مهدی عسکری | شهرآرانیوز؛ توسعه و عمران توس یکی از اهداف بلندمدت شورای ششم است؛ به گونهای که بر اساس اعلام رئیس کمیسیون ویژه توسعه و بهسازی، قرار است کارکرد و نقش ویژهای برای مردم در بهسازی توس این منطقه در نظر گرفته شود. به گفته مجید طهوریان عسکری، قرار است حضور مدیریت شهری در توس حضوری حداکثری و همه جانبه و برای ایجاد زیرساختهای کلان باشد. در این مسیر قرار است بعد از تصویب طرح تفصیلی، حتی مگاپروژههایی در مقیاسی گسترده در این منطقه اجرایی شود.
در ادامه گفتگو با اعضای شورای اسلامی شهر مشهد، عضو هیئت رئیسه شورا و رئیس کمیسیون ویژه توسعه و بهسازی توس در شورای اسلامی شهر مشهد میهمان شهرآرا بود و به پرسشهای ما درباره توس، مسجدمحوری و افقهای شورای شهر برای توسعه در حاشیه شهر پاسخ گفت.
شورای ششم تلاش کرده است تا با نگاه و قدمهایی رو به جلو، پا به عرصه ظهور و بروز یک دوره جدید مدیریتی در شهر امامرضا (ع) داشته باشد. حکیمابوالقاسمفردوسی خدمات زیادی به زبان فارسی انجام داده است. ما در سال ۲۰۱۷ مشهد را به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام داشتیم تا این شهر را به عنوان شهری در تراز بین المللی معرفی کنیم. شورای ششم هم برای اینکه مشهد به عنوان شهری با تراز بین المللی دیده شود، همه تلاشش را میکند تا کلیدواژه «جهان شهر» زینت بخش این شهر باشد.
امام رضا (ع) و وجود مضجع و مقبره فردوسی، ۲ نوک پیکانی است که میتواند زمینه را برای تحقق شعار «جهان شهر برکت و کرامت» محقق کند. رهبر معظم انقلاب ۲۵ سال پیش از این محدوده بازدید کردند و یادداشت نوشتند و اعتقاد داشتند که فردوسی فقط مربوط به این خطه خاکی خراسان و ایران نیست، بلکه یک فرد بین المللی است. موضوع توس و رسیدگی به آن سالها خاک خورده است. بخشی از این اتفاقات در شورای پنجم رقم زده شد و امیدواریم شورای ششم با رویکردهای خودش، بتواند آن نقش آفرینی را محقق کند که برای خطه توس مدنظر دارد.
در محدوده توس و به ویژه محدوده آرامگاه کارهای خوبی در شورای پنجم انجام شد، اما پرسشی که از آن غفلت شد، این است که نقش مردم در حفظ و نگهداری این محدوده و اثر وضعی وجود آرامگاه فردوسی بر زندگی مردم چیست؟ اگر قرار باشد آرامگاه، ادبیات فارسی و مردم را جداگانه در نظر بگیریم، بی شک نمیتوانیم به شاخصهای مدنظرمان در پیشرفت محدوده توس برسیم. ما در شورا به مسائل نگاه مردم محور و اجتماعی داریم. نگاه ما به شهرداری یک نگاه منسوخ قدیمی نیست که فقط شهرداریها را یک سازمان خدمت رسان میدانست، بلکه آن را یک مجموعه اجتماع محور هم میدانیم.
رویکرد کلی شورا در حوزه توس، ایفای نقش بیشتر برای مردم، حفظ و نگهداری زندگی روستایی و شهری و همچنین میراثی ماندگار به نام حکیم ابوالقاسم فردوسی است. توس نیاز به برخی شریانهای ارتباطی (چه با درون و چه با بیرون شهر) دارد و تلاش میکنیم این شریانها را ایجاد کنیم تا در اختیار همه قرار گیرد. به گروه مشاور مطالعاتی که برای خط پنجم قطارشهری مشهد فعالیت میکند، پیشنهاد شده است تا این خط از خواجه ربیع شروع و در آرامگاه فردوسی تمام شود و بولوار توس را هم به طور کامل پوشش بدهد.
