دکتر سید حسین فتاحی معصوم * | شهرآرانیوز - پس از ساخت بیمارستان قائم (عج) با توجه به ساختار دانشگاه مشهد در قبل از انقلاب اسلامی، دانشکده پزشکی، داروسازی و دندانپزشکی و پرستاری و پیراپزشکی جزو وزارت علوم و آموزش عالی آن زمان بودند و زیر نظر معاونت پزشکی دانشگاه اداره میشد. با ساختن بیمارستان قائم (عج) فعلی، سازمان مرکزی دانشگاه در ضلع شرقی بیمارستان و در ابتدای خیابان احمد آباد قرار داشت و در جوار آن باشگاه دانشگاه و سرای استادان و سرای دستیاران (پاویون دستیاری) و آشپزخانه باشگاه (سلف سرویس) نیز در همین مکان ساخته شده بود. تمامی مراسم و به خصوص جشنهای فارغ التحصیلی دانشجویان دانشگاه به ویژه پزشکی در این باشگاه برگزار میشد.
در اوجگیری نهضت امام خمینی (ره) و مبارزات مردمی و دانشگاهی، پس از واقعه زلزله طبس در ۲۶ شهریور ماه ۱۳۵۷ که عمدتاً گروه پزشکی دانشگاه و همکلاسیهای ما که آن وقت دوره اینترنی را میگذراندیم با همکاری سایر دانشگاهها و پزشکان به کمک مصدومین رفته بودند، وقایع انقلاب را دنبال میکردیم، در آبان ماه سال ۱۳۵۷ عدهای از دانشگاهیان دانشگاه مشهد که خیلی مذهبی هم نبودند، تصمیم گرفته بودند برای اعتراض به کشتارهای رژیم ستم شاهی در هفدهم شهریور، سینما رکس آبادان، آتش زدن مسجد کرمان و سایر شهرها اعتصاب غذای ۴۸ ساعته راه بیندازند و از طریق یکی دو نفر از استادان که آشنایی با حضرت آیت اله خامنهای که در آن موقع در مشهد رهبری تظاهرات و مبارزات را داشتند، تماس گرفته بودند و از ایشان برای سخنرانی در جریان اعتصاب غذا دعوت نموده بودند. من و یکی دو نفر از دوستان مذهبی از این تصمیم گیری مطلع و به خدمت آقا رسیدیم. پس از صحبتهای اولیه ایشان با حالتی جدی سوال کردند که اینها چه کسانی هستند که آمدهاند از من برای سخنرانی دعوت کردهاند، ما اول اظهار بیاطلاعی نمودیم که ایشان جدیتر گفتند شما هم با اینها نبودید – خواب بودید- گفتیم اجازه دهید بررسی کنیم و گزارش کار را خدمتتان عرض نمائیم. عازم شدیم و به سراغ برنامه ریزان اعتصاب غذا رفتیم و پس از بررسی برنامه و تصمیم آنان، قرار شد که ما هم در شورای تصمیم گیری باشم (البته اول امتناع میکردند که تهدید گونه اعتراض کردیم که ما با دوستان مذهبیمان مانع خواهیم شد که نهایتاً پذیرفتند ما هم در شورا باشیم) برنامه اعتصاب غذا به این صورت تنظیم شده بود که در روزهای هفتم و هشتم آبان ماه ۱۳۵۷ وارد باشگاه دانشگاه شده و در آنجا اعتصاب غذا را اعلام مینمایند و طی ۴۸ ساعت در همان مکان بمانند و غیر از آب هیچ غذایی نخورند و خواستههای صنفی خود را اعلام نمایند.
پس از مشخصشدن برنامهها من و یکی دیگر از دوستان به خدمت آقا رسیدیم و اطمینان دادیم که برنامه در دست ما هست و قرار شد ایشان روز هفتم آبان ماه به دانشگاه وارد شده و اعتصاب غذای دانشگاهیان رسماً شروع شود. شب قبل از شروع اعتصاب غذا سراغ دانشجویان و دوستان مذهبی و همراه رفته و آنها را در جریان امر قرار دادیم.
