عروجی | شهرآرانیوز؛ قصه آشنا، تکراری و همیشگی ورزشکاران مدال آور و پرافتخار کشور، البته منهای بازیکنان فوتبال. آنها از این قاعده مستثنا هستند، وگرنه چه موقع دیده اید بازیکن فوتبال بیاید جلوی دوربین و بگوید کسی صدای من را نمیشنود و بغض کند و بزند زیر گریه. کی دیدید بازیکن فوتبال معطل استخدام در یک سازمان باشد تازه آن هم با وساطت یکی دیگر.
کی دیدید فوتبالیست جماعت کارگری کند یا دستفروشی یا هرکاری شبیه به این. این مسیری بوده که مسعود رستگار و میثم دلخانی و خیلیهای دیگر طی کرده اند، مثلا قهرمان کشتی فرنگی جهان با اینکه چندروز پیش اخباری از او درباره استخدامش در شهرداری شیراز منتشر شده بود و حتی کلی عکس یادگاری گرفته بودند که ببینید چطور هوای قهرمان هایشان را دارند، اما کاشف به عمل آمد که هیچ اتفاقی نیفتاده و او مشغول به کار نشده است. دلخواه قهرمان وزن ۶۳ کیلوگرم کشتی فرنگی جهان گفته: «روزی علیرضا دبیر به شیراز آمد و قولش را گرفت که من در شهرداری این شهر استخدام شوم. یک خبری هم در این باره منتشر شد که این اتفاق رخ داده، اما هنوز هیچ کاری پیش نرفته است و من استخدام نشده ام.»
دبیر البته در جمع استاندار و شهردار فارس درباره استخدام دونفر حرف زده بود نه یک نفر: «از شما میخواهیم که به قهرمانان کشتی توجه کنید و در بحث ارائه تسهیلات به محمدرضاگرایی، قهرمان المپیک و جهان، میثم دلخانی، قهرمان جهان و محمدعلی گرایی، دارنده مدال برنز جهان و همچنین در اختیار قرار دادن زمین و مسکن همکاری لازم را داشته باشید.»
از آن طرف به تازگی ویدئویی از شغل مسعود رستگاری قهرمان جودوی جهان منتشر شده که درحال فروش سیب زمینی و پیاز است. یک گاری دارد و کنار خیابان میایستد و مدت هاست که با همان هیبت و هیکل کاسبی اش را میکند. او بعد از انتشار این ویدئو به برنامه زنده صبحگاهی تلویزیون دعوت میشود و جلوی دوربین بغض میکند و میگوید که کلی نامه نوشته و پیگیری کرده، ولی پاسخی نگرفته است. از طرفی خواهرش مریض احوال است و درآمدی که از این راه درمی آورد کفاف زندگی اش را نمیدهد. مسعود رستگاری گفته «اصلا کسی صدای من را نمیشنود.»
در واقع مسئولان ورزش استانی که در آن زندگی میکند طوری با او برخورد کرده اند انگار که نیست و در جهان وجود ندارد و صاحب هیچ افتخاری هم نیست. از طرف دیگر، کاربران فضای مجازی حالا به دو قسمت تقسیم شده اند. عدهای میگویند بهترین کار اقامت گرفتن و رفتن به یک کشور خارجی است و عده دیگری هم میگویند باید بماند و تلاش کند و به ورزش کشورش کمک کند. یک عده هم به بی کفایتی و بی توجهی مسئولان ورزش کشور اشاره کرده اند، اما به راستی او در این وضعیت و با این فشار اقتصادی باید چه تصمیمی بگیرد؟