در توس بحث تحول زیرساختها هم مطرح است؛ بافتهای روستایی که به شهر اضافه شده است، اما خدمات موردنیاز یک منطقه شهری همانند آسفالت و خیلی زیرساختهای دیگر را ندارد. برای طرح تفصیلی هم سال هاست که باید استانداری و راه وشهرسازی به جمع بندی برسند تا بدانیم نیازهای زیرساختی توس از قبیل بیمارستان، درمانگاه و... چیست. برخی میخواهند خانه شان را تخریب کنند و از نو بسازند، اما با ورود این فضا به بافت شهری و نداشتن طرح تفصیلی، زندگی قفل شده است و اختلالاتی دارد. تلاش میکنیم طرح تفصیلی را به سرانجام برسانیم. باید مراقبت کنیم تا زمین خواری هم در این منطقه شایع نشود و سود اصلی برای مردم باشد.
نکته دیگر اینکه در حوزه فرهنگی این منطقه و در بولوار شاهنامه ۳۰ شهید وجود دارد که مربوط به هویت انقلاب اسلامی است. حوزه فرهنگی هم از حوزههای جدی است که شهرداری مدنظر قرار داده است. تلاش میکنیم به عنوان مرکز جهانی فردوسی شناسی، برای ارتقای مقام فردوسی در عرصه بین المللی وقت بگذاریم و کمترین کار این است که فردوسی را در زبانهای مختلف درگیر کنیم و اندیشکدههای فردوسی شناسی را همه جا فعال کنیم. در کشور آن قدر که به دیوان حافظ اهمیت داده شده است، به شاهنامه اهمیت نداده ایم.
برای جلب اعتماد مردم در محدوده بولوار شاهنامه، اولین کار تعیین تکلیف طرح تفصیلی است.
میخواهیم از آقای ضرغامی، وزیرمیراث فرهنگی، درخواست کنیم تا به محدوده توس سفر کند و از آیتا... رئیسی هم به عنوان رئیس جمهور میخواهیم تا به وسیله مجموعه وزارت راه وشهرسازی همه ظرفیتها را فعال کند. ثبت جهانی توس هم امتیازات زیادی برای این منطقه، مشهد و کشور خواهد داشت. ۱۰ سال است که توس وارد شهر شده است و اگر گره طرحهای تفصیلی باز شود، دیگر مشکلات هم حل شدنی است.
طرح تفصیلی هم باید بر اساس زندگی بومی مردم تعیین تکلیف شود. نمیشود از آنها بخواهیم توس سفلی و علیا را تخلیه کنند. نمیشود مردم را کوچ بدهیم. طرح تفصیلی باید بر اساس بافت موجود و شکل گرفته تهیه شود و بعد هم به عنوان مدیریت شهری تلاش خواهیم کرد تا همه سرانههای موجود در آنجا را بعد از تعیین تکلیف شدن، به سرانههای مطلوب برسانیم. بخشی از آن در این دوره چهارساله انجام میشود و بخشی را هم برای دوره آینده ریل گذاری میکنیم.
اگر بحث طرحهای تفصیلی به فرجام رسید، برخی پروژهها را باید با حضور مردم عملیاتی کنیم. باید سرانه ورزشی را ارتقا بدهیم و حتی مگاپروژههایی را در این منطقه اجرایی کنیم. در توس سرانههای ورزشی پایین است و باید آنها را ایجاد کنیم. ما آنجا زمین نداریم و باید زمین بخریم و سرانه ایجاد کنیم. اگر قرار است برای رشد و پیشرفت محدوده توس کار یا شغلی ایجاد کنیم، مردم آنجا خودشان باید در آن شریک باشند و در درآمدهای آنجا سهیم باشند. در بسیاری از موضوعهای مربوط به زنان و جوانان هم باید اهالی همان جا وارد شوند و در موضوعهای فرهنگی هم باید آنها را مشارکت بدهیم. اهالی آنجا خودشان هم در این سالها تلاش کرده اند و بنیاد فرهنگی شهدای شاهنامه را راه اندازی کرده اند.