صبح روز هفتم آبان ماه آقا از درب ورودی باشگاه در خیابان احمد آباد به اتفاق ما و دانشجویان و اساتید وارد شدند، ابتدا ایشان دستور دادند که عکسهای شاه و فرح و پسر شاه را که به دیوار نصب شده بود را پایین بیاورند و بجای آن عکس امام را نصب کنیم.
نصب عکس حضرت امام خمینی (ره) در محل باشگاه دانشگا صبح روز ۷/۸/۱۳۵۷
تعدادی از دانشجویان که آن زمان ظاهرشان مذهبی بود، ولی از جریان فکری مجاهدین خلق (منافقین) حمایت میکرند، عکسهای مهدی رضایی را نصب کردند که آقا دستور دادند آن را بردارند و فقط عکس امام باشد.
پس از تصرف باشگاه دانشگاه با اعلام برنامه رسمی تحصن غذا، کار شروع شد. تریبون سخنرانی آماده شد و موضوع به اطلاع مردم رسید، جمعیت به تدریج اضافه شدند.
نمای بیرونی باشگاه دانشگاه در محوطه بیمارستان که متحصنین در داخل باشگاه جمع شده بودند ومردم در بیرون بتدریج جمع میشدند؛ و سخنرانیها شروع شد.
شهید کامیاب، دکتر محمود روحانی که آن موقع رئیس دانشکده پزشکی بود و سایر روحانیون و بعداً شهید هاشمی نژاد و حضرت آیت ا... خامنهای و.. به نوبت سخنرانیهای پر شور و انقلابی ایراد میکردند.
شهید هاشمی نژاد در حال سخنرانی-دکتر محمود روحانی رئیس دانشکده پزشکی
(ایستاده سمت راست جلوی درب باشگاه) آیت ا.. واعظ طبسی (ره) سمت راست گوشه عکس
دانشگاهیان و دانشجویان هم در طبقه بالا و پایین باشگاه نشسته بودند و اعتصاب غذا شروع شده بود. یکی از همکلاسیهایم رفت تعداد زیادی روسری خرید و به خانمهایی که آن موقع بیحجاب بودند و برای سخنرانیها میآمدند میداد که با روسری وارد محوطه باشگاه شوند. مردم در بیرون باشگاه ودر محوطه جلوی باشگاه روی زمین مینشستند و به سخنرانیها گوش میدادند. رهبری برنامهها به عهده آقا (حضرت آیت ا... خامنهای مقام معظم رهبری) بود.
اجتماع عظیم اقشار مختلف مردم، روحانیون ودانشگاهیان در حال استماع سخنرانی
تانکهای حکومت نظامی در خیابان، باشگاه را محاصره کردند.
برنامهها همچنان ادامه داشت تا موقع اذان ظهر. پس از گفتن اذان. نمازجماعت در محوطه جلوی باشگاه برگزار شد.
شب دانشگاهیان و سایر افراد و روحانیت حاضر در باشگاه را در همان محل تا صبح بدون غذا فقط با نوشیدن آب سر کردند. خبر اعتصاب غذا در شهر مقدس مشهد پیچیده بود و انعکاس آن به سایر شهرها هم رفته بود. روز دوم اعتصاب غذا -هشتم آبان ماه ۱۳۵۷ - برنامهها پرشورتر شروع شد. جمعیت زیادتری آمده بودند.
{ یکی از همکلاسیهای ما که از پیش خود مسئولیت بلندگو را بعهده گرفته بود و ما مشکوک به ساواکی بودن او بودیم، گاهاً صدای سخنرانان را قطع میکرد و اشکال ایجاد میکرد که بالاخره نگذاشتیم به کارش ادامه دهد. (بعد از پیروزی انقلاب، پرونده ساواکی بودن او در کمیته انقلاب اسلامی پیدا شد و از دانشگاه اخراج شد و مدرک او را ندادند). }
یادم هست که سرود خمینیای امام برای اولین بار در روز دوم تحصن از بلندگو پخش شد. (ظاهراً دوستان نوارش را مخفیانه گیر آورده بودند). تعدادی از اساتید برای دفاع، تعدادی چوب تهیه کرده بودند و در بین اعتصاب کنندگان توزیع کردند که اگر مزدوران رژیم ستم شاهی حمله کردند از خودمان دفاع کنیم. در دو روز اعتصاب غذا پس از سخنرانیهای پر شور روحانیون ودانشگاهیان بحثهای مختلفی درمو رد انقلاب وآینده نهضت امام خمینی (ره) که در پاریس بودند واتفاقاتی که در مسیر مبارزه با رژیم ستمشاهی خواهد افتاد در میان اعتصابیون تا پاسی از شب ادامه داشت. وهمه در آمادگی بودیم که اگر حملهای از طرف عمال حکومت نظامی صورت پذیرد از خودمان دفاع کنیم. وعدهای از افراد کشیک میدادند تا بقیه بتوانند استراحت مختصری داشته باشند.
