است. اما در ادامه و پس از یک تعطیلی مقطعی، از سال ۸۱ این مجموعه در بولوار کوثر مشهد فعالیت خود را پی گرفته و اکنون مدیریتش بر عهده مریم زوار است.
«کتابفروشیهای مشهد از عصر قاجار تا صبح انقلاب» کتابی ارزنده به قلم سید خلیل حسینی عطار است که یک سند جامع درباره تاریخچه کتابفروشی در مشهد محسوب میشود. نویسنده این کتاب، با مراجعه به منابع و اسناد مکتوب، از طریق گفتگو با بازماندگان کتابفروشیهای قدیمی و همچنین شناسایی و معرفی کتابفروشیهای مختلف شهر مشهد، مجموعه کاملی را درباره فرهنگ کتابفروشی و کتابخوانی در تاریخ شهر مشهد پدید آورده است. این کتاب ۲۱۸ صفحهای از سوی انتشارات محقق منتشر شده و بهزودی در دسترس علاقهمندان قرار خواهد گرفت.
محمد رستگار مقدم، پیشکسوت کتابفروشی مشهد که سابقه بیش از سی سال مسئولیت اتحادیه کتابفروشان مشهد را در کارنامه دارد نیز در سخنانی کوتاه، شغل کتابفروشی که از پدرش به ارث برده را مایه افتخار خود دانست و آرزو کرد که بتواند تا پایان عمر در همین عرصه به فعالیت ادامه دهد.
در بخش دیگری از این مراسم، مسعود نبیدوست، فعال فرهنگی با یادی از مرحوم حسن قاسمی کرمانی و مرحوم رضا افضلی گفت که از دست دادن چهرههای برجسته فرهنگ بسیار غمانگیز است، در حالی که سوگ بزرگتر این است که ما با مرگ هر یک از این چهرهها، قصههای این شهر را در حالی که هنوز ثبت نشدهاند، دفن میکنیم.