این بنیاد نقش هماهنگ کننده تشکلهای مردمی آنجا را دارد. ما در مجموعه بازآفرینی و حاشیه شهر، مجموعه شاهنامه را بافت فرسوده و قدیمی در تقسیمات در نظر گرفته ایم و تلاش میکنیم تا کمک کنیم امتیازات موردنیاز مردم را متناسب با نیاز آنها تعریف کنیم تا آنها هم مانند همشهریان ساکن مشهد احساس آرامش کنند. این بد است که ما وقتی وارد بولوار شاهنامه میشویم، مردم آنجا میگویند شما از شهر آمده اید.
در حاشیه شهر افرادی هستند که شناسنامه و هویت فردی و محلی ندارند. شعار شورای ششم، «جهان شهر برکت و کرامت» بوده است. اگر از کرامت حرف میزنیم، این نیست که ۳ خانواده در یک خانه شصت متری زندگی کنند. قرار است طبق مصوبه شهرداری در ۷۰ محله حاشیه شهر تا سقف ۱۰ میلیارد تومان طرحهای جدید اجرا کنیم.
در گذشته پشت درهای بسته برای شهر تصمیم گیری میشد، اما ما از سازمان بازآفرینی خواسته ایم تا به طور شفاف به سراغ مردم بروند و اولویتها را بپرسند. ما مساجد را محور قرار داده ایم برای به دست آوردن نیازهای مردمی. به عنوان مدیریت شهری وظیفه داریم به مساجد به عنوان نهاد و سازمانی مردمی کمک کنیم. شورای ششم قرار است مرکزیترین نهاد در حکومت اسلامی را پایگاه اتفاقات توسعه، آبادانی و حل مشکلات اجتماعی و فرهنگی قرار دهد.
معتمدان و بزرگان محلات قرار است پای کار بیایند و از سازمان بازآفرینی خواسته ایم که شفاف در محلات هدف بازآفرینی حضور داشته باشند، مسجدمحوری را انتخاب کنند و از هیئت امنای مساجد بخواهند که به مردم اطلاع رسانی کنند و مردم اولویتها را تا ۱۰ سرفصل به هیئت امنا اعلام کنند. ما این اولویتها را دسته بندی میکنیم. البته برخی از این نگاهها را باید بومی سازی کنیم که این هم به معنای حذف نیازها و نگاه مردمی نیست.
ممکن است اهالی یک محل ساخت یک مجموعه درمانی را مطالبه کنند که این در حیطه وظایف ما نیست، اما به عنوان مدیریت شهری وظیفه داریم این نیازها را از راه خودش پیگیری کنیم. ما از لکه آسفالت گرفته تا جدول جلو در خانه و حتی پروژههایی مثل مجموعههای ورزشی را پیگیری میکنیم تا ساخته شود. این همان اتفاق مدنظر است و ما توسعه و آبادانی را به مناطق واگذار میکنیم تا بدانند اگر قرار است توسعه در این مناطق اتفاق بیفتد، باید از پنجره و جایگاه مسجد اتفاق بیفتد.
نکته بعدی، حوزه فرهنگی است. فرهنگ سراهای مجموعه شهرداری را باید به سمت عملیات تخصصیشان برگردانیم تا کارکرد خودشان را پیدا کنند. در شورای پنجم تدبیر شورا این بود که فرهنگ سراها بیشتر یک خانه فرهنگ باشند و کار تخصصی نمیکردند. به بیانی دیگر، مجموعههای پشتیبان نبودند، اما اینجا و در شورای ششم باید پشتیبان رخدادهای فرهنگی باشند و به ویژه مساجد نقش تخصیصی داشته باشند. در حوزههای فرهنگی هم برای پیشرفت مؤلفههای فرهنگی و کاهش آسیبهای اجتماعی و فرهنگی باید از ظرفیت مساجد استفاده شود.