روز هشتم پس از نماز مغرب و عشاء و برگزاری سخنرانیهای انقلابی و پخش سرود، تحصن با سخنرانی آیت ا... خامنهای (مقام معظظم رهبری) پایان یافته واعلام شد، تا مردم به سلامت بر گردند.
از این تاریخ به بعد مراسم دیگری که جنبه عمومی داشت در محل باشگاه دانشگاه برگزار میشد و این محل به عنوان جایگاه مبارزاتی دانشگاه بر علیه رژیم ستم شاهی بین مردم مشهد و آقا و سایر مبارزین شناخته و مورد بهره برداری قرار میگرفت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، دانشگاه مشهد که سازمان مرکزی آن در کنار باشگاه دانشگاه بود به مسجد دانشگاه تبدیل شد و با برگزاری نماز جماعت، اساس مسجد دانشگاه تثبیت شد.
البته وقایع اوائل انقلاب، جریان گروههای معاند و منافقین خیلی تلاش کردند تا از این محل استفاده کنند، ولی پس از انقلاب فرهنگی و تعطیلی دانشگاهها و اخراج گروهکها از دانشگاه و تسویه و پاکسازی آنان، در بازگشایی مجدد دانشگاهها، مسجد دانشگاه جایگاه واقعی خود را باز یافت که تاکنون ادامه دارد. ضمناً در دوران دفاع مقدس محل اعزام نیروهای دانشگاهی به جبهه بوده است.
چندین بار اولیاء دانشگاه تصمیم به برهم زدن مسجد و حتی تعطیلی آن به بهانه ایجاد ساختمان اداری گرفته و خواستند این مکان که برای دانشگاه (که اکنون تحویل دانشگاه علوم پزشکی مشهد میباشد) بسیار مقدس و یادآور تاریخ مبارزات دانشگاه و مقاومت دانشگاهیان میباشد را از بین ببرند که با مخالفت افرادی که از ابتدای راه اندازی مسجد در جریان کارها بودند، روبرو شده و منصرف شدند.
اکنون مسجد دانشگاه که پس از بازسازی ونگهداری اسکلت اصلی ساختمان باشگاه که تنها مکان نمادین و یادآورشروع مبارزات دانشگاهیان به ویژه جامعه پزشکی میباشد، در محوطه بیمارستان قائم (عج) جلوهای از اعتقادات مبارزین دانشگاه وجامعه پزشکی واقشار مختلف پزشکی وپرستاری وکارکنان دانشگاه ومردم انقلابی مشهد مقدس به اسلام وانقلاب اسلامی میباشد. ونمونه ونماد وحدت حوزه ودانشگاه محسوب میگردد.
در حال حاضر مسجد دانشگاه، محلی برای برگزاری نمازهای جماعت، جلسات قرآن و برگزاری مراسم گوناگون مذهبی و مجالس ترحیم و تجمعات دانشگاهیان علوم پزشکی و سایر کارکنان دانشگاه میباشد.
نمای درونی مسجد دانشگاه علوم پزشکی مشهد
ضروری است اولیائ دانشگاه، دانشگاهیان ودانشجویان با توجه جدیتر و جمع آوری اسناد و مدارک گذشته مسجد همت نمایند تا نسل موجود و آینده دانشگاه و مردم بتوانند یاد و خاطره مبارزات انقلابیون دانشگاه و مردم به ویژه حضور رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیشاپیش این مبارزات را همیشه زنده نگه دارند.
* راوی و شاهد و حاضر در اعتصاب غذای دانشگاهیان (دانشجوی سال آخر پزشکی در ۱۳۵۷)
استاد دانشگاه علوم پزشکی مشهد