یک کمیته در هر محله تشکیل میشود که بخش زیادی از آنها را مردم تشکیل میدهند که شامل مشاوران تخصصی هستند که به مردم در انتخاب اولویتها کمک میکنند تا به انتخاب مناسب برسند. این مشاوران یا همکاران مدیریت ما در شهرداری هستند یا دفاتر تسهیلگری محلات. در این دفاتر متخصصانی حضور دارند. این ترکیب همراه با مردم (شورای اجتماعی محلات، معتمدان محلی، هیئت امنای مساجد، نماینده امور مساجد در مسجد محوری منطقه) تلاش میکنند تا بتوانیم پوشش کافی نیازهای مردمی را داشته باشیم.
این ترکیب کمک میکند تا مردم به نتایج خوبی برسند. به سازمان بازآفرینی هم اعلام کرده ایم که نیاز مردم در نگاه کارشناسی حذف نشود. ما شورای شهر هستیم، نه شورای شهرداری؛ بنابراین باید برای حوزه درمانی، خدماتی و... احساس تکلیف کنیم و از منابع بیرون دستگاهی به سراغ استانداری، ادارات مربوط و... برویم و مسائل را پیگیری کنیم تا مشکل مردم برطرف شود.
اینجا شورا پای کار است. ما نقش مطالبه گری مردمی داریم. نماینده ما در مجموعه استانداری، شورای اداری شهرستان و... به نمایندگی از مردم نقش مطالبه گری دارد و دستگاه مربوط نمیتواند از زیر بار مسئولیت شانه خالی کند. ما مشارکت میکنیم، اما حاضر نیستیم بار مسئولیتی دیگردستگاهها و هزینهها را قبول کنیم.
هرچه بتوانیم کار کنیم تا شعار «جهان شهر برکت و کرامت» محقق شود، انجام میدهیم. ما به دنبال تحقق حداکثری هستیم و اگر قرار است جهش اتفاق بیفتد، میتوانیم تحول حداکثری و رضایت مطلوبی را ایجاد کنیم. به دنبال قیاس ادوار شورای شهر هم نیستیم. برای تحقق شعارمان هم اگر لازم باشد، اقدامات شوراهای چهارم و پنجم را هم ادامه میدهیم.
من یک سال ونیم است که نماینده سازمانهای مردم نهاد در شورای حمایت و توسعه استانداری هستم. شناخت من از سازمانهای مردم نهاد شناخت پانزده ساله است و نقش آفرینی آنها هم قابل قبول است. خارج از مسجد هم تشکلهای گوناگون مردمی وجود دارد که گعدههای مردمی است. این تشکل هم میتواند یک هیئت در یک حسینیه باشد، یا حوزه فرهنگی، کودک و خانواده یا هر چیز دیگری. سازمانهای مردم نهاد از آنجا که مأموریت اصلی شان پرکردن فضای خالی بین خواسته مردم و نهادهای دولتی است، این فاصله را پر میکنند. اینها برای هر نظامی سرمایه هستند. دهه آخر صفر قبل از کرونا مردم در قالب نهادهای مردمی از زائر امام رضا (ع) در خانه هایشان پذیرایی میکردند.
اینها سازمانهای مردم نهاد هستند. حالا برخی مجوز و لوگو دارند و خیلیها هم تشکل مردمی هستند، اما مجوز نگرفته اند. همینها در اربعین سنگ تمام میگذارند، در کرونا و خیلی موارد دیگر پای کار بوده اند. در مشهد سازمانهای مردم نهاد تخصصی زیادی داریم که حتی در حوزههای مدیریت شهری، دفاع مقدس، بیماران سرطانی، هموفیلی و... فعال هستند. همه اینها ظرفیتهایی دارند که باید شناسایی شود. سازمانهای مردم نهاد خیلی متوقع نیستند. خدمات را ارائه میدهند و فقط انتظار دارند بستر کار برایشان فراهم شود. ما قرار است این مجموعهها را حمایت کنیم و فقط پشتیبان آنها خواهیم بود.